جبهه اقـــدام

جبهه وبلاگ نویسان مطالبه گر انقلاب اسلامی

جبهه اقـــدام

جبهه وبلاگ نویسان مطالبه گر انقلاب اسلامی

جبهه اقـــدام
پیوندهای روزانه

۲۵ مطلب با موضوع «یادداشت ها :: به تفکیک وبلاگ ها :: مطالبه» ثبت شده است

کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه ی اینترنتی، بر اساس ماده ۲۲ جرائم رایانه ای، با هدف نظارت بر فضای مجازی و پالایش سایت های حاوی مطالب مجرمانه، در سال ۸۸ آغاز به کار کرد. این کارگروه به سرپرستی دادستان کل کشور، مسئولیت نظارت بر محتوای فضای سایبری و فیلترینگ محتوای مجرمانه را برعهده دارد. بهره مندی از اینترنتی سالم و امن، به قدری مهم و خطیر است که کارگروه نظارت بر محتوای آن، از ۱۳ نهاد مهم کشوری تشکیل شده است؛ از وزرات اطلاعات، ارتباطات و ارشاد گرفته تا نمایندگان قوه مقننه، قوه قضاییه، صدا و سیما و نیروی انتظامی. ضمن آنکه مسئولیت اجرای فیلترینگ به عهده ی وزارت ارتباطات است.


ده سال پیش اگر کلمه «فیلترشکن» را در اینترنت جستجو می کردیم، صفحه ی مورد نظر حتما فیلتر بود، یعنی مدیریت فضای وب، به شیوه ای سازماندهی شده بود که حتی جستجوی این کلمه غیر قانونی و خلاف عرف، به نظر می رسید. ولی در سال های اخیر، از یک سو شاهد افزایش تعداد سایت ها و وبلاگ های فیلتر شده و از سوی دیگر شاهد فروش آزادانه ی فیلتر شکن و «وی‌پی‌ان» در فضای وب هستیم. اصولا وجود و استفاده از فیلتر شکن، برابر دور زدن قانون است؛ پس چگونه و با چه منطقی، این سایت ها مجوز فعالیت گرفته اند؟

  • سرباز گمنام

در هفدهم اسفند ماه سال ۹۰، رهبر معظم انقلاب، طی حکمی، دستور تشکیل شورای عالی فضای مجازی را صادر نمودند. در این دستور آمده است که آثار چشمگیر شبکه جهانی اینترنت در ابعاد زندگی فردی و اجتماعی، لزوم برنامه ریزی و هماهنگی به منظور صیانت از آسیب های آن و بهره گیری حداکثری از فرصت ها در جهت ارائه خدمات گسترده و مفید به مردم، از جمله دلایل تشکیل این شوراست. با نگاهی به اعضای حقیقی و حقوقی این شورا، می توان به اهمیت مضاعف آن پی برد. ضمن آنکه، همراه حکم تشکیل شورای مذکور که به تک تک اعضا به صورت جداگانه ابلاغ شد، پیوستی متشکل از ۴۰ دستور کاربردی در جزئی ترین مسائل مرتبط با فضای مجازی _شامل مسائل سخت افزاری، نرم افزاری و محتوایی_ به عنوان نقشه راه در اختیار اعضاء و دبیرخانه ای شورا قرار گرفت.

 



اعضای حقوقی شورای عالی فضای مجازی عبارتند از:
۱. رئیس جمهور (رئیس شورا)
۲. رئیس مجلس شورای اسلامی
۳. رئیس قوه قضائیه
۴. رئیس سازمان صدا و سیما
۵. وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات
۶. وزیر اطلاعات
۷. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
۸. وزیر علوم و تحقیقات و فناوری
۹. وزیر آموزش و پرورش
۱۰. وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح
۱۱. دبیر شورا و رئیس مرکز ملی فضای مجازی
۱۲. رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس
۱۳. رئیس سازمان تبلیغات اسلامی
۱۴. فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
۱۵. فرمانده نیروی انتظامی
۱۶. معاون علمی و فنّاوری رئیس‌جمهور
۱۷. رئیس سازمان تبلیغات اسلامی

 

اعضای حقیقی شورای عالی فضای مجازی که به دستور مقام معظم رهبری در سال ۹۴ و برای یک دوره ی ۴ ساله منصوب شده اند، عبارتند از:

  • سرباز گمنام

 


حتما تصادفی است!!!

اینکه فیلتر تلگرام در عمل شکست می خورد...!
اینکه مردم به دعوت عده ای خود عمار پندار، به توئیتر و اینستاگرام دعوت می شوند...!
اینکه به طور ناگهانی بعد از فیلتر تلگرام، دو پوسته ی تلگرام طلایی و هاتگرام اعلام وجود می کنند...!
اینکه حجم مطالب مستهجن موجود در اینستاگرام روز به روز بیشتر می شود...!
اینکه بعد از اتمام اولتیماتوم جدایی طلاگرام و هاتگرام از سرور اصلی تلگرام، آن دو برنامه هم به صف فیلتری ها اضافه می شوند...!
اینکه هر روز یک مسئول مملکتی تصمیم میگیرد در توییتر با مردم تعامل کند...!
اینکه هیچ نظارتی بر تبلیغات و نرم افزارهایی که به وسیله رسانه ملی ارائه و فراگیر می شوند، وجود ندارد...!
اینکه بعضی فیلم های جدید روبیکا، تبلیغ همجنسگرایی می کنند...!
اینکه برخی مسئولان زمزمه رفع فیلتر بازیگر اصلی فتنه ۸۸، توییتر را می کنند...!
اینکه شبکه کیش، فیلم را بدون سانسور پخش می کند...!

اینکه اعتقادات ملت مسلمان ایران در شبکه های صهیونیستی به تاراج می رود...!

اینکه حیا و عفت دخترانمان به غارت رفته است...!

اینکه مسئولان به نوشدارو پس از مرگ سهراب عادت کرده اند...!

اینکه عزت و شرف ما را در این شبکه های صهیونیستی هدف قرار داده اند و مسئولان در خواب غفلت آرمیده اند همه اتفاقی است...!

...بله...
این ها حتما تصادفی است...

 

آقایان مسئول!
اگر مردم را به بهشت هدایت نمیکنید. لااقل آنها را به زور به جهنم نفرستید...


  • سرباز گمنام

وقاحت یعنی هدفت اثبات "ما نمی توانیم" باشه!

کنایه معاون وزارت ارتباطات به عملکرد پیام رسان های داخلی! حمید فتاحی در توئیتر صهیونیستی اعلام کرده تا دو هفته آینده هزار گیگ به پیام رسان های داخلی ظرفیت میدهد.

این درحالیست که پهنای باند پیام رسان بزرگی مثل سروش درحال حاضر پنج گیگ هست یعنی معادل یک صدم پهنای باند اختصاص داده شده به تلگرام!

در هر حال منتظریم ببینیم این وعده از دولتِ وعده ها، تحقق پیدا می کند یا خیر؟!

  • سرباز گمنام

 فارین‌پالیسی: تلگرام بلای جان اقتصاد ایران

آن‌روزی که دولت برای پیروزی در انتخابات۹۶ و ۹۴ با تلگرام رای جمع می‌کرد، نمی‌دانست که یک روز این پیامرسان بلای جان دولتش و مردم ‌می شود...

 

این هم نشانه ای دیگر برای آنانکه می گفتند و می گویند(!) که باید در زمین دشمن صهیونیستی ماند و فعالیت کرد!!!

یعنی اگر تمام دنیا هم بفهمند و بگویند که کنترل تلگرام صهیونیستی در دستان دشمنان اسلام و مسلمین است و هدفی جز نابودی نظام اسلامی ندارد؛ باز هم مسئولین ما با افتخار(!) تعداد کانال های مستهجنی که پاول دروف حذف کرده را، به عنوان دستاورد خود در تلگرام اعلام می کنند!

تازه بگذریم از اینکه باز هم تمام دنیا فهمیدند که روحانی برای جمع آوری رای و مهندسی آرای کاربران، مخالف فیلتر تلگرام بود، اما بعضی خود عمار پندارها، هنگامی که ما جبهه اقدامی ها از دولت و قوه قضائیه مطالبه فیلتر تلگرام را می کردیم، بهمان تهمت روحانی چی، منافق و حتی داعشی بودن می زدند.

  • سرباز گمنام

وبلاگ مطالبه در یادداشتی بیان داشت:


"یکی از اصول این باشد که نگاه به جریان رسانه ‌ای دشمن -چه جریان رادیو تلویزیونی ‌اش، چه جریان ماهواره‌ای ‌اش، چه جریان فضای مجازی ‌اش- نگاه سوءظن‌ آمیز باشد.1"

فرمایشات رهبر معظم انقلاب همواره چراغ هدایتی در مسیر سرافرازی ایران اسلامی است که هر کس از این نور سود بَرد، می تواند گامهای محکم تر و سریعتری در مسیر اعتلای انقلاب اسلامی بردارد. در مقابل، محرومیت از این نور، موجب گمراهی و قدم برداشتن در جهت رضایت شیاطین جن و انس خواهد بود. بنابراین مسئله پیروی واقعی از ولایت چه در بُعد اعتقادی و چه در بُعد اجرایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر مسئولان و منتسبان مقام معظم رهبری در جایگاه های متفاوت فرض است که بیانات معظم له را نیوش کنند تا حرفی در تناقض با بیانات معظم له ایراد ننمایند.


جای بسی تاسف است که دبیر مهم ترین نهاد مرتبط با فضای مجازی، در اظهار نظری شتابزده، تفکرات شخصی و نادرست خود را در قالب دیدگاه شخصیت حقوقی خود مطرح می کند! سید ابوالحسن فیروزآبادی دبیر شورای عالی فضای مجازی، اخیرا اظهار داشته بود که "سیاست مسدودسازی و فیلترینگ کامل شبکه های اجتماعی دیگر جواب نمی دهد!"

در واکنش به این اظهارات باید از جناب دبیر سوال کرد که اگر فیلترینگ کامل پاسخگو نیست، آیا فیلترینگ هوشمند جواب می دهد؟!!! آنهم پس از شکست پروژه گران قیمت فیلتریگ هوشمند که علیرغم مخالفت کارشناسان حوزه فضای مجازی اجرا شد و 110 میلیارد تومان را هدر داد! یا نظر جنابعالی به عنوان مثال بر فیلترینگ رنگ لوگوی این برنامه هاست که به طور کامل فیلتر نشوند!

گذشته از آن، دلیل کارشناسی شده شما برای آنکه می گویید مسدودسازی کامل جواب نمی دهد، چیست؟ حال آنکه نظر مقام معظم رهبری درباره جریان رسانه ای دشمن، بر مسدود سازی کامل است!

  • سرباز گمنام

وبلاگ مطالبه در یادداشتی بیان داشت:


امام صادق(ع) فرمود: "مردى به حسین(ع) نوشت: مرا با دو حرف پند بده؟ آن حضرت در جواب نوشت: هر که امرى را با نافرمانى خدا بجوید آنچه امید دارد زودتر از دستش برود، و از آن‌چه می‌گریزد زودتر به‌ سرش آید".[1]

باشگاه خبرنگاران جوان در سال 1378 با هدف آموزش مهارت های خبرنگاری به جوانان توسط معاونت خبر سازمان صداوسیما تاسیس شد. در ابتدای فعالیت، این باشگاه به راستی با بها دادن به استعدادهای بالقوه جوانان، به تربیت خبرنگاران جوان پرداخت. معاونت خبر سازمان صداوسیمای جهوری اسلامی، برای پوشش خبری در سطح ملی و فراملی، دوره های آموزشی مقدماتی و پیشرفته را برای جوانان علاقه مند برگزار می نمود و بدین ترتیب، به دنبال پرورش خبرنگارانی متعهد، باهوش و مطلع در سطح اجتماع بود. مجله خبری 19:15، بخش ویژه ای که به باشگاه خبرنگاران اختصاص یافته، در ابتدا مورد اقبال مخاطبان قرار گرفت زیرا سعی می کرد با ظاهری جدید به بیان خبرهایی بپردازد که مردم بیشتر مایل به شنیدن آنها بودند! یعنی اخباری که در سایر بخش های خبری به آنها پرداخته نمی شد و به عبارتی دارای خطوط قرمز بودند. پس از مدتی و با راه اندازی سایت باشگاه خبرنگاران جوان، بخش های ویژه ای به مجله خبری اضافه گردید؛ بدین صورت که با بیان تیترهای جذاب، مخاطبان را با هدف دستیابی به اطلاعات تکمیلی، به بازدید از سایت سوق می دادند. این ایدۀ نو درست در زمانی که عطش استفاده از فضای مجازی میان مخاطبان جوان سیما در حال همه گیر شدن بود، باعث شد که مجله خبری و به طَبَع آن باشگاه خبرنگاران جوان مورد توجه و استقبال مردم قرار گیرند. البته این بخش خبری از همان ابتدا به خاطر برخی کپی برداری های ظاهری از شبکه های معاند لندنی، مورد انتقاد مخاطبان قرار گرفت که متاسفانه ترتیب اثری به آنها داده نشد. اما با وجود همه انتقادهای منصفانه و غیر منصفانه، به نظر می رسید مدیران سیما توانسته اند در بخش خبری به موفقیتی نسبی دست پیدا کنند. لیکن در ادامه و خصوصا طی یکی دو سال اخیر، با گسترش هجمه های تبلیغاتی رسانه های غربی بر فضای فرهنگی ایران و همچنین بالا گرفتن تب استفاده از شبکه های اجتماعی در سطح جامعه متاسفانه شاهدیم که بر خلاف تصور، این خبرگزاری به طور کامل از اهداف خود دور شده و به یکی از زردترین رسانه های دیداری تبدیل گشته است.

در روزهایی نه چندان دور شاید تمام همّ و غمّ اساتید و کارشناسان حوزه اجتماعی، اخبار کذب و شایعاتی بود که در شبکه های اجتماعی منتشر می شد؛ یعنی فقط شبکه های به اصطلاح اجتماعی مروج شایعات و اخبار زرد و دسته چندمی بودند، و اگر هیچ کدام از اعضای یک خانواده در شبکه های پیام رسان تلفن همراه حضور نداشتند، طبیعتا از خطرِ افتادن در دام اخبار کذب و شایعات در امان می ماندند. اما متاسفانه باشگاه خبرنگاران جوان بر خلاف وظیفه و مسیر ابتدایی خود و شاید به دلیل ترس از دست دادن مخاطب با تحلیلی غلط و عملکردی اشتباه، و با سوء استفاده از تریبون صدا و سیما، دست به دامن شبکه های اجتماعی شده و به انتشار شایعات شبکه های ضد اجتماعی در تلویزیون پرداخته است. این باشگاه خبری با زیر پا گذاشتن همۀ تعهدات خود مبنی بر صداقت و نشر اخبار با ارزش و واقعی، عملا همۀ مردمی که مخاطب اخبار سیما هستند را آماج دروغ ها و اخبار پوچ شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی قرار داده است.

این رسانۀ وابسته به صداوسیما از سویی با پرداختن به زندگی خصوصی ورزشکاران، طلاق، ازدواج و رسوایی های اخلاقی بازیگران، شبهه وارد کردن به زندگی افراد، دست آویز قرار دادن آبروی شخصیت های مشهور و تهمت زدن به آنها، و از سوی دیگر با دلالی تایید و تکذیب همین اخبار بی ارزش، به معنای واقعی تبدیل به یک مجلۀ تصویری زرد شده است. اکنون جای سوال است که آیا پرداختن به رسوایی های جنسی افراد، جزو آموزش هایی بوده که باشگاه خبرنگاران برای آنها دوره های مقدماتی و پیشرفته برگزار می کرده است؟ مگر نه اینست که یک خبرنگار می بایست با حفظ اخلاق حرفه ای، ابتدا از صحت اخبار اطمینان حاصل کرده و بعد اقدام به انتشار آن نماید؛ پس چرا باشگاه خبرنگاران جوان، بارها اخباری را منتشر کرده که بعدا مجبور به تکذیب آن شده است؟ آیا دامن زدن به اخباری که هیچ ارزش و تاثیر مثبتی در زندگی فردی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی افراد ندارد، آن هم از سوی رسانه ای که وظیفه سنگین جنگیدن در خط مقدم جبهه جنگ نرم را بر عهده دارد، صحیح و پسندیده است؟

انحراف این خبرگزاری تنها به انتشار اخبار زرد محدود نمی شود؛ یکی از بزرگترین خطاهای این رسانه، مشروعیت بخشی به ابزارهای صهیونیستی است. باشگاه خبرنگاران جوان اولین خبرگزاری بود که رسما کانال خود در نرم افزار صهیونیستی تلگرام را از طریق صداوسیمای جهموری اسلامی تبلیغ کرد. این مسئله باعث شد تا کسانی هم که تا آن زمان هنوز اسیر این جنگ افزار اینترنتی صهیونیستی نشده بودند، جذب آن شده و بدین ترتیب در معرض جاسوسی سرویس های امنیتی دولت های صهیونیستی قرار بگیرند. مایه تاسف است که یکی از معمول ترین منابع خبری موثق (!!!) باشگاه خبرنگاران جوان، صفحات افراد مشهور در اینستاگرام صهیونیستی است! واقعا صداوسیما را چه شده است که تنها و تنها برای جذب مخاطب به هر وسیله ی نامشروعی متوسل می شود؟ آیا این همان رسانه ایست که به فرموده امام خامنه ای، "قرارگاه مقدم و فعال مقابله با جنگ نرم است"؟ پس چگونه است که صف آرایی دشمنان اسلام و مسلمین را پسِ ظاهر آرام نرم افزار صهیونیستی تلگرام نمی بینند؟ چگونه است که متوجه حضور پهپاد جاسوسی تلگرام در فضای مجازی کشور نمی شوند و به جای آگاهی بخشیِ عمومی، سعی می کنند این پهپاد جاسوسی را یک هواپیمای کاغذی در آسمان آبی جا بزنند؟!

تاسف آور است که هنگامی که باشگاه خبرنگاران جوان در بخش خبری سیما، پرمخاطب ترین تیترهای سایت خود را می خواند، اکثرا اخبار زرد و همان شایعات و دروغ هایی است که در شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی نظیر تلگرام صهیونیستی و اینستاگرام صهیونیستی وجود دارد. به راستی چرا باید بی اخلاقی ها و دروغگویی های یک پسر جوان، تیتر اول اخبار در چند شب متوالی بشود؟ واقعا کشف حجاب یک بازیگر یا عکس یادگاری ورزشکاری با یک سگ(!) که خوراک شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی است، چه جایگاهی می تواند در اخبار صداوسیمای جهموری اسلامی داشته باشد؟ بی شک این نوع فعالیت باعث ذائقه سازی در مخاطبین برای توجه به مسائلی می شود که هیچ سودی در بر نخواهد داشت، مگر آن که در پسِ این نوع خبرنگاری، هدفی به جز جذب مخاطب نهفته باشد!

آیا این همان خبرنگاری اسلامی است که در سوگندنامۀ سایت باشگاه خبرنگاران جوان، تمام خبرنگاران این رسانه را ملزم به رعایت اخلاق، صداقت و امانتداری در نشر اخبار می کند؟؟؟ در الگوی غربی خبرنگاری، اصل بر بی طرفی و صحت اخبار است که این باشگاه خبری حتی آن را هم به راحتی زیر پا می گذارید، چه رسد به الگوی اسلامی خبرنگاری که بر پایه رعایت تقوا در انتشار اخبار است... آیا مشروعیت بخشی به نرم افزار صهیونیستی به وسیله معرفی و تبلیغ مکرر آن در رسانه جمهوری اسلامی، با رعایت تقوا سازگاری دارد؟ لازم است مسئولان صداوسیما و باشگاه خبرنگاران جوان به یاد داشته باشند که رهبر انقلاب در دیدار با مسئولان این سازمان فرمودند: "در همه تولیدات و فرآورده‌های صوتی، تصویری و مکتوب جبهه مقابل ملت ایران، مقاصد و اهداف جنگ نرم، البته عمدتا به‌طور غیرمستقیم، پیگیری و القا می‌شود. (...) هدف اصلی و نهایی جنگ نرم طراحی شده، انحلال درونی و استحاله داخلی جمهوری اسلامی از طریق تغییر باورها و سست کردن ایمان مردم و به‌ویژه جوانان است."[2]

مسئولان باشگاه خبرنگاران جوان؛ آیا شما قادرید در روز محشر در پیشگاه خداوند پاسخگوی دست ها، قدم ها، چشم ها و دلهای منحرف شده به خاطر سهل انگاری های خود باشید؟ هرچند انتشار اخبار زرد، موجب ایجاد فضایی هیجانی برای مخاطبان شده و موقتا آمار بازدید سایت شما را افزایش می دهد، لیکن بعد از آشکار شدن حقیقت و از بین رفتن آن فضای هیجانی، تنها چیزی که بر جای می ماند، تاثیرات مخرب این اخبار بی ارزش و ضد اخلاق بر روح و روان افراد است. شما چگونه پاسخگوی ضمیر های آلوده شده به تصاویر مستهجنی خواهید بود که در نتیجۀ بی تدبیری شما پاکی خود را از دست داده اند؟

هنگامی که باشگاه خبرنگاران جوان به عنوان یکی از بزرگ ترین خبرگزاری ها، تنها به انتشار اخبار بی ارزش، آنهم از طریق ابزارهای نجس صهیونیستی می پردازد، دیگر از سایر رسانه ها و خبرگزاری های کوچک تر چه انتظاری می توان داشت؟ واقعا رسانۀ وابسته به صداوسیمای جمهوری اسلامی را چه شده است که برای مطرح کردن خود دست به دامان دشمنان صهیونیستی شده و برایشان نقش ویزتور بدون مواجب را بازی می کند؟ آیا این همان راه شهداست که در سوگندنامۀ خود قسم یاد کردید از آنها تأسی کنید؟ آیا راه شهدا آنست که در زمین دشمنان صهیونیستی بازی کنید و به آنها سودهای اقتصادی، اطلاعاتی و امنیتی برسانید؟ آیا طریقۀ شهدا آنست که با پرداختن به زندگی خصوصی و مشکلات اخلاقی افراد و همچنین نشر غیبت، دروغ و تهمت، ذهن ها و قلب های مخاطبان را آلوده کنید؟  و همۀ این گناهان را تنها در ازای "کلیک بیشتر" انجام می دهید؟ حتی اگر هدف خداوند هم باشد، به هر وسیلۀ نامشروعی نمی توان به آن رسید! به فرموده حضرت امام علی (علیه السلام)، "هر که به وسیله گناه پیروز شد، پیروز نیست و آن‌که به واسطه‌ی بدى و ستم پیروز شده است شکست خورده است".[3]

از معاونت صداوسیما انتطار داریم تا هرچه سریعتر سروسامانی به وضع اسفناک باشگاه خبرنگاران داده و تا دیرتر نشده، مانع از سقوط این خبرگزاری به ورطه نابودی شوند. شایسته است این خبرگزاری همانگونه که در سال 1378 با هدفی مقدس، پا به عرصۀ خبر گذاشت، شأن خود و مخاطبان خود را برتر از اخبار زرد، شایعات و دروغهای موجود در شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی بداند و با رعایت تقوا، الگوی خبرنگاری اسلامی را محقق کند. به علاوه می بایست هرچه زودتر کانال خود در جنگ افزار اینترنتی تلگرام را مسدود کرده و برنامه هایی در جهت معرفی و شناساندن ماهیت خبیثانه تلگرام صهیونیستی و اینستاگرام صهیونیستی تهیه و پخش نماید.

این سخن امام راحل (ره) را آویزه گوش خود نمایید که فرمودند: "دستگاه رادیو تلویزیون چنانکه من کراراً گفته ام، دستگاهى است که حساس ترین دستگاههاى تبلیغاتى هر کشورى است که هم از طریق بصر و هم از طریق سمع از آن مردم استفاده مى کنند. (...) اگر این دستگاه اصلاح بشود و برنامه هاى آن برنامه هاى اصلاحى باشد، امید است که یک مملکت اصلاح بشود".[4] پس با خروج از جنگ افزار صهیونیستی تلگرام خود را اصلاح کنید و سعی نمایید مخاطبانی را هم که به واسطۀ بی تدبیری شما به انحراف کشیده شده اند، اصلاح نمایید.

امید است باشگاه خبرنگاران جوان مانند دعای سوگند نامه خود، توفیق یابد تا به پیمانی که با خداوند بسته است، در همۀ احوال وفادار بماند و مانند شهیدان همواره در راه استقلال و آزادی میهن اسلامی بکوشد و از آرمانهای مقدس انقلاب، کشور و مقام معظم رهبری حمایت نماید.



[1] کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 4، ص 117، دار الحدیث، قم، چاپ اول، ‏1429ق.

[2]  بیانات 20 مهر 94

[3] شریف الرضى، محمد بن حسین، نهج البلاغة، مصحح: صبحی صالح، ص 533، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق.

[4] صحیفه امام، ج 11، ص: 195-203

  • سرباز گمنام

وبلاگ مطالبه در یادداشتی بیان داشت:


با گسترش چشمگیر فناوری های ارتباطاتی و اطلاعاتی و در رأس آن شبکه جهانی اینترنت، آمادگی جهت همگامی جهت مقابله با آسیب های احتمالی آن ضروری می نماید. به همین منظور مقام معظم رهبری حدود چهار سال پیش طی حکمی، دستور تاسیس شورای عالی فضای مجازی را صادر نمودند. در قسمتی از این حکم آمده است: "لزوم سرمایه‌گذاری وسیع و هدفمند در جهت بهره‌گیری حداکثری از فرصت‌های ناشی از (شبکه جهانی اینترنت) در جهت پیشرفت همه جانبه کشور (...) و همچنین ضرورت برنامه‌ریزی و هماهنگی مستمر به منظور صیانت از آسیب‌های ناشی از آن اقتضا می کند که نقطه‌ی کانونی متمرکزی برای سیاستگذاری، تصمیم‌گیری و هماهنگی در فضای مجازی کشور بوجود آید." امام خامنه ای نکات اساسی مربوط به وظایف شورای عالی و مرکز ملی فضای مجازی را در قالب پیوستی 40 ماده ای، به همراه این حکم به اعضای شورا ابلاغ نمودند.

ولی متاسفانه اجرای این دستورات به سبب کم اطلاعای برخی اعضای شورا و همچنین حضور خائنانی که حتی تا وزارت خانه ها هم رسوخ کرده اند، به تعویق افتاد. این مسائل سبب شد که ماه گذشته، امام خامنه ای در حکم انتصاب اعضای جدید شورای عالی فضای مجازی برای یک دوره چهارساله، برخی مسائل مهم را تکرار نموده و این بار برخی توضیحات را نه در قالب یک پیوست محرمانه، بلکه در توضیحات اصلی حکم و به صورت علنی مطرح نمایند. مگر نه اینکه به فرموده مولای متقیان حضرت امام علی علیه السلام، آفت لشکر و سپاه، مخالفت کردن با فرمانده و اطاعت نکردن از او است؟ (آفه الجند مخالفه القاده. (تصنیف غررالحکم، ح 7674)) چرا مسئولان گوش به فرمان ولایت نیستند تا آنجا که ولی امر مسلمین وادار به تکرار مسائلی می شوند که بارها اعلام و بر آنها تاکید نموده بودند؟

یکی از مسائل مهمی که در حکم جدید آمده، تاکید مجدد بر انحلال شوراهای عالی مصوب در گذشته است، که فعالیت هایی موازی با شورای عالی فضای مجازی دارند. امری که در لزوم اجرای آن، با توجه به ساختار شورای عالی فضای مجازی تردیدی نیست؛ زیرا بخش مهمی از وظایف شورای عالی انفورماتیک، سازمان فناوری اطلاعات، سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی، معاونت ارتباطات و برنامه ریزی، شورای عالی اطلاع رسانی، شورای عالی فناوری اطلاعات و کمیسیون های زیرمجموعه آنها در ساختار شورای عالی فضای مجازی تعریف شده است. بدین منظور شورای عالی فضای مجازی و دولت می بایست برای پرهیز از موازی کاری و همچنین تقویت جایگاه فرا قوه ای و موقعیت کانونی شورای عالی فضای مجازی، وظایف آن شوراها را به شورای عالی انتقال داده و شوراهای مزبور را منحل می نمود. البته این مسئله هم باید در شورای قبل پیگیری و انجام می شد؛ ولی با کم توجهی اعضای حقیقی و حقوقی شورا به تشکیل منظم جلسات و همچنین پرداختن به مسائل کم اهمیت در حوزه فضای مجازی، انحلال شوراهای موازی هم مغفول ماند و باعث شد رهبر معظم انقلاب بار دیگر آن را مطرح و در اولین بند حکم انتصاب اعضای جدید، بر آن تاکید نمایند.

مدیریت شوراهای مزبور به عهده ی افرادی است که بعضا فاقد صلاحیت می باشند. به عنوان مثال برخی از آنها از اعضای حزب منحله مشارکت، تحکیم وحدت و یا مجاهدین انقلاب اسلامی هستند. ماحصل وجود چنین افرادی در نهادهای مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات منجر به اصرار بر موازی کاری با شورای عالی فضای مجازی می شود. اینگونه است که این شوراهای موازی به فعالیت های خود ادامه داده و با اجرای تصمیمات فرا قوه ای، خود به قانون گذاری، اجرا و نظارت می پردازند. اکنون شاید بهتر بتوان دلیل افزایش چند برابری پهنای باند اینترنت بدون پیوست های فرهنگی، سیاسی و امنیتی را درک کرد؛ یا شاید بتوان راحت تر تلاش وزارت ارتباطات برای قدرتمند کردن شبکه دلالی پهنای باند و در انحصار گرفتن نقاط اصلی ترافیک اینترنت و ممانعت از ورود بخش خصوصی به آن را توضیح داد. حضور برخی خائنین و منافقین که تا وزارت خانه ها و شوراهای مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات رسوخ کرده اند، باعث می شود بتوانیم مقاومت وزارت ارتباطات در مقابل احکام قضائی بینی بر مسدود سازی شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی نظیر وایبر، واتس اپ و اینستاگرام را توجیه کنیم؛ وگرنه محال است نیروهای مومن و متعهد انقلابی که مسئولیت های دولتی و وزارت خانه ای را برعهده دارند، خلاف قانون عمل کنند یا از طریق لابی های خود در برابر اجرای احکام قضائی قد علم نمایند! امکان ندارد مسئولان دلسوز انقلابی با سنگ اندازی، مانع ایجاد شبکه ملی اطلاعات و همچنین شبکه های اجتماعی بومی را گرفته و کشورمان را در زمینه محصولات فناوری اطلاعات، به شرق و غرب وابسته نگاه دارند!

از دولت محترم انتظار داریم که وزارت ارتباطات را از عناصر خائن و منافق پاک گرداند و با عمل به وظایف ذاتی خود که اجرای قانون و نه مقابله با آن است، کشورمان را در محصولات فناوری اطلاعات خودکفا گرداند. البته با تدبیر رهبر معظم انقلاب و دستور ایشان مبنی بر لزوم انحلال شوراهای عالی مصوب در گذشته که عملکردی موازی شورای عالی فضای مجازی دارند، خود به خود برخی از این عناصر نفوذی از کار برکنار می شوند؛ اما به شرط آنکه این افراد در منصبی بالاتر دوباره بر سرکار نیایند!!!

بایسته است اعضای محترم شورای عالی فضای مجازی، 40 دستور مقام معظم رهبری در حکم پیشین و نیز دستورات ارائه شده در حکم انتصاب اعضای جدید را با جدیت پیگیری نمایند و با راه اندازی سریع شبکه ملی اطلاعات، دست دشمنان اسلام و مسلمین را از فضای مجازی کشور کوتاه و امنیت را برای مردم به ارمغان آورند. وجود این شوراهای موازی، باعث شده که اعضای شورای عالی فضای مجازی از مسائل مهمتر غافل شوند؛ به عنوان مثال وجود شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی در فضای مجازی، باعث جولان سرویس های جاسوسی- تروریستی در میان مردم و تخلیه اطلاعاتی کاربران شده است. از اعضای محترم شورای عالی انتظار می رود که با مسدودسازی فوری این جاسوسکده های همیشه همراه، جاسوسان دولت های صهیونیستی را ناامید گردانند.

شایسته است اعضای شورای عالی فضای مجازی هر چه سریعتر شوراهای مصوب در گذشته که عملکردی موازی با شورای عالی  دارند را منحل نموده و از این پس دستورات مقام عظمای ولایت را در بار اول نیوش کرده و اجرا نمایند. جدیت در اجرای اوامر معظم له، وظیفه ذاتی تمامی خدمتگزاران انقلاب اسلامی است. بنابراین امید است بدون سهل انگاری و عبور کردن از فرمایشات رهبری، که برای ملت انقلابی قابل چشم پوشی نیست، به انجام وظایف خود بپردازند.

والسلام




  • سرباز گمنام

وبلاگ مطالبه در یادداشتی بیان داشت:


ظهور فضای مجازی را، شاید بتوان بزرگترین تحول در صنعت فن‌آوری اطلاعات دانست. خصوصیات این فضا به گونه ایست که همواره شاهد اتفاقات و تحولات جدیدتری در آن هستیم. برای کشوری به عظمت ایران که در منطقه و جهان اسلام تاثیرگذاری فراوانی دارد، همگامی با چنین فضای بی نهایتی، امری بسیار مهم و ضروری می نماید. از این رو ولی امر مسلمین جهان، حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)، با صدور فرمان تاسیس شورای عالی فضای مجازی، مردم و مسئولان نظام را متوجه ضرورت آمادگی برای تاثیرگذاری در این فضا نمودند. از دیگر نمودهای میزان اهمیت شورایی این چنین، اعضای حقوقی آن هستند؛ "رئیس‌جمهور، رئیس مجلس شورای اسلامی، رئیس قوه قضائیه، رئیس سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، دبیر شورای عالی و رئیس مرکز فضای مجازی، دادستان کل کشور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، وزیر اطلاعات، وزیر آموزش و پرورش، وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح کشور، معاون علمی و فن‌آوری رئیس‌جمهور، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران". گردآوردن این شخصیت ها، که مهمترین مقامات کشوری پس از ولایت فقیه هستند، نشان از اهمیت این شورا و وظایف محوله دارد. مقام معظم رهبری، در ابتدای تاسیس این شورا، دستوری راهبردی شامل 40 ماده که مبنای آن بر راه اندازی شبکه ملی اطلاعات است، به اعضای حقیقی و حقوقی، ابلاغ نمودند. 

متاسفانه طی سه سال و نیمی که از تشکیل شورا می گذرد، جلسات آن با تاخیر و به طور نامنظم برگزار شده، و همان جلساتِ گهگاه نیز، به کم اهمیت ترین مسائل حوزه فضای مجازی، مانند پیامک های تبلیغاتی پرداخته است. به واقع تفکر و دوراندیشی که در پسِ تشکیل این شورا توسط امام خامنه ای نهفته بود، با روند تشکیل جلسات و دستور جلسه های این شورا و همچنین با نتایج حاصل از آنها، به هیچ وجه همخوانی ندارد. این مسئله باید اعضای شورا را به اندیشه وادارد که چرا نسبت به انجام دستورات مقام عظمای ولایت در باب فضای مجازی و خصوصا راه اندازی شبکه ملی اطلاعات، تا این اندازه سهل انگارانه رفتار کرده اند؟...   

دبیر سابق شورای عالی فضای مجازی، دلیل عدم تشکیل منظم جلسات شورا را مشغله های بسیار زیاد سران سه قوه عنوان کرده است؛ لیکن در پاسخ به این ادعا باید یادآوری کرد که رهبر معظم انقلاب بیش از همه از مشغله های سران قوا آگاهی دارند و اگر احتمال می دادند که این افراد نتوانند از عهده چنین مسئولیتی برآیند، مطمئنا شخصیت های حقوقی و حقیقی دیگری را برای این مسئولیت خطیر، انتخاب می فرمودند. عدم برگزاری یا برگزاری نامنظم جلسات شورای عالی فضای مجازی، مبین آن است که اعضای حقوقی و حقیقی، به اهمیت این شورا و تاثیرگذاری تصمیمات آن در فضای مجازی کشور، اشراف کافی و وافی نداشته اند... به علاوه اگر به عنوان مثال، رئیس جمهور به خاطر مشغله هایی _که البته قابل قبول نیست_ موفق به برگزاری جلسات نشدند، چرا رئیس مجلس شورای اسلامی این وظیفه را برعهده نگرفتند؟ یا اگر ایشان هم به خاطر مشغله های زیاد (!!!) نتوانستند، چرا رئیس قوه قضائیه، رئیس سازمان صداوسیما، دبیر شورای عالی یا دادستان کل کشور، مسئول تشکیل جلسه شورایی با این اهمیت نشدند؟ اگر دولتمردان برگزاری این جلسات را تقبل نمی نمایند، چرا بقیه اعضای غیر دولتی از خود رفتار کبک مآبانه به نمایش می گذارند؟ آیا اهمیت برگزاری منظم جلسات شورای عالی فضای مجازی بر اعضای آن، اعم از اعضای دولتی و غیر دولتی پوشیده است؟

گذشته از برگزاری نامنظم جلسات شورا، موضوعات کم اهمیتی که در این جلسات مطرح می شود نیز جای تامل دارد؛ پرداختن به مسائل غیر ضروری، موازی کاری در شورا و برخی نهادهای دولتی، عملیاتی نشدن شبکه ملی اطلاعات، بها ندادن به شبکه های اجتماعی بومی و رشد و پیشرفت آنها و ... نشان می دهد که اعضای محترم شورای عالی فضای مجازی، عزم جدی برای اجرای اوامر مقام معظم رهبری که در همان حکم 40 ماده ای و همچنین در اسناد بالادستی آمده است را ندارند... به واقع این مسائل، جدای از منفعت طلبی برخی افراد، نشان از رخوت و خمودگی اعضای غیر دولتی شورا در رابطه با عملیاتی کردن اوامر امام خامنه ای در مورد خودکفایی در عرصه فضای مجازی دارد. اگر رئیس جمهور و اعضای دولتی شورا، به عللی، موافق راه اندازی سریع شبکه ملی اطلاعات نیستند، چرا اعضای غیر دولتی، مثل روسای قوای مقننه و قضائیه، رئیس سازمان صداوسیما، یا دیگر اعضای حقوقی، اقدامی جدی در جهت اجرای اسناد بالادستی در رابطه با شبکه ملی اطلاعات انجام نمی دهند؟

وظیفه اعضای حقیقی هم اگر بیش از اعضای حقوقی نباشد، کمتر نیست... این افراد در سایه اعتماد مقام عظمای ولایت به توانمندی های آنها برای پیشبرد اهداف نظام در باب فضای مجازی، به این شورا فراخوانده شده اند. پس این سستی و سکوت در قبال اجرایی نشدن دستور 40 ماده ای، چه معنایی دارد؟ آیا حق جلسه، تنها در قبال حضور افراد به آنها تعلق می گیرد یا در ازای فعالیت موثر و برخورداری از عزمی جهادی برای اجرای دستورات مقام معظم رهبری و اسناد بالادستی؟

جناب آقای دکتر حمید شهریاری؛ از شما که بحمدلله تجربه خدمت گذاری در چند مقام مرتبط با فضای مجازی، فناوری اطلاعات و علوم اسلامی را دارا هستید، انتظار می رود به منظور اجرایی شدن منویات امام خامنه ای و راه اندازی شبکه ملی اطلاعات و همچنین پدید آوردن محیطی سالم در فضای مجازی کشور، حضوری موثرتر در شورای عالی فضای مجازی داشته باشید.

جناب آقای دکتر رسول جلیلی؛ شاید شما بیش از سایر اعضا به این مسئله اِشراف داشته باشید که تا زمانی که شبکه ملی اطلاعات راه اندازی نشود، نمی توان امنیت را در فضای مجازی ایران جستجو کرد؛ در اینترنت نجس آمریکایی که الف تا یای آن، جاسوسی از کاربران و تضییع حقوق شهروندی است، چگونه می توان از امنیت در تبادل اطلاعات و حریم خصوصی کاربران سخن گفت؟

جناب آقای مهندس مسعود ابوطالبی؛ شما در مقام عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی و همچنین رئیس مشاوران سازمان صداوسیما، می بایست قدم های بزرگی جهت روشنگری مردم درباره شبکه ملی اطلاعات و همچنین ماهیت صهیونیستیِ بسیاری از شبکه های به اصطلاح اجتماعی نظیر تلگرام، واتس اپ، وایبر و اینستاگرام، بردارید. به علاوه مسدود سازی چنین نرم افزارهای جاسوسی، که سودهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتیِ بسیاری به دشمنان اسلام و مسلمین می رسانند، باید در اولویت تصمیمات شورا قرار گیرد.

جناب آقای دکتر کامیار ثقفی؛ همانطور که خود شما فرموده اید، نگاه غالب در تشکیل شورا، تأکید بر وجود فرصتی است که استفاده از آن باید در جهت پیشرفت کشور باشد. پس چه دلیلی باعث شده است که اعضای شورا، در مقابل عدم تشکیل منظم جلسات، سکوت کرده و هدف از تشکیل شورا را فراموش نمایند؟ آیا این شورا نباید فرصتی برای وقوع انقلاب در فضای مجازی ایران فراهم آورد؟

شایسته است اعضای محترم شورای عالی فضای مجازی، با عزمی راسخ، پیگیر برگزاری منظم جلسات شورا بوده و به یاد داشته باشند که در این شورا، مهمترین تصمیمات نسبت به فضایی گرفته خواهد شد که امام خامنه ای به فرموده خودشان، اگر رهبر انقلاب نبودند، ریاست آن فضا را برعهده می گرفتند. پس می بایست با مدیریتی جهادی، و به لطف توانمندی هایی که آنان را به شورای عالی فضای مجازی رسانده است، به اجرای دستورات بالادستی نظام و فرمایشات مقام معظم رهبری در باب راه اندازی شبکه ملی اطلاعات بپردازند و همت نمایند تا دستورات 40 ماده ای معظم له، هرچه زودتر به نحو احسن اجرایی گردد.

والسلام

  • سرباز گمنام

یدک کشان خیانت

۱۴
شهریور

وبلاگ مطالبه در یادداشتی بیان داشت:


"از دشمن که نباید غفلت کرد. دشمن‌ دانستنِ دشمن که عیب نیست؛ اینکه ما روى دشمن مدام تکیه می کنیم، معنایش این نیست که از عیوب خودمان و مشکلات درونى خودمان غافلیم؛ نه، اَعدى‌ عَدُوِّکَ نَفسُکَ الَّتى بَینَ جَنبَیک..." (بیانات مقام معظم رهبری در جمع اساتید دانشگاه ها؛ 11 تیرماه 93)

این روزها شبکه های اجتماعی، تبدیل به محلی برای اظهار نظرهای هنرمندان، مسئولان فرهنگی و شخصیت های سیاسی کشور شده است. به طوری که مجله های خبری صدا و سیما، منبع موثق(!!!) بسیاری از اخبار داغ مذاکرات و دیگر مسائل روز کشور را، همین شبکه های اجتماعی ذکر می کنند.

دور زمانی نبود که حتی نام بردن از این شبکه های به اصطلاح اجتماعی در رسانه ها، قبیح می نمود؛ لیکن در چند ماه اخیر شاهد تابو شکنی صدا و سیما در این زمینه هستیم. به طوری که تنها پل ارتباطی بسیاری از برنامه های پربیننده صدا و سیما، همین شبکه های به اصطلاح اجتماعی صهیونیستی شده است. نمی توان تصور نمود که مسئولان این نهاد حکومتی، از ماهیت صهیونیستی این برنامه ها آگاه نیستند؛ آن هم با توجه به برنامه های روشنگرانه ی گاه و بیگاه صدا و سیما!...

به واقع جای سوال است که چرا صدا و سیما، این دانشگاه عمومی قدمی در جهت روشنگری مردم در زمینه مواجهه با شبکه های ضد اجتماعی که متعلق به سرویس های جاسوسی_تروریستی دولت های صهیونیستی هستند، بر نمی دارد... به راستی مسئولان این نهاد را چه شده که علیرغم توصیه های مقام عظمای ولایت مبنی بر دشمن شناسی، هیچ برنامه ی مدونی در این رابطه به نمایش نمی گذارند؟ حضرت امام خامنه ای در ششم تیر ماه سال جاری در جمع خانواده های شهدای هفتم تیر فرمودند: "احتیاج داریم دشمن را بشناسیم. آن کسانی که امروز سعی می کنند از این هیولا - که سیاست های آمریکایی و سیاست های بعضی از دنباله‌روان آمریکا است - یک چهره‌ی موجّهی معرّفی کنند، اینها دارند خیانت می کنند؛ اینها دارند جنایت می کنند. این کسانی که این حقیقت روشن را کتمان می کنند، این دشمنی خباثت‌آلود را در زیر پرده‌های توجیه می پوشانند، اینها دارند خیانت می کنند به این ملّت. کشور ما و ملّت ما احتیاج دارد دشمن را بشناسد، عمق دشمنی را بفهمد. و احتیاج دارد به اینکه خود را آماده کند برای مواجهه. این مواجهه همیشه مواجهه‌ی سخت نیست، مواجهه‌ی در میدان جنگ نظامی نیست؛ دشوارتر از آن، مواجهه‌ی در میدان جنگ نرم است، در میدان فرهنگ است، در میدان سیاست است، در میدان زندگی اجتماعی است."

 با این اوصاف، مدیران و برنامه سازان صدا و سیما، چرا حرکتی درخور و شایسته از خود به نمایش نمی گذارند؟ چرا مانع از تبلیغ شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی مانند اینستاگرام، توئیتر، فیس بوک و... در رسانه ملی نمی شوند؟ مگر نه این است که کسانی که دشمنی های این جنایت کاران را توجیه می کنند، خیانت کار هستند؟ پس چرا برخی مدیران حکومتی و مسئولان دولتی، دست در دست صهیونیسم خبیث و آمریکای مستکبر، یدک کش خیانت شده اند؟ آیا پوشاندن دشمنی ها و خباثت های سرویس های جاسوسی_تروریستی دولت های صهیونیستی در قبال ملت های مسلمان و بالاخص ملت شهید پرور ایران، شراکت در جنایت های آنان نیست؟ اجر مواجهه با این جنگ نرم در فضای مجازی، اگر بیشتر از جهاد در میدان جنگ نباشد، کمتر نیست؛ پس چه بر سر مسئولان دولتی و مدیران حکومتی ما آمده است که در هنگامه ی پر آتش این جنگ نرم، به خواب رفته اند؟ که به فرموده مولای متقیان حضرت امام علی علیه السلام: "هرکس در وقت یاری رهبرش در خواب باشد، زیر لگد دشمن بیدار می شود."

شاید در وهله ی اول، افراد ناآگاه، حضور خود در این شبکه ها را با وجود صفحاتی منسوب به مقام معظم رهبری در این نرم افزارهای ضد اجتماعی، توجیه کنند؛ اما نخبگان جامعه آگاهند که این صفحات زیر نظر رهبر انقلاب اداره نمی شود؛ برنامه سازان فرهنگی و سیاسی مطلعند که حتی دفتر مقام معظم رهبری هم نظارتی بر این صفحات ندارند. مسئولان صدا و سیما به خوبی از تفاوت دفتر رسمی مقام معظم رهبری (لیدر دات آی آر)، با موسسه حفظ و نشر آثار امام خامنه ای (خامنه ای دات آی آر) آگاه هستند؛ مدیران حکومتی، حتی مطلعند که موسسه حفظ و نشر آثار هم، انتساب این صفحات به خود را رد کرده است؛ اگرنه چرا لینک این شبکه های به اصطلاح اجتماعی صهیونیستی، در هیچ کجای سایت رسمی دفتر حفظ و نشر یعنی سایت خامنه ای دات آی آر، وجود ندارد؟ با این حال شنیده ها حاکی از آنست که این سایت، در برخی از شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی، به فعالیت مشغول است؛ سوال اینجاست که چرا مسئولان این سایت، فعالیت هایی برخلاف فتوای مقام معظم رهبری مبنی بر جایز نبودن سود رسانی به دشمنان اسلام و مسلمین، انجام می دهند؟

شایسته نیست برخی علاقه مندان به رهبر انقلاب، برخلاف استفتاء ایشان مبنی بر جایز نبودن دور زدن قانون و استفاده از فیلتر شکن[1]، صفحاتی منتسب به معظم له در فضای مجازی ایجاد نمایند.

چرا برخی افراد، با بی مبالاتی، خوراک ضد انقلاب و دشمنان اسلام و مسلمین را تهیه می کنند؟ متاسفانه برخی از دوستداران رهبری، بدون اطلاع از استفتائات معظم له، و یا با بی توجهی به آنها، صفحاتی را در شبکه هایی مانند فیس بوک صهیونیستی، اینستاگرام صهیونیستی و تلگرام صهیونیستی ایجاد کرده اند و به زعم خود، در این نجس افزارها افسری جنگ نرم می کنند. اما این کار، وجهه ی رهبری و اعتبار فتاوا و استفتائات ایشان را زیر سوال می برد.


این صفحات به شأن دفتر مقام معظم رهبری هم ضربه وارد می کنند. انتظار می رود که سایت دفتر رسمی مقام معظم رهبری (لیدر دات آی آر)، بار دیگر ضمن رد انتساب این صفحات به دفتر رسمی معظم له، برخورد مقتضی با سازندگان این صفحات داشته باشد، تا دیگر هیچ شخص یا گروهی نتوانند به دروغ به رهبر انقلاب صحبت یا حرکتی را نسبت دهند.

 البته دفتر رسمی مقام معظم رهبری، این ارتباط را رد کرده است؛ لیکن برخوردی محکم، و با پشتوانه ی عملی نیاز است.

به علاوه قوه قضائیه نیز می بایست در مقابل فعالیت این شبکه های صهیونیستی و وجود تعداد بسیار زیاد صفحات تقلبی، برخوردی جدی، سختگیرانه و بدون مماشات داشته باشد؛ چرا که سرویس های جاسوسی-تروریستی دولت های صهیونیستی، سودهای اطلاعاتی، اقتصادی و سیاسی زیادی از ورای این شبکه های ضد اجتماعی به دست می آورند. نباید مسئولان قضائی کشور از مواضع خود که در قانون آمده است، کوتاه آمده و راه را برای سوء استفاده ی جاسوسان دولت های مستکبر و صهیونیست باز گذارند. بر قوه محترم قضائیه فرض است که مانع فعالیت دشمنان اسلام و مسلمین در فضای مجازی کشور شوند.

امید است در هنگامه ای که اکثر نهادهای دولتی و حکومتی در مقابل فعالیت سرویس های جاسوسی دولت های صهیونیستی در خاک مجازی کشور، سکوت کرده اند، "سپاه پاسداران" که هماره حافظ انقلاب و دستاوردهای آن بوده است، قاطعانه وارد میدان شده و به دور از وابستگی های حزبی و جناحی، مانع از تاخت و تاز دشمنان خارجی و خائنان داخلی شود. دشمن این بار نه با ظاهری سخت، خونین و جنگ طلب، بلکه در قالب نرم افزارهایی کاربردی، زیبا و سریع، و با نمادهایی صلح جو همچون پرنده و هواپیمای کاغذی، به جنگ با نظام اسلامی و اعتقادات ملت شریف ایران آمده است. نرم افزار هایی مثل تلگرام، اینستاگرام، توئیتر، فیس بوک، وایبر و واتس اپ، زمین تازه ی جنگ هستند؛ آن هم زمینی طراحی شده توسط دشمن و بر اساس قواعد بازی دشمن! متاسفانه افراد بسیاری اسیر این شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی شده اند و غافل از آنند که دشمنان اسلام و مسلمین از حضور آرام و بی منظور آنان در این شبکه ها، بیشترین سوء استفاده سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی را می برند. دشمن سخت مشغول جنگ نرم است؛ جنگی که خونین تر از جنگ های نظامی است، ولی مردم و متاسفانه مسئولان، متوجه تلفات زیاد جبهه ی خودی نشده اند. همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند: "در جنگ نرم و جنگ روانی هدف دشمن این است که محاسبات طرف مقابل را عوض کند."[2]... حاشا که سپاه هم در خواب باشد...

دولت کمونیستی چین، تلگرام را به دلیل مخابرات رمز بودن، که تنها کاربرد نظامی دارد، فیلتر نمود. چگونه است که دولت اسلامی ایران، در مقابل جاسوسی این جنگ افزار اینترنتی (تلگرام) به راحتی چشمان خود را بسته و منتظر تحفه های دشمن است؟! چرا دیگر نهاد های مسئول، در مقابل فعالیت این جاسوس افزارها سکوت کرده اند؟

انتظار است نهادهای حکومتی، با روحیه ای جهادگونه برای مبارزه با جنگ افزارهای اینترنتی دشمن برخیزند؛ صدا و سیما با توجه به نفوذ و تأثیر بسیار زیادی که دارد، می بایست علاوه بر توقف تبلیغات رایگان جنگ افزارهای اینترنتی صهیونیستی مانند اینستاگرام، توئیتر و فیس بوک، برنامه های روشنگرانه ای برای آگاه کردن مردم از ماهیت صهیونیستی این شبکه های ضد اجتماعی، پخش نماید. به علاوه شایسته است قوه محترم قضائیه، هرچه سریعتر این جاسوس افزارهای اینترنتی را مسدود نماید و مانع از حکمرانی مستکبران در فضای مجازی کشور شود. بایسته است ماموران حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران نیز، همچون همیشه، در مقابل نقشه های پنهان و آشکار دشمن قد علم کنند و با حرکتی انقلابی، انجام فرامین مقام معظم رهبری در باب فضای مجازی را تسریع نمایند. همه ی مسئولان دولتی و مدیران حکومتی بدانند که "در بحبوحه ی این جنگ خونین، سکوت جایز نیست..."

این مطلب را با فرمایشات امام خامنه ای در باب جنگ نرم و لزوم بیداری افسران جوان به پایان می برم: "امروز آن جنگ (نظامی) نیست؛ یک جنگ ظریف‌تری هست و البته خطرناک‌تری. آگاهی از اعماق این جنگ یک توانائی بیشتر و هوشمندی بیشتری را می طلبد. اگر ما دیدیم امروز کسانی وارد این میدان هستند و تلاش می کنند و مبارزه می کنند و با بصیرت در وسط میدان می‌ایستند، پس جا دارد که بگوئیم این از لحاظ انگیزه، از لحاظ عمل، کمتر از او (جوان سپاهی و رزمنده 8 سال دفاع مقدس) نیست."[3]




[1]  استفاده از فیلتر شکن به منظور دیدن سایت های که توسط نظام اسلامی مشاهده آن ها ممنوع اعلام گردیده اشکال دارد. (آیت الله خامنه ای، اجوبة الاستفائات، ص265، سوال1212. ص485،سوال 1987.)

[2]  بیانات در دیدار دانشجویان (16 مرداد 91)

[3]  بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران (13 تیر 90)

  • سرباز گمنام

وبلاگ مطالبه در یادداشتی بیان داشت:


کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه ی اینترنتی، بر اساس ماده ۲۲ جرائم رایانه ای، با هدف نظارت بر فضای مجازی و پالایش سایت های حاوی مطالب مجرمانه، در سال ۸۸ آغاز به کار کرد. این کارگروه به سرپرستی دادستان کل کشور، مسئولیت نظارت بر محتوای فضای سایبری و فیلترینگ محتوای مجرمانه را برعهده دارد. بهره مندی از اینترنتی سالم و امن، به قدری مهم و خطیر است که کارگروه نظارت بر محتوای آن، از ۱۳ نهاد مهم کشوری تشکیل شده است؛ از وزرات اطلاعات، ارتباطات و ارشاد گرفته تا نمایندگان قوه مقننه، قوه قضاییه، صدا و سیما و نیروی انتظامی. ضمن آنکه مسئولیت اجرای فیلترینگ به عهده ی وزارت ارتباطات است.

ده سال پیش اگر کلمه «فیلترشکن» را در اینترنت جستجو می کردیم، صفحه ی مورد نظر حتما فیلتر بود، یعنی مدیریت فضای وب، به شیوه ای سازماندهی شده بود که حتی جستجوی این کلمه غیر قانونی و خلاف عرف، به نظر می رسید. ولی در سال های اخیر، از یک سو شاهد افزایش تعداد سایت ها و وبلاگ های فیلتر شده و از سوی دیگر شاهد فروش آزادانه ی فیلتر شکن و «وی‌پی‌ان» در فضای وب هستیم. اصولا وجود و استفاده از فیلتر شکن، برابر دور زدن قانون است؛ پس چگونه و با چه منطقی، این سایت ها مجوز فعالیت گرفته اند؟

اگر فعالیت این سایت ها غیر قانونی است، چرا با قاطعیت با آنها برخود نمی‌شود؟ چگونه این سایت‌ها، بدون نگرانی از امکان پیگیری پلیس فتا، شماره حسابی داخلی را معرفی و وجوه غیر قانونی حاصل از فروش «وی‌پی‌ان» ها را دریافت می کنند؟ وجود این دوگانگی در حالیست که مسئولیت اجرای فیلترینگ این سایت‌های فروش «وی‌پی‌ان» هم به عهده ی وزارت ارتباطات است.

نکته ی بسیار مهم دیگر، عادت کردن کاربران به قانون گریزی است. کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه و وزارت ارتباطات، به عنوان مجری فیلترینگ، علیرغم فیلتر کردن سایت ها و وبلاگ‌هایی که محتوای غیراخلاقی و خلاف عرف دارند، راه دسترسی به سایت های خرید فیلترشکن را باز می گذارد! وجود این سایت های به ظاهر قانونی خرید فیلترشکن و «وی‌پی‌ان»، حساسیت کاربران نسبت به قانون گریزی را از بین می برد. البته این یک قانون گریزی اینترنتی است؛ ولی مهم، تغییر ذائقه ی کاربران است که دیگر برای قانون گریزی، قباحتی قائل نمی شوند.
نقض امنیت فردی و اجتماعی، افزایش آسیب های روانی ناشی از مصادیق غیر اخلاقی و مجرمانه، سوء استفاده های مالی و غیر اخلاقی از کاربران،کمک به دشمنان اسلام و مسلمین برای اجرای نقشه های شوم فرهنگی و سیاسی بر ضد ملت مسلمان و انقلابی و... از جمله آثار سوء وجود و فعالیت سایت های فروش «وی‌پی‌ان» در فضای سایبری کشورمان است.

بحث امنیت در فضای مجازی، از چنان اهمیتی برخوردارست که مقام معظم رهبری، سال گذشته با ابلاغ سیاست‌های کلی امنیت فضای تولید و تبادل اطلاعات و ارتباطات، راسا به صحنه ی مدیریت فضای مجازی وارد و وظایف مهم نهاد‌های حاکمیتی و اجرایی را متذکر شدند.

بر طبق این سیاست ها، یکی از مهمترین مفاد ابلاغ شده، قانون مبارزه با جرائم رایانه‌ای و آیین نامه های مربوط است. به علاوه، پایش امنیت و پیشگیری از هرگونه تهدید، آسیب و جرائم فضای تبادل اطلاعات، یکی از اهداف اساسی آن است.

بنابراین از کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه انتظار می رود که اجازه ی فعالیت، به سایت های فروش فیلتر شکن که خلاف قوانین جمهوری اسلامی است، را نداده و نگذارد که امنیت ملی،حقوق شهروندی و اخلاق و عفت عمومی به خطر افتد.

همچنین بایسته است نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات، همانند همیشه، مانع از سود رسانی و خشنود کردن دشمنان اسلام و مسلمین شوند و ضمن اطاعت از فرامین مقام معظم رهبری در پاسداری از ارزش های انقلاب اسلامی و حفظ امنیت در فضای مجازی، مانع از فعالیت آزادانه سایت های فروش فیلتر شکن و «وی‌پی‌ان» شوند.



  • سرباز گمنام

وبلاگ مطالبه در یادداشتی بیان داشت:


تاکنون احکام قضایی متعددی در رابطه با مسدود سازی شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی و غیرایرانی مشکل ساز صادر شده است؛ لیکن در سال های اخیر، این احکام پس از ابلاغ به وزارت ارتباطات، به مرحله اجرا نرسیده است. مسئله ای که در این یادداشت سعی بر روشن سازی آن داریم، آن است که آیا دستگاه های اجرایی و مشخصا وزارت ارتباطات حق ایستادگی در برابر اجرای احکام قضایی را دارد؟ وهمچنین، احکام صادره از سوی قوه قضائیه، لازم الاجرا هستند یا تنها برای رفع تکلیف صادر و ابلاغ شده اند؟! آیا ضمانت اجرایی برای این احکام صادره وجود دارد؟

به طور کلی قانون اعلام کرده است که احکام قضایی لازم الاجراست و باید در اسرع وقت اجرایی شود.[1] در خرداد ماه  سال 93 حکم فیلترینگ اینستاگرام توسط دستگاه قضا صادر شد. در شهریور همان سال نیز قوه ی قضائیه، طی حکمی، دولت را موظف به فیلترینگ برخی شبکه های ضد اجتماعی نظیر واتس اپ، وایبر و تانگو کرد؛ دلیل این حکم، انتشار گسترده محتوای مجرمانه، ارتکاب انواع جرائم علیه عفت، اخلاق اسلامی و امنیت عمومی، و بالاخص انتشار وسیع مطالب موهن علیه بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) ذکر شده بود.[2] بنابراین مسئولان محترم در وزارت ارتباطات، ملزم به اجرای فیلترینگ این شبکه های ضد تعاملی و ضد اجتماعی در مدت زمانی یک ماهه مذکور در متن حکم قضایی بودند. ولی به دلایلی مبهم از اجرای این احکام سرباز زدند.

بر طبق قانون، مسئولانی که مستنکف از این احکام باشند، جرم انگاری شده و باید خسارت های وارد شده را جبران کنند.[3] آیا مسئولان ذی ربط از این موضوع آگاه هستند که عدم اجرای احکام مرتبط با فیلترینگ شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی، چه خسارت عظیم و غیر قابل جبرانی به نظام و به تک تک اعضای جامعه وارد کرده است؟ آیا از نظر مسئولان وزارت ارتباطات، از بین رفتن قبح توهین به بنیانگذار انقلاب حضرت امام خمینی (ره) و مسئولان نظام قابل جبران است؟ بی اعتماد کردن مردم به نظام اسلامی، که جزو اصلی ترین خدعه های دشمنان اسلام و مسلمین در این جنگ افزارها به شمار می رود، جرمی است که مجازات سنگینی به دنبال خواهد داشت. بر طبق آمار، فتنه این شبکه های ضد اجتماعی، از دلایل عمده رواج طلاق های رسمی و عاطفی به شمار می رود؛ مسئولان خطاکار چگونه پاسخ تنهایی و کمبود محبت های فرزندان طلاق و تبعات ناشی از آن را خواهند داد؟ روابط نامشروعی که در سایه این فحشا خانه های همیشه همراه، شکل گرفته و حتی گریبانگیر افراد متاهل هم شده است، چگونه قابل جبران است؟ آیا مسئولان غافل، می توانند پاسخگوی رواج مسائل غیر اخلاقی و رفتارهای خلاف عفت که در بستر این نجس افزارها شکل گرفته است، باشند؟ جاسوسی دشمنان اسلام و مسلمین از طریق این جنگ افزارها، امری واضح و بدون تردید است؛ اهمال مسئولان وزارت ارتباطات در قبال این جاسوسی ها مستحق چه مجازاتی خواهد بود؟

تمام نهادها و سازمان ها، می بایست نسبت به آرای مراجع قضایی تمکین کنند؛ طبق قوانین مجازات اسلامی، آیین دادرسی مدنی و قانون نظام عدالت اداری، همه شخصیت های حقیقی و حقوقی مکلف به اجرای احکام صادره از سوی قوه قضائیه هستند. "انفصال از خدمت" یکی از مجازات هایی است که کارمندان مستنکف به آن محکوم می شوند. شایسته است هیئت های نظارت بر اجرای احکام، نسبت به حسن اجرای احکام صادره در رابطه با فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، حساسیت و جدیت بیشتری از خود نشان داده و مانع از تغافل و خیانت برخی عناصر در وزارت خانه های مربوطه شوند. با توجه به اینکه کارگروه مصادیق مجرمانه اینترنتی، یکی از نهادهای تصمیم ساز در زمینه نظارت بر محتوای مجرمانه شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی است، جای بسی تعجب است که برخی از اعضای آن، عملا از روند غیرقانونی حضور رسمیِ نماینده سرویس های جاسوسی_تروریستی دولت های صهیونیستی در قالب این جنگ افزارها، در فضای مجازی کشور حمایت می کنند. شایسته است اعضای این کارگروه، حکم صریحی در رابطه با نجس افزارهایی مانند تلگرام، واتس اپ، وایبر و اینستاگرام صادر نموده و سرویس های جاسوسی دولت های صهیونیستی را از دسترسی به فضای مجازی کشورمان، ناامید کنند.

در رابطه با چنین مسائلی که برای کیان نظام اسلامی، بسیار مهم و حیاتی است، لازم است که قوای سه گانه، ارگان های دولتی و غیر دولتی و تمامی نهاد های مسئول در قبال جاسوسی این ابرجاسوسان اینترنتی، احساس وظیفه نمایند و برای آگاه نمودن مردم و کوتاه نمودن دست دشمنان اسلام و مسلمین از فضای مجازی کشور، تلاشی جهادگونه انجام دهند. لازم است که همه ارگان ها تلاش کنند تا ماهیت ضد انسانی، ضد اجتماعی و ضد تعاملی این جنگ افزارهای صهیونیستی را آشکار نمایند. صدا و سیما به عنوان تاثیرگذار ترین رسانه می بایست در خط مقدم این جبهه حضور داشته باشد؛ ولی هم اکنون این نهاد نیز در صف تبلیغ کنندگان شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی قرار دارد. صدا و سیما با عدم نظارت بر محتوای اخبار و برنامه های پخش شده، باعث تبلیغ روز افزون فحشاخانه های همیشه همراه صهیونیستی و در نتیجه مشروعیت بخشی به آن ها شده است. انتظار می رود صدا و سیما در جایگاه یک دانشگاه عمومی، با عزمی انقلابی، مانع از تبلیغات گسترده این شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی شود و با پخش برنامه های روشنگرانه، ماهیت این نجس افزارها را برای همگان آشکار و مردم را از خطرات این ابرجاسوسان مطلع کند.

انتظار است قوه محترم قضائیه نیز، همچون همیشه،با قاطعیت و جدیت مثال زدنی، فیلترینگ جنگ افزارهای اینترنتی پیگیری نماید و با اقتدار، اجرای احکام صادر شده را ضمانت کند. در مورد برخورد با چنین ابرجاسوسان اینترنتی لازم است دستگاه قضا، دادستانی کل کشور و کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه اینترنتی نیز، احکامی با پشتوانه عملی صادر نمایند و از حسن اجرای آن اطمینان حاصل کنند. به علاوه لازم است مسئولان مستنکف را بدون مماشات به اشد مجازات برسانند تا نهاد ها و قوای دیگر نیز به احکام قضایی احترام گذاشته و در اجرای هرچه سریعتر و بهتر آن ها بکوشند. در پایان از رئیس محترم قوه قضائیه آیت الله آملی لاریجانی، دادستان کل کشور حجت الاسلام رئیسی و دبیر محترم کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه اینترنتی جناب آقای خرم آبادی، تقاضامندیم که همچون همیشه، با عزمی جهادگونه، مانع از جاسوسی دولت های صهیونیستی به وسیله جنگ افزارهای اینترنتی مانند تلگرام، واتس اپ، وایبر و اینستاگرام شوند و دست دشمنان خارجی و برخی خائنان داخلی را در سوءاستفاده از ناآگاهی عمومی، کوتاه نمایند.

حمیده خوئی

 



[1] http://www.khoshyaran.ir/print.php?ToDo=ShowArticles&AID=13721

[2] http://isna.ir/fa/news/93062917355/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%DA%98%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B7%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A8%D8%B1

[3] http://www.khoshyaran.ir/print.php?ToDo=ShowArticles&AID=13721


  • سرباز گمنام

وبلاگ مطالبه در یادداشتی بیان داشت:


در فروردین سال جاری، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، به علت افزایش پهنای باند اینترنت "بدون ارائه پیوست های لازم، از جمله پیوست های فرهنگی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی و..."، از مجلس محترم شورای اسلامی کارت زردی دریافت نمود. با این حال، پس از گذشت تنها دو ماه از این جریان، وزارت خانه متبوع، از سه برابر شدن ظرفیت پهنای باند اینترنت، تا پایان سال جاری خبر داد. خسروی، معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، در مصاحبه ای اعلام کرده است که دولت، اهدافی فراتر از اهداف بند الف ماده ۴۶ قانون برنامه پنجم توسعه کشور دارد.[1]

با نگاهی به بند الف ماده 46 قانون برنامه پنجم توسعه، در می یابیم که متاسفانه وزارت ارتباطات و دولت محترم، پایه و اساس این بند را نادیده گرفته اند. طبق بند الف ماده 46 این قانون، "وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مکلف است نسبت به ایجاد و توسعه شبکه ملی اطلاعات و مراکز داده داخلی امن و پایدار با پهنای باند مناسب با رعایت موازین شرعی و امنیتی کشور مناسب اقدام و با استفاده از توان و ظرفیت بخشهای عمومی غیردولتی، خصوصی و تعاونی، امکان دسترسی پرسرعت مبتنی بر توافقنامه سطح خدمات را به صورتی فراهم نماید که تا پایان سال دوم کلیه دستگاههای اجرائی و واحدهای تابعه و وابسته و تا پایان برنامه، شصت درصد ( 60 %) خانوارها و کلیه کسب و کارها بتوانند به شبکه ملی اطلاعات و اینترنت متصل شوند."[2]

بنابر این بند، دولت و وزارت خانه مربوطه مکلف می شود که برای راه اندازی "شبکه ملی اطلاعات" اقدام نماید؛ سرعت، امنیت و همیشه در دسترس بودن، جزو خصوصیات شبکه ملی اطلاعات است، نه اینترنت ناامن و نجس آمریکایی! مایه تاسف است که مسئولان دولتی بدون اشراف اطلاعاتی کامل بر مسائل مربوط به اینترنت امن در کشور، که تنها در قالب شبکه ملی اطلاعات امکان پذیر است، به دنبال افزایش پهنای باند اینترنت نجس آمریکایی هستند. مضاف بر آنکه بدون توجه به لزوم استفاده از "توان و ظرفیت بخش های عمومی غیر دولتی، خصوصی و تعاونی"، نقاط اصلی ترافیک اینترنت (IXP) را در انحصار خود در آورده و مانع از ورود بخش خصوصی به آن می شود.

مقام معظم رهبری برای فضای مجازی اهمیت ویژه ای قائل شده اند؛ به نحوی که خود راسا وارد میدان شده و ضمن تشکیل شورای عالی فضای مجازی، دستوری 40 ماده ای بر محوریت راه اندازی شبکه ملی اطلاعات، به تک تک اعضای این شورا ابلاغ نمودند.[3] ولی متاسفانه پس از گذشت بیش از 3 سال از ابلاغ این دستورات، دولت علاوه بر ایجاد تحریف درون محتوایی در تعریف شبکه ملی اطلاعات، ساخت و راه اندازی این شبکه را محال و دور از دسترس می انگارد و بدون ارائه پیوست های لازم در مورد "رعایت موازین شرعی و امنیتی" که در همان بند الف ماده 46 قانون پنجم توسعه آمده است، به افزایش پهنای باند اینترنت کنونی پرداخته است. طبق اسناد بالادستی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، در بند و-4-7-2- آمده است، این وزارت خانه ملزم به ایجاد شبکه ملی اینترنت برای دسترسی با کیفیت، امن و پایدار در سراسر کشور در هر زمان و هر مکان برای هر شخص می باشد.[4] لازم به ذکر است که اگر دولت محترم، نیمی از تلاش و عزم خود را که به افزایش پهنای باند آمریکایی معطوف کرده، به راه اندازی شبکه ملی اطلاعات اختصاص دهد، به زودی شاهد استقرار شبکه ملی اطلاعات بر فضای مجازی کشورمان خواهیم بود.

اوباما در پیام تبریک نوروزی خود در سال 91، ضمن اعلام نارضایتی از وضعیت اینترنت ایران(!)، از دولت ایران درخواست کرد با افزایش پهنای باند و سرعت اینترنت، شرایطی فراهم آورند تا دسترسی کاربران ایرانی به شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک و توئیتر تسهیل شود! ساده لوحانه است اگر تصور کنیم رئیس جمهور آمریکا برای افزایش صله رحم، تفریحات سالم، سعادت و راحتی جوانان ما نگران عدم دسترسی آزادانه به چنین شبکه هایی است! که اگر اینگونه بود، وی فرزندان خود را از عضویت در فیس بوک منع نمی نمود. با نگاهی تاریخی به سخنان و اعترافات مقامات آمریکایی پس از فتنه  88 در می یابیم که بستر اینترنت و پهنای باند نجس آمریکایی در ایران، برای دشمنان اسلام و مسلمین، به مثابه ابزاری تسهیل کننده برای جاسوسی از کاربران و براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی است. شاهد مثال ما اعترافات وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا، هیلاری کلینتون، مبنی بر بهره گیری دولت متبوع خود از شبکه مجازی توئیتر برای کنترل و هدایت آشوب های خیابانی در فتنه 88 است[5]؛ به علاوه آنکه باراک اوباما نیز، پس از خاموش شدن آتش فتنه 88، "انقلاب توئیتری" را، راهی برای دستیابی به انقلاب های رنگین عنوان نمود.[6]

در چنین شرایطی، تعجب آور است که وزارت ارتباطات دولت یازدهم، در پی افزایش پهنای باند اینترنتی است که نه تنها وسیله ی نابودی اعتقادات و استحاله فرهنگی و مکتبی کاربران ایرانی توسط دشمنان اسلام و مسلیمن است، بلکه این اینترنت نجس آمریکایی، حتی مولفه های یک فضای مجازی قابل قبول، که شامل سرعت، امنیت، دسترسی آسان و قیمت مناسب می شود، را نیز دارا نیست. ماحصل این افزایش باند، به جز نابودی فرهنگ و اعتقادات اسلامی_مکتبی جوانان این مرز و بوم، رونق بازار دلالی پهنای باند است! بسی تاسف آور است که اعتقادات جوانان ما قربانی سودهای کلان مادی می شود...

اکنون این سوال مطرح می شود که افزایش سه برابری پهنای باند اینترنت نجس آمریکایی، جزو منویات مقام معظم رهبری است یا دخالت های رئیس جمهور آمریکا، که وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، آن را در دستور کار خود قرار داده است؟! این اشتباه محاسباتی، ماحصل تغافل برخی مسئولان است یا نتیجه ی خیانت عناصر مشکوک و مدیران موثر در پشت صحنه این وزارت خانه؟! قضاوت را به عهده مخاطبان فهیم می گذاریم...

انتظار می رود که دستگاه های نظارتی، نسبت به چنین مسائل مهمی که بوی خیانت می دهد، حساسیت نشان داده و مانع خرسندی دشمنان اسلام و مسلمین شوند. شایسته است مجلس محترم در این مسئله وارد شده و مانع از ادامه فعالیت تفکر خائنانه حاکم بر این وزارت خانه حساس و حیاتی شود. بهره مندی از اینترنتی پر سرعت، امن، ارزان و همیشه در دسترس، از حقوق مسلم تمام کاربران فضای مجازی است؛ اینترنتی که جز در قالب شبکه ملی اطلاعات، دست یافتنی نیست. با این وجود افزایش سه برابری ظرفیت پهنای باند اینترنت آمریکایی، بدون ارائه پیوست های لازم، آن هم بعد از دریافت تذکرات نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، و با تغافل نسبت به راه اندازی سریع شبکه ملی اطلاعات، خیانتی است نابخشودنی...



[1] http://www.zoomit.ir/it-news/20997-three-times-the-internet-bandwidth

[2]  میزان پهنای باند اینترنت بین الملل و شاخص آمادگی الکترونیک و شاخص توسعه دولت الکترونیک باید به گونه ای طراحی شود که سرانه پهنای باند و سایر شاخصهای ارتباطات و فناوری اطلاعات در پایان برنامه در رتبه دوم منطقه قرار گیرد. حمایت از بخشهای عمومی غیردولتی، خصوصی و تعاونی در صنعت فناوری اطلاعات کشور به ویژه بخش نرم افزار و امنیت باید به گونه ای ساماندهی شود که سهم این صنعت در تولید ناخالص داخلی در سال آخر برنامه به دو درصد ( 2%) برسد. آئین نامه اجرائی این بند مشتمل بر حمایت از صنعت فناوری اطلاعات توسط وزارتخانه های ارتباطات و فناوری اطلاعات، صنایع و معادن و بازرگانی و معاونت ظرف شش ماه اول برنامه تهیه و به تصویب هیأت وزیران می رسد.

[3] http://www.dana.ir/News/260310.html

[4] http://www.matma.ir/documents/10180/13021/sanad-nezam.pdf

[5] http://weblognews.ir/news/5099/%D8%A2%D8%B4%D9%88%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AA%D9%88%DB%8C%DB%8C%D8%AA%D8%B1/

[6] http://www.planetenonviolence.org/Election-en-Iran-Obama-Lance-Les-Revolutions-Twitter_a1939.html

  • سرباز گمنام

وبلاگ مطالبه در یادداشتی بیان داشت:


بر کسی پوشیده نیست که سرویس های جاسوسی_تروریستی دولت های مستکبر جهان، به اطلاعات کاربران در برنامه های پیام رسان و شبکه های به اصطلاح اجتماعی دسترسی کامل دارند. این مسئله وقتی جدی تر شد که کارشناسان و دولتمردان غربی، به دزدی اطلاعات توسط این شبکه ها، اعتراف نمودند. به عنوان مثال، جولین آسانژ، مدیر و موسس شرکت ویکی لیکس، فیس بوک را پایگاهی برای جمع آوری اطلاعات سازمان سیا معرفی کرد[1] و وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا، هیلاری کلینتون، به بهره گیری دولت متبوع خود از شبکه مجازی توئیتر برای کنترل و هدایت آشوب های خیابانی در فتنه 88 اعتراف کرد[2]؛ به علاوه آنکه باراک اوباما، پس از خاموش شدن آتش فتنه 88، "انقلاب توئیتری" را، راهی برای دستیابی به انقلاب های رنگین عنوان نمود.[3]

در چنین شرایطی، که کاربران ناراضی از نقض حریم خصوصی خود به دنبال شبکه های اجتماعی امن تر بودند، برنامه های پیام رسان در بستر تلفن همراه نظیر ویچت، وایبر، واتس اپ، تلگرام و ... به بازار آمد. این برنامه ها در ظاهر امنیت بیشتری داشتند، زیرا افراد ناشناسِ کمتری قادر به مشاهده اطلاعات کاربری اشخاص بودند. پیام رسان واتس اپ نسبت به دیگر برنامه های مشابه، مخاطب بیشتری به خود جذب نمود و در مقابل از سرعت رشد کاربران فیس بوک و توئیتر کاست. این مسئله باعث شد که در سال 2014، مالک فیس بوک، مارک زاکربرگ، برنامه ی واتس اپ را به قیمت 19 میلیارد دلار خریداری کند. به زعم کارشناسان یکی از دلایلی این خرید میلیاردی آنست که هم اکنون، زمانی که در واتس اپ صرف می شود، به فیس بوک _همان پایگاه ثبت داده های سازمان های مخوف جاسوسی_ تعلق دارد. به این ترتیب خرید واتس‌اپ برای فیس‌بوک یک سرویس قدرتمند جاسوسی همراه (!) به وجود آورد. این امر باعث شد تا کاربران، اعتماد خود به این نرم افزار را نیز از دست داده و به دنبال جایگزینی برای این شبکه ضد اجتماعی صهیونیستی باشند. بحث اعتماد به شبکه های اجتماعی در فضای مجازی، از آن جهت اهمیت پیدا می کند که در صورت عدم اعتماد مخاطبان به یک نرم افزار، کاربران برای انتقال داده ها و پیام های خود، کمتر از آن استفاده می نمایند و در نتیجه اطلاعات پایگاه های جمع آوری داده های اطلاعاتی کاربران برای سرویس های جاسوسی، کامل نمی شود و این مسئله برای آنها ناخوشایند است.

در فوریه 2014، نرم‌افزار واتس اپ برای چهار ساعت متوقف شد؛ این اتفاق(!) باعث شد کاربران به سمت نرم افزارهای دیگر هجوم ببرند. بدین ترتیب در همان مدت 4 ساعت، حدود پنج‌ میلیون نفر در نرم‌ افزار تلگرام ثبت‌نام کردند! این قطعی نرم افزار واتس اپ و هجوم کاربران به تلگرام، بیشتر شبیه به حقه ای برای جذب کاربران به تلگرام بود تا ایرادی سخت افزاری برای واتس اپ!

پیام رسان تلگرام، در آگوست 2013،[4] با شعار "باز پس گرفتن حریم خصوصی" روانه بازار جهانی شد. برخلاف گمانه زنی های عده ای مبنی بر هندی، ایرانی، رومانیایی، یا آلمانی بودن تلگرام، این برنامه توسط دو برادر روسی به نام های "نیکلای" و "پاول دروف" طراحی و عرضه شد.

برادران دروف، بنیانگذاران شبکه بزرگ اجتماعی "وی کی" نمونه روسی فیس بوک هستند، ولی بر طبق گفته ی پاول، ملقب به زاکربرگ روسی[5]، کمپانی تلگرام هیچ وابستگی به وی کی و کشور روسیه نداشته و محل استقرار این شرکت غیر انتفاعی و مستقل، شهر برلین[6] در آلمان[7] است. این در حالیست که سرور این نرم افزار در لندن، و طبق شواهد بر یک سرور کاملا دولتی سوار است.

به نقل از خبرگزاری رویترز، شرکت "قلعه دیجیتال" که در ایالات متحده مستقر است[8]، پشتیبانی مالی و زیر ساختی پیام رسان تلگرام را بر عهده دارد.[9] مدیریت "قلعه دیجیتال" به عهده پاول دروف، اکسل نف و خانواده لاشویلی است[10]، ضمن آنکه سرمایه گذار اصلی آن، "میخائیل میری لاشویلی"،  فرمانده عالیرتبه نظامی_امنیتی یگان سایرت متکل رژیم صهیونیتی و عضو هیئت رئیسه کنگره جهانی یهود می باشد.[11]

بنابر ادعای سازندگان، اشخاص ثالث و حتی مدیران تلگرام هم به اطلاعات کاربران دسترسی ندارند و پیام‌ها و فایل چت های مخفی و عمومی پس از طی یک دوره زمانی، با عملیات خود تخریبی، حذف خواهند شد. دروغ بودن چنین ادعایی، وقتی آشکار می شود که ما شاهد حذف اکانت برخی از کاربران در این پیام رسان هستیم. چگونه ممکن است تلگرام بر محتوای پیام ها و فایل های ارسالی، اشراف اطلاعاتی نداشته باشد، ولی بتواند کاربرانی که در جهت افشای ماهیت صهیونیستی تلگرام روشنگری می کنند را حذف کند؟! به علاوه شبکه ضد اجتماعی صهیونیستی "تلگرام"، مورد تائید و اعتماد بنیادی آمریکایی به نام (Electronic Frontier Foundation) است که زیر مجموعه سازمان جاسوسی NSA آمریکا محسوب می شود.[12][13] تایید و اعتماد سازمان جاسوسی آمریکا به این نرم افزار، مسئله جمع آوری داده های اطلاعاتی کاربران برای این سازمان مخوف تروریستی را حل می کند؛ بدین ترتیب علت تبلیغات گسترده این جنگ افزار اینترنتی، و تاکید آن بر سرعت، امنیت و حفظ حقوق کاربران، بیش از پیش نمایان می شود.

نرم افزار جاسوسی_صهیونیستی تلگرام، اپن سورس (منبع باز) است؛ یعنی هر شخص قادر است به صورت ساده و نرم افزاری یا به صورت تخصصی و کدنگاری، تغییراتی را در آن اعمال نماید، ظاهر نرم افزار یا خصوصیات امنیتی آن را تغییر دهد و در فضای مجازی منتشر کند. به این ترتیب مفهوم امنیت در چنین نرم افزاری اصلا قابل دفاع نیست، ضمن آنکه امکان شناسایی و سوءاستفاده افرادی که قادر به نفوذ در سورس هستند، را داراست.

به علاوه تلگرام صهیونیستی پیام ها را به صورت پلت فرم ذخیره می کند، یعنی هر مطلب در تمام نسخه های این اپلیکیشن قابل دسترسی است؛ بدین منظور هر متن یا مطلب، در سروری ذخیره می شود تا در موقع لزوم به راحتی بارگذاری شود. باید توجه داشت که ذخیره شدن مطالب بر روی سرور، رابطه عکسی با امنیت نرم افزار دارد. یعنی ذخیره شدن داده ها، حتی با وجود کدگذاری مطالب، درصدی از امنیت را کاهش داده و خطر لو رفتن داده ها و اطلاعات کاربران را افزایش می دهد. نشریه "پی سی ورد" طی چند یادداشت از باگ های این نرم افزار، پرده برداشته است[14]: زوک آوراهام، مدیر ارشد فناوری امنیت تلفن همراه در شرکت زیپریوم، مدعی شد که به راحتی می توان پیام های متنی تلگرام را بازیابی نمود و به محاوره مخفی تلگرام، از طریق بستر اندروید دسترسی یافت[15]. این محاوره ی به اصطلاح امن(!) به صورت پیام های متنی واضح در حافظه ی این برنامه ذخیره می شود، و حتی پس از پاک شدن توسط کاربر نیز، قابل بازیابی می باشد.[16] این حفره امنیتی به حدی جدی است که حتی جوزف بنو، یکی از کارشناسان بنیاد (Electronic Frontier Foundation) که زیر مجموعه سازمان جاسوسی آمریکا (NSA) می باشد، اذعان داشت زمانی که مهاجم بتواند به تلفن ‌همراه فرد دسترسی یابد، حمایت از حریم شخصی بی‌معنی می‌شود.[17]

به تازگی شبکه ضد اجتماعی صهیونیستی تلگرام، برای جذب مخاطبان بیشتر، مزیت ساخت استیکر توسط کاربران را به این نرم افزار افزوده است. این مسئله باعث شده است که دشمنان اسلام و مسلمین در پوشش استیکرهای مستهجن و ضد اخلاقی، با نقض حریم های فرهنگی، به تمسخر ارزش های مکتبی، انقلابی و اعتقادات مذهبی کاربران بپردازند. رواج این استیکرهای نامتعارف به قدری زیاد شده است که حتی برخی خبرگزاری ها از احتمال فیلترینگ این شبکه ضد اجتماعی خبر داده اند.[18] برخی از این استیکرها، با الفاظ رکیک، به توهین و هتک حرمت شخصیت های کشوری پرداخته اند و جای بسی تعجب است که مسئولان ذی ربط، مانع از فعالیت این فحشا خانه همیشه همراه صهیونیستی نشده اند. به علاوه برخی از افراد سودجو، با سوءاستفاده از تصاویر پروفایل کاربران، دست به ساخت استیکرهایی با مضامین خلاف عرف زده اند. ولی متاسفانه کاربران متضرر، در اعتراض به این نقض حریم خصوصی ناتوانند.

این نرم افزار ضد اجتماعی، که با نقشه ای از پیش تعیین شده وارد بازار پیام رسان های موبایلی شد، ثمره ی تلاش های چندین سازمان جاسوسی برای زنده نگاه داشتن رژیم نجس صهیونیستی است. سرویس های جاسوسی با ایجاد حس ناامنی در فضای مجازی، بستری برای پذیرش این جنگ افزار جاسوسی اینترنتی فراهم آوردند. القای حس عدم امنیت نسبت به شبکه های ضد اجتماعی دیگر در فضای مجازی و نبود سرعت مناسب در آن شبکه ها، زمینه ای را برای معرفی نرم افزار تلگرام که بر دو رکن سرعت و امنیت(!) استوار بود، فراهم ساخت. متاسفانه این پروژه جاسوسی، در کشوری مثل ایران که مخالف صد در صد رژیم حرامزاده صهیونیستی است، مخاطبان بسیاری را به خود جذب کرده است. 

مایه تاسف است که پروژه های جاسوسی دشمنان اسلام و مسلمین به راحتی و بدون اخذ مجوز، در کشور اسلامی ما، به فعالیت و تخلیه اطلاعاتی افراد مشغولند و به طور زیرکانه، سعی بر ذائقه سازی کاربران دارند. با توجه به آنکه دشمن از تجمیع اطلاعات کاربران، به روانشناسی مذهبی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اعتقادی جامعه ایرانی دست می یابد و در مرجله بعد، نتیجه مهندسی اجتماعی خود از ملت مسلمان ایران را برای حملات نرم، عملیاتی می کند،[19] تعجب آور است که مسئولان ذی ربط، علیرقم تمام فعالیت های کارشناسی شده(!)، هنوز اعتماد خود به این بنیادهای جاسوسی را از دست نداده اند. از مسئولان محترم انتظار می رود که هرچه سریعتر نسبت به مسدود سازی این جنگ افزار اینترنتی صهیونیستی اقدام نمایند و مانع از دستیابی دشمنان صهیونیست به اطلاعات کاربران شوند و پرونده سوءاستفاده از اطلاعات خصوصی کاربران توسط دشمنان اسلام و مسلمین را ببندند.



[1]  http://www.theguardian.com/books/2014/sep/25/julian-assange-eric-schmidt-google-wikileaks

[2] http://weblognews.ir/news/5099/%D8%A2%D8%B4%D9%88%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AA%D9%88%DB%8C%DB%8C%D8%AA%D8%B1/

[3] http://www.planetenonviolence.org/Election-en-Iran-Obama-Lance-Les-Revolutions-Twitter_a1939.html

[4] http://en.wikipedia.org/wiki/Telegram_%28software%29

[5] http://mashable.com/2015/05/18/russias-mark-zuckerberg-pavel-durov/

[6] http://telegram.org/faq#q-who-are-the-people-behind-telegram

[7] http://www.theverge.com/2014/10/6/6926205/surveillance-drives-south-koreans-to-encrypted-messaging-apps

[8] http://www.reuters.com/article/2013/08/30/idUS74722569420130830

[9] http://en.wikipedia.org/wiki/Telegram_%28software%29

[10] http://rusbase.vc/company/digital-fortress/

[11] http://www.dana.ir/News/316175.html

[12] http://www.eff.org/nsa.spying

[13] http://mashable.com/2015/05/18/russias-mark-zuckerberg-pavel-durov/

[14] http://www.pcworld.com/article/2871412/how-much-trust-can-you-put-in-telegram-messenger.html

[15] http://www.pcworld.com/article/2888112/telegram-dimisses-claim-of-a-flaw-in-its-secure-messaging-application.html

[16] همان

[17] http://www.asriran.com/fa/news/397199/%D8%AA%D9%84%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C

[18] http://www.khorasannews.com/onlinenews.aspx?newsid=1679636

[19] همانگونه که در فتنه 88 شاهد نتیجه ی این مهندسی اجتماعی بودیم؛ مهندسی اجتماعی که از تجمیع اطلاعات کاربران فیس بوک و توئیتر در آن زمان بدست آمده بود.

  • سرباز گمنام

نظارت کجاست؟

۰۵
خرداد

وبلاگ مطالبه در یادداشتی بیان داشت:


در دنیای جدید و در فضایی که لایک کردن و لایک گرفتن، تبدیل به ارزش شده است، شاهد آنیم که کاربران، برای اثبات خود و رسیدن به شهرت در فضای مجازی، اقدام به اشتراک تصاویر و ویدئو های _گاها خصوصی_ خود  در شبکه های اجتماعی و سایت ها می نمایند. لنزور، ویسگون، میهن ویدئو، فیلم و عکس، آپارات و تی وی پلاس از جمله مشهور ترین سایت های اشتراک گذاری تصویر و ویدئو هستند. به طور طبیعی، این عکس ها، ویدئو ها و موسیقی های ارسالی کاربران، جزو پر بازدید ترین محتوای موجود در سایت ها هستند.

سایت های اشتراک گذاری موزیک، ویدئو و عکس، به علت داشتن جذابیت های دیداری و شنیداری، نظر مخاطبین بسیاری را به خود جلب می کنند، ضمن آنکه قابلیت انتشار فوق العاده موثری دارند. بنابراین محتوای این سایت ها نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. این مهم، توجه و حساسیت بیشتر نهاد های ناظر بر محتوای سایت ها را می طلبد، به علاوه آنکه می بایست اعطای مجوز به اینگونه سایت ها، سختگیرانه تر و قاطعانه تر باشد.

نکته مهم آنست که اینگونه سایت ها باید دارای محدودیت محتوایی باشند؛ یعنی هر تصویر و یا ویدئو، اجازه انتشار در این سایت ها را پیدا نکند. ولی متاسفانه آنچه شاهدیم، مبین این مطلب است که نظارت بر محتوای این سایت ها اصلا وجود ندارد و یا بسیار ضعیف است.  

سایت های اشتراک گذاری فیلم و عکس، پهنای باند بسیاری مصرف می کنند؛ بنابراین شبکه دلالی پهنای باند که تحت مدیریت برخی عناصر خائن در وزارت ارتباطات اداره می شوند، از پر مخاطب بودن این سایت ها استقبال می نمایند. البته جذب مخاطب، فی نفسه ایرادی ندارد، اما جذب به وسیله ی به اشتراک گذاری محتوای مستهجن، ضد اخلاقی و ضد دینی در برخی از این سایت ها، و عدم کنترل و نظارت نهادهای مربوطه، محل اشکال است.

در پاره ای از اوقات، سایت های اشتراک گذاری فیلم و عکس به منظور کاهش ترافیک زائد در مسیر دیده شدن سایت خود، با برخی شرکت های ارائه دهنده اینترنت و خدمات آن (ISP)، قراردادهای پنهانی می بندند؛ در نتیجه این شرکت ها بر خلاف دستورات نهادهای امنیتی و ناظر بر فعالیت های فضای مجازی، بعضی محدودیت ها در ارائه خدمات را اعمال نمی کنند و بدین ترتیب اجازه دسترسی آزادانه به محتوای مجرمانه این سایت ها را می دهند. سایت های اشتراک گذاری فیلم و عکس، از قِبل این پهنای باند و کاربران فعال خود، درآمد بسیاری کسب می کنند، این مسئله باعث می شود که مخالف هرگونه محدودیت بر محتوای تصاویر و ویدئو ها باشند، تا با ایجاد محیطی کاملا آزاد و بدون فیلتر، کاربران را برای دانلود، آپلود و شِیر و ریشِیر جذب کنند. اینگونه است که نظارت قابل توجه بر محتوایی که غالبا ضد امنیتی، ضد دینی، ضد اخلاقی و هنجار شکنانه است، ندارند. بر عکس این سایت ها با ایجاد جذابیت های ظاهری، ایجاد رابط کاربری پر سرعت، درگیر کردن کاربران به ایجاد گروه و هدایت آن ها در مسیر جذب کاربران بیشتر، و همچنین بالا بردن فعالیت این کاربران، رتبه سایت خود را از نظر آپلود و دانلود افزایش می دهند.

در این شرایط، انتظار میرفت که دولت محترم و نهاد های ناظر برمحتوای سایت ها، اعم از کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه اینترنتی، وزارت ارتباطات، وزارت ارشاد، وزارت ارتباطات و پلیس فتا حساسیت بیشتر و نظارت دقیق تری بر محتوای مجرمانه این سایت های پر مخاطب و تاثیر گذار داشته باشند، ولی متاسفانه، نه تنها تصاویر مستهجن و ویدئوهای ضد مذهبی و ضد امنیتی، به راحتی و بدون هیچ محدودیتی، در این سایت ها منتشر می شوند، بلکه تاثیر گذاری فراوانی نیز بر مخاطبین خود دارند. این تصاویر ضد اخلاقی و ویدئو های نامناسب، فرهنگ، اخلاق و اعتقادات جوانان ما را نشانه رفته است. متاسفانه دشمنان اسلام و مسلمین با نفوذ در اینگونه سایت های اشتراک گذاری فیلم و عکس، مطالب مورد نظر خود را در قالب هایی زیبا و فریبنده، به کاربران ارائه و گاها نظرات و اعتقادات منحط خود را دیکته می کنند. به عنوان مثال گروهک های تروریستی مانند داعش، النصره و... با انتشار کلیپ هایی از فعالیت های خود، ضمن ایجاد جو روانی، تصویری کاملا وارونه را از اسلام به نمایش می گذارند. مشاهده شده است که پس از ارسال گزارش های چنین تخلفاتی، مدیران سایت های اشتراک گذاری فیلم و عکس، بعضا بی تفاوت از کنار این مسائل مهم عبور کرده و این کلیپ های ساخته شده به دست دشمنان اسلام و مسلمین و کاربرانی که این محتوا را به اشتراک گذاشته اند، حذف نکرده اند.

سوء استفاده از تصاویر خصوصی افراد و به دنبال آن ایجاد معضلات اخلاقی برای کاربران از دیگر آسیب های عدم نظارت دقیق بر محتوای سایت های اشتراک گذاری فیلم و عکس است. به علاوه، رعایت نکردن حق کپی رایت برای ویدئو هایی که از نظر قانونی و شرعی، نباید به طور رایگان عرضه شوند، خودً مسئله ای قابل پیگیری و مهم است که متاسفانه از سوی نهاد های ناظر بر محتوای اینگونه سایت ها، مورد تغافل واقع شده است.

 مع الاسف برخی از این سایت ها، با وصل کردن خود به نهاد های امنیتی، حاشیه امنی برای خود و کاربران خاطی فراهم کرده و از این ارتباطات به بدترین شکل ممکن استفاده می نمایند. انتظار می رود که دستگاههای مربوطه، هرکدام در جای خود به این مسائل ورود کنند و مانع از فرصت طلبی برخی مدیران جاهل و یا خائن که مروج بی اخلاقی و بی دینی هستند، شوند. کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه اینترنتی، پلیس فتا و دستگاه های دولتی اعم از وزارت ارتباطات، وزارت اطلاعات و وزارت ارشاد می بایست نسبت به وظایف ذاتی خود در برخورد با اینگونه سایت های متخلف که بستر هرج و مرج، بی قانونی و اعمال ضد امنیت ملی را فراهم می آورند، بدون مماشات عمل نمایند و راه را بر سوءاستفاده دشمنان اسلام و مسلمین از این بسترهای داخلی ببندند.

والسلام

  • سرباز گمنام

وبلاگ مطالبه در یادداشتی بیان داشت:


در هفته های اخیر، شاید کمتر روزی پیش می آمد که شاهد اخبار جدید در رابطه با وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نباشیم. از جنجال کارت زردی که مجلس شورای اسلامی به وزیر ارتباطات داد تا اظهار نظرهای عجیب و غریب وزیر در مورد شبکه های اجتماعی. اظهار نظرهایی که باعث می شد فعالان فضای مجازی، به حال چنین وزارتخانه ی با اهمیتی، افسوس بخورند؛ که چگونه وزیر محترم، از کمبود اطلاعات تخصصی مردم سوء استفاده کرده و مطالبی خلاف واقع مطرح می کند، تا از ورای این شانتاژهای خبری، شخصیت حقوقی خود و وزارتخانه ی مربوطه را تطهیر نماید! البته بسیاری از افراد آگاه، از مدت ها پیش، چنین جنجال آفرینی ها و فریب افکار عمومی از سوی این وزارت خانه را پیش بینی کرده بودند و سعی داشتند با روشنگری و آگاه سازی مردم، مانع از سوءاستفاده ی مدیران دولتی از این جریان شوند.

مجلس شورای اسلامی، سه شنبه 25 فروردین، وزیر ارتباطات را برای پاسخگویی به برخی ابهامات به صحن علنی دعوت کرد؛ توسعه شبکه و پهنای باند اینترنت توسط وزارت ارتباطات بدون پیوست فرهنگی، آن هم قبل از راه اندازی شبکه ملی اطلاعات و همچنین بی توجهی به ظرفیت داخلی، از مسائلی بود که وزیر ارتباطات برای آن ها پاسخ قانع کننده ارائه نداد. پس از دریافت کارت زرد، وزیر ارتباطات مدعی شده بود که به خاطر توسعه ی اینترنت، کارت زرد گرفته است! ولی این تفسیر نادرست، تنها باعث هدایت افکار عمومی به مسیری غلط شد تا متوجه تغافل و بعضا، خیانت های برخی عناصر خود فروخته داخلی و دشمنی دشمنان خارجی در این عرصه نشوند.

افزایش پهنای باند بدون ارائه ی پیوست های فرهنگی، قانونی، امنیتی، اقتصادی و سیاسی، نه تنها موجب رونق علمی، فرهنگی و سیاسی کشور نمی شود، بلکه باعث می شود نجاست این پهنای باند آمریکایی، افراد بیشتری را آلوده کند. نکته بسیار مهمی که باید به آن اشاره کرد، آنست که بهره مندی از اینترنتی پر سرعت، امن، ارزان و همیشه در دسترس، از حقوق مسلم هر کاربر ایرانی است؛ اما پهنای باند و اینترنت آمریکایی موجود، هیچ کدام از این چهار مولفه را ندارد. متاسفانه وزارت ارتباطات، تنها به افزایش سرعت اینترنت و ورود نسل های سوم و چهارم اینترنت تلفن همراه پرداخته است، غافل از آنکه "امنیت" در این بستر، معنایی ندارد؛ و افزایش سرعت، به معنای باز گذاشتن هر چه بیشتر دست سرویس های جاسوسی_تروریستی برای سوءاستفاده از کاربران است. بدین ترتیب حقوق شهروندی و امنیت ملی، بازیچه ی دست دشمنان صهیونیستی خواهد شد.

طرح توسعه ی "شبکه ملی اطلاعات" در مرداد ماه سال 93، تصویب و برای اجرا به وزرات ارتباطات ابلاغ شد؛ این همان اینترنت پیشرفته ایست که چهار مولفه سرعت، امنیت، قیمت کم و دسترسی همیشگی را داراست. مقام معظم رهبری که اشراف کامل بر تهدید ها و فرصت های فضای مجازی دارند، ضمن تشکیل شورای عالی فضای مجازی، 40 دستور مهم، که پایه آن بر راه اندازی شبکه ملی اطلاعات است، را به اعضای این شورا ابلاغ فرمودند. ولی متاسفانه با گذشت 3 سال از تشکیل این شورا، شاهد آن هستیم که هیچ کدام از دولت ها، برای اجرای فرامین رهبر معظم انقلاب در باب فضای مجازی و راه اندازی شبکه ملی اطلاعات، از جدیت لازم و عزم راسخ برخودار نبوده و نیستند. علاوه بر دشمنان اسلام و مسلمین که سعی بر سیاه نمایی شبکه پیشرفته ملی اطلاعات دارند، برخی از مسئولان داخلی نیز، به صورت جاهلانه _و ان شاء الله نه به صورت عامدانه_ تصویری متفاوت از واقعیات این شبکه پیشرفته را در سایت ها و فضای مجازی منعکس می کنند. برخی مسئولان، ضمن انحراف درون محتوایی این طرح، و سخت و محال نشان دادن ساختار اجرایی آن، به جای شعار "ما می توانیم"، شعار "ما نباید بتوانیم" را سر لوحه ی اقدامات خود قرار داده اند. متاسفانه اولویت های کنونی کشور در فضای مجازی بر انجام طرح های کم ارزشی مانند پیامک های تبلیغاتی گذاشته شده، که اجرا یا عدم اجرای ﺁﻥ ﺗﺎﺛﯿﺮﯼ بر سرنوشت کشوﺭ ندارد.

ساختار شورای عالی فضای مجازی به گونه ایست که بخش مهمی از وظایف شورای عالی انفورماتیک، شورای عالی اطلاع‌رسانی و شورای عالی فن‌آوری اطلاعات برایش تعریف شده است؛ بنابراین برای جلوگیری از موازی کاری، دولت موظف شد ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ این بخش ها را متوقف نماید. ولی متاسفانه این بخش ها، نه تنها متوقف نشدند، بلکه ضمن تقویت خود، به انجام اعمال فرا قوه ای روی آوردند؛ بدین صورت که با اقداماتی فراقانونی، به قانون گذاری، اجرا و نظارت در زمینه ی فناوری اطلاعات پرداخته اند. به عنوان مثال، وزارت ارتباطات و سازمان هایی مانند زیرساخت و شوراهای درونی مرتبط با این نهاد ها، با اعمال سیاست های خاصی در حوزه ی فضای مجازی و فناوری اطلاعات، علاوه بر قدرتمند کردن شبکه ی دلالی پهنای باند و انحصار نقاط اصلی ترافیک اینترنت و ممانعت از ورود بخش خصوصی به آن، کشورمان را در زمینه محصولات فناوری، به قدرت های پوشالی شرق و غرب، وابسته نگه داشته است. وزیر ارتباطات به تازگی گفته بود:"مردم نباید انتظار داشته باشند من بیایم برای آنها شبکه اجتماعی بزنم زیرا نمونه‌های واتس‌اپ، وایبر و فیس‌بوک نیز کاملا خصوصی هستند." در پاسخ به این صحبت، نخست باید گفت که برخی دولت ها مانند دولت ژاپن، در مواجهه با هجمه ی جاسوسی و حیله های این شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی برای کسب سود اقتصادی، برای آنکه به سرعت بتوانند مانع از سوء استفاده ی سرویس های جاسوسی_تروریستی شوند، نرم افزار "لاین" را راه اندازی کردند. به علاوه حتی اگر بگوییم که دولت جمهوری اسلامی، موظف به تخصیص بودجه ی کافی، برای ممانعت از جاسوسی سرویس های صهیونیستی_تروریستی نیست، حداقل ملزم به ارائه تسهیلات برای اخذ مجوزهای لازم به بخش خصوصی، به صورت سریع و بدون گذراندن مراحل پیچیده ی بروکراسی است. مسئله ی مهم دیگر آنست که این نرم افزارها و شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی، که ماهیت جاسوسی آن ها بر کسی پوشیده نیست، با چه مجوزی در کشور ما فعالیت می کنند؟ آیا با دولت و وزارت ارتباطات، قراردادی بسته اند که حضورشان در فضای مجازی کشور، مشروع خوانده می شود؟ چگونه است که مسئولان بلند مرتبه ی کشورمان، علاوه بر استفاده از این شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی، در جایگاه ویزتور بدون مواجب، این شبکه ها را تبلیغ می کنند؟ دولت پس از دریافت احکام قضایی در رابطه با مسدود سازی این شبکه های ضد اجتماعی، با چه پشتوانه ی فکری، در مقابل این احکام ایستاده است؟

انتظار می رفت که وزیر محترم پس از دریافت کارت زرد، متوجه ضرر و زیان های افزایش پهنای باند بدون ارائه ی پیوست های فرهنگی، امنیتی، اقتصادی و سیاسی بشود و با عزمی راسخ و روحیه ای جهادی، به دنبال انجام دستورات مقام معظم رهبری در باب فضای مجازی و راه اندازی سریع شبکه ملی اطلاعات برود؛ اما برخلاف انتظارات، وزیر محترم، در حاشیه گردهمایی سراسری مدیران پستی کشور اعلام کرد که "افزایش پهنای باند اینترنت، ادامه می یابد!" چنین واکنش های عجیبی، باعث می شود که انتظار داشته باشیم مجلس محترم شورای اسلامی، در قدم بعدی، نه کارت زردی دیگر برای وزیر ارتباطات، بلکه کارت قرمزی برای تفکرِ دشمن پسندِ حاکم بر وزارت ارتباطات کنار گذاشته باشد.

 


  • سرباز گمنام
وبلاگ مطالبه در یادداشتی بیان داشت:

۶۰۰۰ پیامک رایگان، ۶۰۰۰ دقیقه تماس صوتی رایگان و ۱۲۰۰ مگابایت اینترنت رایگان، هدیه ی اپراتور رایتل به جوانان، به مناسبت ۱۸ ساله شدن است!

او ۱۸ سال دارد!

بر اساس تقسیم‌بندی‌های اجتماعی، ۱۸ سالگی، سن اتمام نوجوانی و ورود به دوره‌ی جوانی است. جوانان در این سن، تحولات عظیمی را در زندگی خود احساس می‌کنند؛ با پایان یافتن دوران تحصیلات متوسطه و ورود به دانشگاه، جوان وارد محیط اجتماعی وسیع‌تری می‌شود که می‌تواند سرآغاز رشد و یا انحطاط اخلاقی و اجتماعی وی شود. تفریح، ادامه تحصیل، استقلال، اشتغال و ازدواج، از مهمترین مشغله‌های فکری جوانانی است که تازه وارد مرحله جوانی شده‌اند!


۱۸ سالگی، سن گرایش جوانان به اعتیاد!

تحقیقات روانشناسی و علوم تربیتی، مبین این مطلبند که جوانان ۱۸ تا ۲۵ ساله در معرض اعتیاد هستند. این اعتیاد می‌تواند اعتیاد به مواد افیونی و یا اعتیاد مجازی باشد. اعتیاد جوانان به اینترنت، شبکه‌های به اصطلاح اجتماعی، بازی های آنلاین و... از جمله اعتیادهای مجازی هستند. با توجه به این مسائل، چرا اپراتور رایتل، چنین هدیه ی خاصی(!!!) برای ۱۸ سالگی جوانان در نظر گرفته است؟

تماس تصویری؛ هدیه ی رایتل به فرهنگ!

شرکت ارتباطات تامین شمس نوین، وابسته به سازمان تامین اجتماعی، سومین اپراتوری بود که توانست در بازار ایران، خودی نشان دهد. این شرکت، با نام تجاری رایتل، به عنوان اولین ارائه دهنده سیم کارت های نسل سوم، در سال ۹۲ وارد بازار رقابتی ایران شد. در همان آغازین روزهای فعالیت رسمی، کمیسیون عالی تنظیم مقررات فضای مجازی، دستور قطع تماس‌های تصویری این اپراتور را به دلیل نداشتن پیوست فرهنگی، صادر کرد.

در شرایطی که خانواده‌های ایرانی، هنوز به خاطر ورود اینترنت آمریکایی به خانه‌هایشان، آن هم بدون هیچ پیش بینی فرهنگی در شوک بودند و سعی داشتند با مدیریت اینترنت خانگی، آسیب های ناشی از این حمله نرم به فرزندانشان را برطرف کنند، شرکت ارتباطی رایتل که وابسته به سازمان تامین اجتماعی جمهوری اسلامیست، در عملی عجیب و سوال برانگیز، اقدام به ارائه نسل های جدید اینترنت پر سرعت برای تلفن همراه کرد. دستور قطع تماس های تصویری این اپراتور از سوی دستگاه های ذی‌ربط، این واقعیت را آشکار کرد که رفع برخی از محدودیت های اینترنتی، بدون هماهنگی با مراجع قانونی صورت گرفته است.

حتی همان نسل سوم و چهارم اینترنت همراه هم، دسترسی جوانان و حتی نوجوانان به مطالب، فیلم‌ها و عکس‌های مستهجن و فیلم‌هایی که ضدیت با اخلاق و عقاید اسلامی دارند را گسترش می‌دهد و تسهیل می کند. بنابراین اپراتور رایتل، با چه تفکر و پیش زمینه‌ی فرهنگی، جوانان ۱۸ ساله را محرم سیم کارت رایگان و اینترنت پر سرعت رایگان خویش دانسته است؟ گویا در حال حاضر ما در شرایطی هستیم که برخی می خواهند جوانان ما را به زور به جهنم ببرند!باید به این نکته ظریف نیز توجه داشت که در پس این چنین اقداماتی دولت بدنبال تیم کشی سیاسی با اعطاء برخی جذابیت های غیرفطری علی الخصوص به جوانان می‌باشد که این خود نیز خیانتی به این نسل و آینده انقلاب اسلامی است.

ارائه نسل‌های جدید اینترنت پر سرعت تلفن همراه، از سوی رایتل و دیگر اپراتورهای تلفن همراه، در شرایطی انجام شد که مرجع عالیقدر، آیت الله مکارم شیرازی، ورود اینترنت پر سرعت به جامعه‌ی مجازی کشور، بدون پیوست فرهنگی، را عملی عجولانه و خلاف موازین اخلاقی و انسانی دانستند، و حتی طبق قوانین جاری کشور نیز این عمل اقدامی مجرمانه محسوب میشد

فرهنگ را قربانی سود مادی نکنید!

شاید سود اقتصادی را بتوان به عنوان توجیهی برای این اقدام رایتل دانست. جوانان ۱۸ ساله شده، با شور و شوق، این سیم کارت های هدیه را دریافت و از آن حداکثر استفاده (!!!) را می‌کنند. پس از اتمام تمام هدیه ها، جوان ۱۸ ساله ای که به داشتن اینترنت پر سرعت و تماس های صوتی بدون مدیریت هزینه‌ها، اعتیاد پیدا کرده است، تبدیل به کاربری دائمی برای اپراتور رایتل می‌شود و سود سرشار اقتصادی را برای سازمان تامین اجتماعی به همراه می آورد.

شایسته است سازمان تامین اجتماعی، مانند گذشته، به وظایف ابتدایی و اصلی خود، که تامین بیمه برای اقشار مختلف مردم، من جمله اقشار مستضعف جامعه است برسد و مسائل فرهنگی را به عهده‌ی دستگاه های ذی ربط بگذارد؛ چون دخالت در مسائل فرهنگی، بدون پیوست های لازم، می‌تواند آسیب هایی جبران ناپذیر را به همراه داشته باشد.

 


  • سرباز گمنام

وبلاگ مطالبه در یادداشتی بیان داشت:


از نظر اسلام که مکتبی انسان ساز است ، خانواده اصلی ترین نهاد اجتماعی است. چون در این نهاد اجتماعی کوچک است که انسان هایی بزرگ پرورش می یابند. در خانواده است که مسائل مهمی مانند انتظار، پیروی از ولایت، روحیه ی جهاد و شهادت طلبی، اخلاق نیکو، دشمن شناسی و دشمن ستیزی، و مسائل مهم دیگر در روح و جان فرزندان و البته خود پدر و مادر، نهادینه می شود.

از این رو دشمنان اسلام و مسلمین، به دنبال به انحراف کشاندن این نهاد مهم اجتماعی بوده و هستند. دشمن صهیونیست به این مهم پی برده است که خانواده از منظر اسلام ناب محمدی (صلوات الله علیه)، نهادی تمدن ساز است ؛ از این رو سعی بر آلوده کردن این نهاد مقدس دارد

چون اگر خانواده ای از مسیر متعالی خود خارج شود و نتواند رسالت الهی خود را به سرانجام برساند، افراد آن خانواده دیگر نسبت به دشمن و حیله های دشمن هیچ حساسیتی به خرج نمی دهند و به راحتی بازیچه ی دشمن خواهند شد. بنابر این دشمن صهیونیست، خانواده ها را هدف قرار داده است... 

یکی از حربه های دشمن صهیونیست، که متاسفانه در سایه ی بی توجهی مسئولین و غفلت خانواده ها توانست به قلب خانه های ما نفوذ کند ، شبکه های ضد اجتماعی پیام رسان ، نظیر وایبر ، واتس اپ ، تلگرام، ویچت ، کوکو و غیره است

فناوری تلفن های همراه هوشمند به قدری سریع و با برنامه ریزی های دقیق دشمن صهیونیستی و با ظاهری زیبا و فریبنده ، وارد کشور ما شد که مسئولان و متفکران نتوانستند به موقع خانواده ها را در مورد مضرات این جاسوسکده های همیشه همراه، آگاه کنند. تا جایی که هم اکنون ، نه تنها فرزندان ، بلکه خود والدین هم به این ابزار جاسوسی دشمن نجس صهیونیستی ، آلوده شده اند

این مسئله وقتی خطرناکتر می شود که مشاهده می کنیم افراد و خانواده های مذهبی هم به این گوشی ها و شبکه های ضد اجتماعی بسیار وابسته شده اند. به طوری که در مهمانی ها، نه تنها نوجوانان و جوانان، بلکه حتی بزرگتر ها هم سرشان در گوشی است! روش این قبیل نرم افزارها و شبکه های به اصطلاح اجتماعی آنست که شما را از نزدیکان دور و به غریبه ها نزدیک می نماید، که این خود باعث از هم گسستگی بنیان خانواده و همچنین از میان رفتن رسم بسیار مهم اسلامیایرانی صله رحم به مرور زمان خواهد شد. این موضوع شاید در نگاه اول باعث مهم جلوه نکند، اما در واقع برای این بلای خانمان سوز، باید فکری اساسی کرد

وقتی مادر بیشتر وقت خود را در محیط مجازی این شبکه ها با دوستان آشنا و غریبه مجازی سپری می کند، از وظایف خانم خانه بودن خود غافل می شود؛ وقت کمتری را صرف انجام کارهای منزل می کند، از تربیت فرزندان خود غافل می شود، به خواسته های همسر خود بی توجهی می کند و ... . 

مگر این نیست که به فرموده امام علی (علیه السلام) جهاد زن خوب شوهر داری کردن است ، یا به فرموده پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هرگاه زنی برای مرتب کردن خانه چیزی را از جایی به جای دیگر ببرد خداوند به او نظر رحمت میکند. پس چرا با روند کنونی، زنی که می‌تواند با انجام کارهای روزانه ، مراتب معنوی خود را افزایش دهد و کارگزار خداوند باشد، تبدیل به زنی می شود که شیطان و اصحاب شیطان، که همان دشمن خونخوار صهیونیستی است، را شاد می کند؟

این فراگیری گرچه در میان خانم ها بیشتر است، ولی منحصر به آنها نیست. متاسفانه بسیاری از مردان هم درگیر این شبکه های ضد اجتماعی شده اند. وقتی زن و شوهری مدام در این شبکه ها و در گروه های مختلف مجازی هستند، خواه ناخواه از نیازهای یکدیگر در دنیای واقعی، غافل می شوند؛ وقتی کمتر با یکدیگر صحبت می کنند، مجبور می شوند برای حل مشکلات خود به دوستان مجازی پناه ببرند

این مسئله آنجا اهمیت بیشتری پیدا کرده است که شاهد حضور افراد مذهبی در گروه های مختلط هستیم. هرچند افراد سعی بر رعایت حدود دارند، ولی بنا بر فرموده مولایمان حضرت علی(علیه السلام) اختلاط و گفتگو مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد ، و دلها را منحرف میسازد

این شبکه ها با ایجاد شک و تردید، سبب سرد شدن کانون خانواده ها و طلاق عاطفی می شوند. در جایی که پدر و مادر سرگرم این شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی می شوند، دیگر از فرزندان جوان و نوجوان آنها، نمی توان انتظار داشت که سعی کنند در دنیای واقعی و با دوستان حقیقی، رفت و آمد کنند. رفته رفته دشمن صهیونیستی تمام زهر خود را می ریزد و نسل جوان ما را تبدیل به انسان‌هایی شهوتران، مصرف گرا، بی بصیرت و نادان می کند. ورود این شبکه های ضد اجتماعی به خانه هایمان، چه معضلاتی که بر سرمان فرود آورده و چه مقامات معنوی که از کفمان ربوده است... ای کاش بیدار شویم... 

با آنکه پرواضح است که حکومت و علی الخصوص دولت وظیفه ی فراوانی در این راستا بر عهده دارد، اما خانواده ها نیز باید با یک مدیریت درونی سعی نمایند ضمن شناخت دقیق از آسیب ها با کمک و مساعدت یک یک اعضاء، اساس این نهاد مهم و حیاتی را ضمن حفظ و صیانت، به سوی تعالی رهنمون و تمامی موانع را از مسیر آن بردارند

 

  • سرباز گمنام

مطالبه در یادداشتی بیان داشت:

 

ایجاد شبکه های گسترده ی رسانه ای و نفوذ در حوزه بین الملل، این امکان را برای دولت ها فراهم می آورد تا مطالب مورد نظر خود را به مردم بقبولانند. رسانه در جوامع امروزی، می تواند انگیزه و قدرت حرکت در مردم ایجاد کند؛ قدرت های بزرگی که نیاز به مشروعیت مردمی دارند، با استفاده از ابزار رسانه، فکر و ذهن و دست و زبان ملت ها را با خود همسو می سازند.

"امروز دنیا، دنیای رسانه‌ها و تبلیغ و تبیین است. (...)صهیونیستها از آغاز شروع کار خود، به سمت رسانه‌های خبری و تبلیغی رفتند. یکی از سیاستهای آنها این بود که رسانه‌های تبلیغی دنیا را قبضه کنند." (بیانات مقام معظم رهبری 11/11/1380) توانمندی رسانه به قدری زیاد است که رژیم نامشروع صهیونیستی، از همان ابتدای اعلام موجودیت، به دو وسیله ی جنگ نظامی و رسانه، سعی کرد وجهه ای آبرومند برای خود در افکار عمومی بسازد؛ همچنین با سیاست رسانه ای، جنایات خود را در پوشش دفاع، پنهان کند و مردم مظلوم فلسطین را تروریست و جنگ طلب معرفی نماید. در ادامه ی این سیاست ها، صهیونیسم جهانی، حوزه ی رسانه ای خود را در فضای مجازی گسترش داد و با ایجاد زمین بازی جذاب و قدرتمند، ابتکار عمل را به دست گرفت و بسته به ذائقه ی مخاطب، زمین بازی خود را به روز و پیشرفته تر کرد. چت روم ها و شبکه های به اصطلاح اجتماعی، یکی از مهمترین خدعه های دشمنان اسلام و مسلمین برای سوءاستفاده اقتصادی، اطلاعاتی، سیاسی و فرهنگی از ملت ها و ضایع مردن حقوق شهروندی آن ها بوده است. محیط اینگونه زمین های بازی طراحی شده توسط دشمن، به گونه ایست که به کاربران اجازه ی تولید محتوا می دهد و کاربر تصور می کند که بر محیط پیرامون خود تاثیرگذار است؛ غافل از آنکه حتی همین تصور یا بهتر بگوییم توهم تاثیر گذاری، از نقشه ها و قواعد از پیش طراحی شده ی دشمنان صهیونیسم برای جذب مخاطب و سوءاستفاده ی حداکثری از مخاطبان است. دشمنان اسلام و مسلمین به کمک رسانه های 24 ساعته آنلاین خود، القائاتی به جبهه ی حق می کنند که دچار اشتباه محاسباتی شود و به جای آنکه به دشمن حمله ور شود، در سنگر دشمن بماند و ماشه ی اسلحه ای را بچکاند که در دستان دشمن صهیونیستی ست! واضح است که نتیجه ی این حمله، آسیب رساندن به جبهه ی خودی است. شاهد این صحبت، کمپین های مختلفی ست که در شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی شکل گرفته و هیچ کدام به سر انجام نرسیده است؛ مانند کمپین امام هادی (علیه السلام) یا کمپین حمایت از شیخ نمر.

جالب تر، حضور برخی از چهره ها و شخصیت های سیاسی و مذهبی در این شبکه های ضد اجتماعی است، که سبب مشروعیت بخشی به این جاسوسخانه ها شده است؛ عجیب نیست که رجل سیاسی و مذهبی در کشور ما، متوجه نقش دشمن در این شبکه های ضد اجتماعی نمی شوند و به بهانه ی دیپلماسی عمومی به زبان فارسی، شان خود را تا حد کاربر و شهروند آمریکایی بودن، تنزل می دهند؟ 

به راستی ملت های مسلمان و آزاده چگونه می توانند بر دشمنان صهیونیستی غلبه کنند؟ آیا دلیل موفقیت دشمنان صهیونیسم در فضای مجازی و بالا رفتن ضریب نفوذ رسانه ای دشمن، آن نیست که دولت ها و ملت های مسلمان، علاوه بر آن که رسانه ی واحدی ندارند تا صدای خود را به گوش جهانیان برسانند، بسیار منفعلانه عمل می کنند؟ متاسفانه دشمن در باطل خود بسیار محکم و متحد است و مسلمین در جبهه ی حق، پراکنده و متزلزل هستند. ملت و دولت جمهوری اسلامی، به عنوان سردمدار آزادگان جهان، می بایست اعتماد خود به رسانه ها و زمین بازی دشمن را قطع کند و با باور کردن ظرفیت های انسانی، مادی و معنوی نیروهای داخلی، توپخانه ی رسانه ای واحدی بسازد تا با صدایی قوی و رسا، قدرت ایمان و عمل را به جهانیان نشان دهد. آیا وقت آن نرسیده که دولت ها و ملت های مسلمان و آزاده، از یوغ دشمنان صهیونیسم رهایی یابند و خود، مبتکر طراحی و ساخت زمین بازی باشند؟ و بدین ترتیب، اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله) را بدون واسطه به دل های حق جو در سراسر جهان بشناسانند؟ 

"سیستم رسانه‌ای اسلام و سیستم رسانه‌ای عرب باید طوری رفتار کند که معنایش این نباشد که از معرکه دور است. شما وسط میدانید؛ چه بخواهید و چه نخواهید. امروز، روزی است که هر اقدام ما، در آینده تاریخ اثر میگذارد و ثبت خواهد شد. ما امیدواریم که همه دنیای اسلام این قضیه را با همه‌ی ابعادش به‌روشنی درک کند و بر طبق آنچه وظیفه اوست، عمل کند." (بیانات مقام معظم رهبری 11/11/1380)

دولتمردان و مسئولان جمهوری اسلامی، می بایست فرامین و رهنموهای مقام معظم رهبری در باب فضای مجازی را با جدیت و بدون لحظه ای درنگ، عملی کنند، تا هرچه زودتر رسانه ای واحد در جبهه ی حق داشته باشیم که خود دارای ابتکار عمل باشد و بتواند زمین بازی طراحی کند. شورای عالی فضای مجازی موظف است دستورات و پیگیری های لازم برای ساخت شبکه ملی اطلاعات را انجام دهد تا قدمی بزرگ در جهت حفظ و صدور اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله) بردارد و دشمنان اسلام و مسلمین را دچار انفعال کند.

والسلام

 خوئی

  • سرباز گمنام

وبلاگ مطالبه در بادداشتی بیان داشت:

 

 

 

در هفدهم اسفند ماه سال 90، رهبر معظم انقلاب، طی حکمی، دستور تشکیل شورای عالی فضای مجازی را صادر نمودند. در این دستور آمده است که آثار چشمگیر شبکه جهانی اینترنت در ابعاد زندگی فردی و اجتماعی، لزوم برنامه ریزی و هماهنگی به منظور صیانت از آسیب های آن و بهره گیری حداکثری از فرصت ها در جهت ارائه خدمات گسترده و مفید به مردم، از جمله دلایل تشکیل این شوراست. با نگاهی به اعضای حقیقی و حقوقی این شورا، می توان به اهمیت مضاعف آن پی برد؛ رئیس دولت جمهوری اسلامی، رئیس مجلس، رئیس قوه قضاییه، رئیس صدا و سیما، وزیر اطلاعات، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فرمانده نیروی انتظامی و... . ضمن آنکه، همراه حکم تشکیل شورای مذکور که به تک تک اعضا به صورت جداگانه ابلاغ شد، پیوستی متشکل از 40 دستور کاربردی در جزئی ترین مسائل مرتبط با فضای مجازی – شامل مسائل سخت افزاری، نرم افزاری و محتوایی – به عنوان نقشه راه در اختیار اعضاء و دبیرخانه ای شورا قرار گرفت.

جلسات این شورا می بایست هر سه هفته یکبار با حضور حداکثری اعضاء، برگزار شود ولی متاسفانه این شورا، طی این سه سال تنها 22 جلسه تشکیل داده است. ضمن آنکه از خرداد ماه سال جاری تا آبان ماه، شورای عالی فضای مجازی هیچ جلسه ای تشکیل نداد و دلیل آن اختلاف بر سر تعیین دستور جلسه عنوان شد! رئیس این شورا، یعنی شخص رئیس دولت جمهوری اسلامی، موظف به تشکیل منظم جلسات است؛ ولی در صورت عدم انجام وظایف از سوی ایشان، روسای قوای مقننه و قضاییه و بعد از آن هم دیگر اعضای شورای عالی فضای مجازی، موظف به پیگیری تشکیل جلسات این شورا هستند. این سخن به آن معناست که عدم تشکیل منظم جلسات شورای عالی فضای مجازی، نشان دهنده ی سکوت و تغافل همگانی مسئولان کشوری ست! البته مساله وقتی جدی تر می شود که بدانیم، اکثر جلسات این شورا با صحبت کردن و صرفا بیان نظرات سپری شده و بیش از 90 درصد مصوبات جلسات این شورا هم اصلا اجرایی نشده است! و باز هم سکوت همه ی اعضاء!! چرا اعضای حقیقی و حقوقی، در مقابل انجام نشدن اهداف شورای عالی فضای مجازی، سکوت کرده اند؟ دلیل منفعلانه عمل کردن اعضای حقیقی این شورا چیست؟ چرا مسئولان، در انجام وظایف خود در باب فضای مجازی کوتاهی کرده و رهبری را تنها گذاشته اند؟

یکی از مهمترین اهداف تشکیل شورای عالی فضای مجازی، به وجود آوردن اینترنتی با چهار خصوصیت است؛ سالم، سریع، ایمن، ارزان. برای رسیدن به چنین هدفی، راه اندازی شبکه ملی اطلاعات راهگشاست؛ با راه اندازی شبکه ملی اطلاعات، ضمن دسترسی کامل به تمام داده ها و مطالب اینترنت جهانی، چرخه اطلاعات در کشور می ماند و دیتا از کشور ما خارج نمی شود، و دشمن تروریست نمی تواند به سادگی از کاربران جاسوسی کند و حقوق شهروندی آنان را پایمال نماید. ولی متاسفانه، به وجود آوردن زیرساخت های لازم برای دستیابی به اینترنتی سالم و سریع و ایمن و ارزان، از سوی مسئولان مربوطه و اعضای این شورا، مورد سهل انگاری واقع شده است. بعضی از روی تغافل و بعضی با خیانت به اسلام و مسلمین، در مقابل راه اندازی شبکه ملی اطلاعات ایستاده اند.

اگر پهنای باند در داخل کشور تولید و عرضه شود، ضمن داشتن اینترنتی بسیار سریع و ارزان، مانع از خروج ارز از کشور خواهیم شد. مع الاسف، نادان ها و خائنان، برای بدست آوردن سود بیشتر، سعی می کنند منفعت خود را بر مصلحت کشور و مردم ترجیح دهند و کارهایی را انجام دهند که مخالف دستورات مقام عظمای ولایت است. به عنوان مثال، ارائه ی اینترنت 3جی و 4جی، از جمله مسائلی است که باعث وابسته تر شدن ما به اینترنت نجس آمریکایی می شود و مصرف ترافیک کاربران را افزایش می دهد. نکته جالب آنست که این دست مسائل مورد تایید و درخواست دشمنان اسلام و مسلمین است؛ اوباما در پیام نوروزی خود 10 درخواست مطرح کرد که افزایش سرعت اینترنت و پهنای باند یکی از آنها بود. واقعا جای سوال دارد که چرا مسئولان ما، درخواست های دشمن نجس صهیونیستی را اطاعت می کنند ولی فرامین مقام عظمای ولایت، در باب فضای مجازی را مورد غفلت قرار می دهند؟ چرا دولتمردان ما، علیرقم تاکیدات فراوان رهبر گرانقدر، دست دشمنان صهیونیستی _ تروریستی را از زندگی فردی و اجتماعی مردم ما کوتاه نمی کنند؟ مگر این نیست که جاسوسی دشمنان اسلام و مسلمین، مصداق بارز پایمال کردن حقوق شهروندی ملت ایران است؟ پس چرا مسئولین سکوت کرده اند؟ حضور و فعالیت آزادانه نرم افزارهای نجس صهیونیستی در کشور ما، یکی دیگر از مصادیق تغافل و خیانت به نظام جمهوری اسلامی و ملت شریف ایران است.

اگر شورای عالی فضای مجازی، دستور 40 ماده ای رهبر معظم انقلاب را با جدیت و تلاشی مسمتر پیگیری و اجرایی کند، به سرعت می توان دستان نجس دشمن صهیونیستی را از بدنه ی فرهنگی و اجتماعی ملت ایران کوتاه کرد. امیدست که مسئولان با غیرتمندی و عزت، روح خود باوری را در زمینه ی فضای مجازی نیز بدمند و استقلال جمهوری اسلامی در فضای مجازی را تثبیت کرده و انقلابی مجازی در این عرصه رقم بزنند.

 

 

  • سرباز گمنام