عید مبعث مبارک
ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده ما را انیس و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
بغمزه مسئلهآموز صد مدرس شد
- ۰ نظر
- ۱۳ فروردين ۹۸ ، ۱۸:۵۵
- ۲۸۷ نمایش
ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده ما را انیس و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
بغمزه مسئلهآموز صد مدرس شد
بسم رب المهدی
عقیق فیروزه ای، داستانی است با سه روایت موازی که هریک مانند قطعات پازل یکدیگر را تکمیل میکنند؛ و روایت عشقی متفاوت و زندگی هایی متفاوتتر که به راحتی از کنار آنها میگذریم. عاشقانه ای از جنس ایثار در زندگی زنان و مردانی که گمنام، برای آسایش ما میجنگند و در کنار ما و میان مایند.
این داستان که بر اساس واقعیات است، ادای دینی به این گمنامان مهربان است؛ با اندک تغییر.
روایت عقیق، فیروزه و رکاب.
دو نوجوان مانند تمام نوجوان ها؛ پر از بحران، پر از التهاب، پر از شوق و ترس و از همه مهمتر، در آستانه تصمیم! عاشقند و سرانجام عشق، تقدیرشان را با همه همسالانشان متفاوت میکند.
القلب یهدی الی القلب...!
«به جای مقدمه»
نوشتن برایم بهانه ای ست تا همزبان نوجوانان پاک سرزمینم شوم، چند کلمه ای از حرف دلشان را - که روزی حرف دل من هم بوده - بنویسم و پاسخی به سوالاتشان داده باشم. البته نه پاسخ های آماده؛ که تلاش کرده ام مخاطب را به فکر کردن وادارم و با خود همراه کنم.
انتشار رمان در انجمن هم پیشنهاد یکی از همان نوجوان ها بود که نوشته های بی سر و تهم به دستش رسید و پیشنهاد چاپ داد، اما وقتی فهمید مشغله ها و دردسرهای زندگی فرصت ورود به بازار نشر را نمیدهد، تصمیم گرفتیم با انتشار در فضای مجازی به دامنه تاثیر بزرگتری برسیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
سؤال۱: بر چه مبنایی گفته میشود: خدا هرگز ظلم نمیکند؟ توضیح دهید:
پاسخ:آنچه ریشهی ظلم است در خدا راه ندارد، خداوند نیاز به ظلم ندارد. هر چه اراده کند انجام میشود، فراموشی و اشتباه و جهل در او راه ندارد.
سؤال۲: اینکه باید در همهی ابعاد زندگی عادل بود به چه معناست؟
پاسخ: خدا به انسان دستور داده است که همه باید در همهی زمینهها عادل باشند: در اعتقادات عادل باشند یعنی عقاید صحیح داشته باشند. در اخلاق عادل باشند؛ یعنی اخلاق بد را از خود دور کنند. در عبادات عادل باشند، یعنی واجبات شرع را انجام دهند و مطیع دستورات خدا باشند و در رعایت حقوق نیز عادل باشند.
بسم الله الرحمن الرحیم
*سؤال: آیا قضا و قدر الهی سبب جبر در افعال انسان است؟ و آیا سرنوشت انسان از پیش مشخص شده است؟ و هر اتفاقی که میافتد، از قبل در قضا و قدر ما مشخص شده و ما تقصیری نداریم؟ مثلا اگرانسان گناهی را انجام داد، مجبور به انجام آن بوده و هیچ اختیاری در انجام دادن آن نداشته است؟.
*جواب: برای پاسخ به این سوال ابتدا معانی قضا و قدر را بررسی میکنیم، تا ببنیم این دو اصطلاح چیست و چه ارتباطی با اختیار ما دارد و آیا باعث سلب اختیار از ما میشود؟
قضا: قضا به معنای خلقت الهی، سنن و قوانین الهی است (مثل قوانین حاکم در طبیعت). به عنوان مثال قرآن میفرماید:
* بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَإِذَا قَضَى أمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ؛ خداوند آفریننده آسمان و زمین است و چون اراده آفریدن چیزی کند، به محض اینکه بگوید موجود باش، همان لحظه موجود خواهد شد. «بقره؛۱۱۷»
* وَقَضَى رَبُّکَ ألاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ؛ خدای تو حکم فرموده که جز او هیچ کس را نپرستید. «اسراء:۲۳»
قدر: به معنای اندازه، حد و مرز و نیز خصوصیات کمی، کیفی، مکانی و زمانی یک چیز به کار میرود. مثلا قرآن میفرماید:
* وَاللَّهُ یُقَدِّرُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ؛ خداوند شب و روز را اندازه گیری و مقدارش را مشخص میکند. «مزمل:۲۰»
* وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ؛ هیچ چیزی را نازل نمیکنیم مگر به اندازهی معین. «حجر:۲۱»
* إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ؛ البته ما هر چیز را به اندازه آفریدیم. «قمر:۴۹»
نتیجه: هر چیزی که در اطراف ماست، کل نظام الهی و اوامر الهی همه، قضای الهی است که این قضای الهی، اندازه و خصلت مخصوص به خود دارد.
مثلاً: «هُو الَّذی خَلَقَ السّماوات وَ الاَرض» خلقت آسمان و زمین، قضای الهی است. اندازهی آسمان و زمین، قدر الهی است.
سؤال: پس از متوجه شدن معنای قضا و قدر، ببینیم چه ار تباطی بین این قضا و قدر، با اختیار انسان و جود دارد؟
*جواب: یکی از قضا و قدرهای الهی، اختیار در انسان است.
یعنی خداوند متعال به انسان اختیار عنایت فرموده و این اختیار دارای حد و مرز است (معنای قدر) و محدود بودن اختیار یعنی این که اختیار و اراده انسان، مستقل از ارادهی خدا نیست و در طول ارادهی پروردگار قرار دارد. پس قضا و قدر الهی، سبب سلب اختیار از انسان نمیشود.
"وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَهُوَ یُدْعَى إِلَى الْإِسْلَامِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِین * یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ
و چه کسى ستمگرتر از آن کس است که با وجود آنکه به سوى اسلام فراخوانده مى شود بر خدا دروغ مى بندد و خدا مردم ستمگر را راه نمى نماید، مى خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال آنکه خدا گر چه کافران را ناخوش افتد نور خود را کامل خواهد گردانید."۱
حق جویی و حقیقت طلبی یکی از اساسی ترین ویژگی های فطرت انسان است. بشر، در این مسیر، برای رسیدن به پروردگار و تأمین این معرفت، همیشه کوشیده است و همواره عوامل متعددی مسبب برافروختن عطش معنوی جامعه بشری بوده است. متأسفانه هم اکنون ده ها فرقه و آیین های مدعی عرفان و معنویت خرد و کلان، در سطح کشور ما در حال فعالیت و عضوگیری هستند.آنچنان که حق و باطل به هم درآمیخته اند و اهل باطل، هرگز رفتار یا اندیشه باطل خود را به صورت آشکار ارائه نمی دهند. یکی از این روش ها که ممکن است در ابتدا اعمال مغرضانه و سازمان دهی شده ی این خائنان را مشخص نکند ظهور عرفان های کاذبی چون، آیین های سنتی تصوف یا عرفان های هندی و بودایی، مسیحی و یهودی است. و یا آیین های به اصطلاح معنوی مانند؛ آیین اکنکار، عرفان اوشو و معنویت کوئلیو که با تبلیغ و ترویج آموزه های التقاطی، به ابزار خوبی در دست سیاست بازان و استعمارگران جهان تبدیل شده است. یکی از کم هزینه ترین این راه ها برای رسیدن به اهداف شوم استکبار، سوء استفاده از برخی آموزه های دینی، معنوی و عرفانی است.
امام خمینی قدس سره:
«قضیۀ ولایت فقیه چیزی نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد، ولایت فقیه چیزی است که خدای تبارک و تعالی درست کرده است... شما از ولایت فقیه نترسید و فقیه نمی خواهد به مردم زورگویی کند، اگر یک فقیهی بخواهد زورگویی کند، این فقیه دیگر ولایت ندارد... ولایت فقیه، ولایت بر امور است که نگذارد این امور از مجاریِ خودش بیرون برود، نظارت می کند بر همۀ دستگاه ها»۱
منظور از ولایت مطلقه فقیه، اختیارات گسترده و در عین حال ضروری رهبری در چارچوب معیارهای دینی و قانونی است که برای تأمین سعادت و امنیت مردم جامعه و اجرای امور عمومی کشور لازم و ضروری است.
از عمده ترین مشکلات بشریت و جوامع به خصوص اسلامی اینست که امت ها آنچه را توسط پیامبران برایشان فرستاده شده فراموش کردهاند و به این ترتیب به انواع مشکلات دچار میشوند. چرا که فلسفه وجودی رسالت انبیاء و اولیای الهی نجات انسان ها از گمراهی و جهالت است.
آنان که با سرپیچی از دستورات رهبری به دنبال عافیت طلبی هستند باید بدانند که حرکت در مسیر منویات رهبری جامعه اسلامی در راستای اطاعت از خداوند بر همگان واجب است. لذا اقشار مختلف جامعه باید در زمینه رعایت حق ولایت فقیه کوشش کنند.
جامعه با عمل نکردن به فرامین رهبری به انحطاط کشیده خواهد شد.
یکی از نقاط اشتراک پیروان ادیان مختلف به ویژه ادیان ابراهیمی، انتظار برای ظهور منجی موعود است و شاید کمتر آموزه هایی را بتوان پیدا کرد که به اندازه موعودباوری کارکردهای مؤثر و متفاوتی داشته باشد. امید به آینده و آرزوی زندگی کردن در هنگامه ظهور، از ویژگی های مشترک پیروان ادیان مختلف است. این مسئله بخاطر اهمیت و قدرت تأثیری که دارد هم مورد هجوم واقع شده و هم دست مایه انحراف های زیادی در میان ادیان مختلف به ویژه اسلام و مسیحیت شده است.
همواره پایان تاریخ و آینده بشر، از دغدغه های اولیه انسان بوده است. بشر در هر گرایش و آیینی، سعی در پاسخگویی به مسائل آینده خود دارد. اکثر ادیان آینده را روشن، همواره با صلح و صفا و آرامش و امنیت میدانند.
یکی از باورهای دینی که وجه مشترک آموزه های وحیانی و حتی غیروحیانی به شمار میرود، مسألة منجی و موعود آخرالزمانی است. تعدادی از ادیان معتقدند که سرانجام مردی ظهور میکند تا با رسالتی الهی انسانها را از تاریکی و ظلم و گمراهی و گناهکاری برهاند و برای زمین و زمینیان، خوشبختی و خیر به ارمغان بیاورد .ادیان ابراهیمی، آیینهای زرتشتی، هندو و بودایی از وجود منجی با صراحت یا کنایه یاد کردهاند. موعود مسیحیان برخلاف منجی یهود، مصداقی مشخص مانند اسلام دارد. موعودی که لقب و نسبش کاملاً مشخص است. در اناجیل بر آمدن ناگهانی او اشاره شده است چنانچه عیسی (علیه السلام) میفرماید: «شما نمیتوانید زمان آمدن مرا بدانید، چرا که این فقط در ید قدرت خداست. هیچ بشری از آن لحظه آگاهی ندارد، حتی فرشتگان، تنها خدا آگاه است»۱
بسم الله الرحمن الرحیم
* وَ مَا للهُ یُریدُ ظُلماً للِعالَمین؛ خداوند هرگز اراده ستم و ظلم به هیچکس نخواهد کرد. «آلعمران:۱۰۸»
* شَهِدَ الله اَنَّهُ لا اِلهَ اِلا هُوَ وَ المَلائِکَه وَ اولو العِلم قائِماً بِالقِسط؛ خداوند به یکتائی خود شهادت میدهد که جزذات پاک او خدائی نیست و فرشتگان نیز گواهی میدهند که خداوند برپا دارنده عدل است. «آلعمران:۱۸»
* وَ اللهُ الغَنیّ وَ اَنتُمُ الفُقَراء؛ خداوند غنی و بینیاز است و شما فقیر و نیازمند هستید. «محمد۶ :۳۸»
* وَمَا کَانَ رَبُّکَ نَسِیًّا؛ (کسانی ممکن است ظلم کنند که اشتباه میکنند فراموش میکنند) و خداوند هرگز چیزی را فراموش نخواهد کرد. «مریم:۶۴»
* لَقَدْ أرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ به تحقیق، پیامبران خود را با ادله و معجزات فرستادیم و برایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند. «حدید:۲۵»
* وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَإِن کَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أتَیْنَا بِهَا وَکَفَى بِنَا حَاسِبِینَ؛ ما ترازوهای عدل را در روز قیامت نصب میکنیم، لذا به هیچکس کمترین ستمی نمیشود، و اگر به مقدار سنگینی یکدانه خردل (کار نیک و بدی باشد) ما آن را حاضر میکنیم، و کافی است که ما حساب کننده باشیم. «انبیا:۴۷»
* فَمَن یَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَیراً یَرَه وَ مَن یَعمَل مِثقالَ ذَرةٍ شَرًّ یَرَهُ؛ هر کس به قدر ذرهای کار نیک و زشت مرتکب شده به کیفرش خواهد رسید. «زلزال»
بسم الله الرحمن الرحیم
در مذهب شیعه:
۱ ـ قاضی، حاکم شرع، امام جماعت و شاهد، باید عادل باشند. عدالت در تمام جوانب و شئون زندگی باید رعایت شود. یعنی در خانه، مدرسه، کارخانه، اداره، در معاشرت، کسب، و...
* یَا أیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، برای خدا، قیام کنید و از روی عدالت گواهی دهید. دشمنی با گروهی شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند. «مائده:۸»
۲ ـ در زمینهی عقاید باید عادل باشند (یعنی برای خدا شریک قائل نشوند. یعنی مخلوق را کنار خالق قرار ندهند.) «ان الشرک لظلم عظیم» که یکی از مصادیق این آیه، آن است که از خودت پیروی کنی و حرف خدا و پیامبرش را زمین بگذاری.
۳ ـ در اخلاق عادل باشد: یعنی صفات رذیله در انسان نباشد. چون این صفات رذیله اگر درون انسان و جود داشته باشد، مقدمهی مرتکب شدن به گناه است و گناه ظلم است.
۴ ـ در عبادت عادل باشد: یعنی آنطور که شرع مقدّس دستور داده است عبادت کند و به واجبات و محرّمات و مستحبّات و مکروهات توجّه کند.
۵ ـ در موقع صحبت کردن، عدالت را رعایت کنند.
* وَ اِذا قُلتُم فَاعدِلوا وَ کانَ ذا قُربی؛ و هرگاه سخن گویید عادلانه گویید هر چند به زیان خویشاوندان باشد. «انعام:۱۵۲»
۶ ـ شاهد باید عادل باشد و موقع شهادت، حق را بیان کند. چه به نفعش باشد چه به ضررش. حتی اگر به ضرر پدر و خویشاوندانش هم باشد، باید حق را بیان کند و عدالت را رعایت کند و نگاه به فقیر و یا غنی بودن یا ضعیف و قوی بودن افراد نداشته باشد. فقط باید حق را بگوید و کلّاً در همهی اوامر و نواهی دینی، دستور شرع، مخالفت با ظلم است.
* یَا أیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاء لِلّهِ وَلَوْ عَلَى أنفُسِکُمْ أوِ الْوَالِدَیْنِ وَالأقْرَبِینَ إِن یَکُنْ غَنِیًّا أوْ فَقَیرًا؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، به عدالت فرمانروا باشید و برای خدا شهادت دهید، هر چند به زیان خود یا پدر و مادر یا خویشاوندان شما باشند ـ چه توانگر و چه درویش ـ بوده باشند. «نساء:۱۳۵»
۷- قاضی هم باید عادل باشد و بین مردم به عدالت حکم کند.
* وَإِذَا حَکَمْتُم بَیْنَ النَّاسِ أَن تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ؛ هنگامی که میان مردم داوری میکنید، به عدالت داوری کنید! «نساء:۵۹»
نکته: کسانی که معتقدند: هدف وسیله را توجیه میکند، تفکر اشتباهی دارند زیرا همان گونه که گفته شد: همه باید در تمامی زمینهها عدالت را رعایت کنند.
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت زهرا سلام الله علیها
تولد: سال چهارم بعثت
شهادت: سال دهم هجرت
همسر: امام علی علیه السلام
تعداد فرزندان: سه پسر و دو دختر که پسر سوم قبل از بدنیا امدن شهید شدند.
مقام ایشان: ام الائمه
نام: فاطمه
القاب: زهرا، سیدة نساء العالمین، بتول، صدیقه، طاهره و...
کنیه: ام ابیها ، ام الائمه، ام الحسن، ام الحسین، ام المحسن
پدر: حضرت محمد صلی الله علیه و آله
مادر: ام المؤمنین خدیجه کبری (سلام الله علیها)
زادروز: بیستم ماه جمادی الاخر سال پنجم بعثت
زادگاه: مکه مکرمه
مدت عمر: ۱۸ سال۱
تاریخ شهادت: ۳ جمادی الثانی سال ۱۱ هجرت.
علت شهادت: وارد شدن ضربه به پهلوی حضرت در حمله به خانه ایشان
قاتل: توسط مهاجمان به خانه ایشان
مدفن: مدینه منوره
شرح تولد ایشان:
پیش از تولّد حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، خداوند در معراج، بشارت تولّد ایشان را به نبیّ خاتم (صلوات الله علیه وآله) داده و فرموده بود:
«ای پیامبر! خداوند [ولادت] فاطمه را از خدیجه، دختر خویلد به تو بشارت می دهد»۲
تشریفات تولد حضرت زهرا سلام الله علیها در عالم تک است.
به پیامبر (صلوات الله علیه وآله) وحی می شود: چهل شب منزل نرود چهل روز روزه بگیرد و چهل شب تا سحر به دعا و نماز، احیا بگیرد.
در آخرین شب چله، افطاری از بهشت نازل می شود و هیچکس اجازه خوردن این افطاری را ندارد الا حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) حتی حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) اجازه خوردن نداشتند.
تولد ایشان هم بسیار اختصاصی بود ۴ زن بهشتی برای تولد بچه و ۱۰ فرشته با وسایل بهشتی برای غسل و لباس کودک از بهشت نازل میشوند. هنگامی که زنان بهشتی به حضرت خدیجه وارد میشوند میگویند: ای خدیجه نترس و محزون مباش که پروردگار تو ما را فرستاده و ما خواهران تو هستیم. من ساره همسر ابراهیم خلیل هستم و این آسیه همسر فرعون است که همدم تو در بهشت خواهد بود و آن دیگر مریم دختر عمران و چهارمی کلثوم دختر موسی بن عمران است. خدای تعالی ما را فرستاد تا در وضع حمل به تو کمک دهیم.
در آن حال ده حورالعین نیز وارد شدند که در دست هر یک از آنها تشت و ابریق بهشتی بود که در آن ابریقها آب کوثر بود و به آن زنی دادند که روبروی خدیجه نشسته بود. پس زهرا علیها السلام را با آب کوثر شست و شو داد و دو جامه سفید بیرون آورد که از شیر سفیدتر و از مشک و عنبر خوشبوتر بود. زهرا را به یکی از آنها پیچید و دیگری را مقنعه او قرار داد. پس حضرت به سخن درآمد و شهادت داد به رسالت پدر بزرگوار خود سیّد انبیاء و شوهر خود سیّد اوصیاء و فرزندان خود: أشهد أن لا اله الّا اللَّه و أن أبی رسول اللَّه سیّد الانبیاء و أنّ بعلی سیّد الاوصیاء و ولدی سادة الاسباط؛ شهادت می دهم به یگانگی خدا و این که پدرم رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله آقای پیامبران است و شهادت می دهم به این که شوهرم سرور جانشینان و دو فرزندم سرور فرزندان هستند.۳
شباهت فاطمه سلام الله علیها به پدر
ایران؛ کشوری که اسطوره مقاومت هاست، کشوری که توپ و تانک و جنگ تحمیلی نتوانست آن را از اهداف اسلامی حتی یک قدم به عقب براند، امروزه در زیر نوازش های شوم شبکه های رنگارنگ صهیونیستی به غفلتی عمیق فرو رفته است!
و بدین صورت صاحبان شبکه های تروریستی_صهیونیستی که از رویارویی مستقیم با نظام جمهوری اسلامی مأیوس گردیدند، با تغییر تاکتیک نظامی به جنگ نرم، افکار و اعتقادات نسل جوان و نوجوان انقلاب را مورد تهاجم قرار داده اند! این تهاجم شوم با شبکه های به اصطلاح اجتماعی هم چون واتس اپ، وایبر، توئیتر، یوتیوپ، اینستاگرام، تلگرام و... آغاز شد. آری! دشمن صهیونیستی چنان به آرایش پیاده نظام شیطان پرداخته است که کمتر کسی باور می کند این جاسوسکده های صهیونیستی خطراتی به مراتب بیشتر نسبت به جنگ نظامی دارند و می بایست رعب و وحشتی دو چندان در دلها ایجاد کنند. با این اوصاف و در کمال تعجب، عده ای از مسئولین به دلایلی نامعلوم مُهر خاموشی بر لب زده اند و در مقابل دولت های صهیونیستی و در رأس آنها آمریکای جنایتکار، سر تعظیم فرود آورده اند!
این سکوت مشکوک، کار را به جایی رساند که تعداد شبکه های به اصطلاح اجتماعی صهیونیستی (بخوانید جنگ افزارهای صهیونیستی) با هدف جاسوسی و با رشدی قارچ گونه در طی چند سال از سه عدد به بیش از صد عدد رسیده و افکار کودکان و جوانان ما را مورد هجوم قرار داده اند! این در حالی است که کشور غرب زده ای مانند کوبا که ادعای دموکراسی و آزاد اندیشی دارد، چند سال قبل جستجوگرهای یاهو و گوگل را فیلتر کرده است! همچنین کشور کمونیستی چین نیز سه سال پیش جنگ افزار اینترنتی تلگرام را مسدود نموده است! دولت نامشروع اسرائیل نیز با منع سربازان خود از عضویت در واتس اپ، نشان از رسوایی امنیتی این نجس افزارها دارد! و این چنین زیرکانه با تحریم نجس افزارهای صهیونیستی، ملت و فرهنگ خود را از عواقب نقشه های شوم و خودساخته حفظ کرده اند! نقشه های شومی که به طور خاص، به منظور تخریب فرهنگ و اعتقادات جوانان مسلمانان و در رأس آنان جوانان مسلمانِ شیعیِ ایرانی طرح ریزی شده اند!
در روند تاریخی فرقه های کاذب نباید از نقش مهم و اساسی یهود چشم پوشی نمود. فرقه های نوظهور در جهت تحقق سلطه جهانی یهود در تمام ابعاد سیاسی، فرهنگی و معنوی قدم بر می دارند. گاردون میلتون با اشاره به نقش یهودیان در به وجود آمدن عرفان های نوظهور میگوید: «با اینکه جمعیت یهودیان نسبت به دیگر ادیان کم است اما معمولاً یا پایهگذار ادیان جدید هستند یا به ادیان جدید وارد میشوند»۱ افکار حاکم و ایدئولوژی این فرقه ها به صورت تحریف شده از سایر ادیان بزرگ می باشد که ویژگی های جوامع غربی همچون نسبی گرایی، هیچ انگاری، شالوده شکنی، فردگرایی، اباحیگری، سکولاریسم و...را با لباس معنویت و در قالب ادیان به مردم عرضه می کنند.
هم چنین، ریشه ی این جنبش ها را می توان در بعد از دوران رنسانس نیز جستجو کرد که مردم را به بهانه مدرنیته شدن در جهل مدرن غرق کردند و علم را برای بشر کافی و وافی جلوه دادند. عملکرد کلیساها و دیدگاه حاکم بر مسیحیت و پاسخ انحرافی نظریه پردازان غربی به امیال فطری انسان، زمینه سوء استفاده برخی سردمداران قدرت را ایجاد نمود و عرفان های کاذب را برای خدمت به استعمار وارد میدان کرد. تا جایی که این عرفان ها را در جهت گرایشات معنوی بشر و به سمت اهداف خود به کار برند.
عرفان های نوظهور میل فطری انسان ها را که همان خداجویی بشر و میل رسیدن به کمال نامحدود است و به صورت یک نیاز خود را نشان می دهد با پدیده های مادی پاسخگو هستند. آموزه های این فرقه ها همه ابعاد گسترده ی انسان را مد نظر نمی گیرد و در چند بعد انسان را محدود می کنند. حتی کرامت انسانی، اصلی غیر قابل قبول در این عرفان ها است.
آنچه به طور اعجاب انگیز و باور نکردنی زمینه ی نفوذ "رسانه های بیگانه " در بستر خانواده ها را فراهم می آورد، مجموعه ای هدفمند از القائاتی است که از سوی قدرت های استکباری و با هدف نهایی فروپاشی ارکان و پایه های نظام جمهوری اسلامی شکل می گیرد. لذا صهیونیسم رسانهای می کوشد تا در این زمینه از سایر بسترهای عوام فریب خود نیز کمک بگیرد! از تأسیس شبکه های ماهواره ای فارسی زبان، تهیه و تولید سریال های تلویزیونی با اهدافی خاص و از پیش تعیین شده، ترویج و تبلیغ کتب ممنوعه در فضای مجازی گرفته تا تهیه و انتشار تصاویر مستهجن، ترویج خانواده های بی سامان و لجام گسیخته، بی اهمیت جلوه دادن احترام به والدین، عادی سازی روابط دختران و پسران، هویت زدایی از مفهوم خانواده، تعصب زدایی و ترویج بی تفاوتی نسبت به حریم خانواده، پی ریزی و ایجاد آمادگی ذهنیِ تفکر شیطان پرستی در نوجوانان و جوانان و... همه و همه تنها بخش کوچکی از خباثت و خیانت استکبار جهانی و عوامل دست نشانده ی آنان است!
اما هدف دشمن صهیونیستی به طور خاص، ایجاد نوعی سلیقه و نیاز در افراد، علی الخصوص قشر نوجوان است! لذا در اولین گام به این عطش شدت می بخشد و با عرضه ی انواع شبکه های ضد تعاملی و صرف هزینه های گزاف، چنان نوجوان را به سمت جاسوسکده های صهیونیستی سوق می دهند؛ گویی پاسخ همه ی نیازها، کنجکاوی ها و سوالات نوجوانی در این بستر به ظاهر زیبا و البته مهلک و خطرناک نهفته است! سپس با اشاعه ی سوء فرهنگها و تحمیل نرم آن به عنوان یک فرهنگ نوین و غالب، شخصیت، رفتار، صحبتها، نوع پوشش، سرگرمی ها... و در یک کلام عقاید و باورهای دینی و مذهبی نوجوان را متزلزل می سازند! و سرانجام در گام آخر با ترویج فرهنگ مادی نگر و لذت جو و فردگرایانه ی غربی، مبتنی بر کاهش تعلقات دینی و اخلاقی در نوجوانان، زمینه ی انحطاط و سقوط در بساط شیطان فراهم شده و هویت ملی نوجوان، تحت الشعاع تفکرات "سکولاریستی" قرار می گیرد! و این یعنی خالی کردن ذهن او از دین و مذهب و به عبارت ساده تر" اشاعه ی دین زدایی!"
بسم الله الرحمن الرحیم
سؤال۱: منظور خداوند در آیهی «اِنَّما یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ«فاطر: ۲۸»»؛ از اینکه تنها علما خاشع و متواضع هستند، چیست؟
پاسخ:این عبارت به این معنی است که با معرفت پیدا کردن به عظمت و وحدانیت خداوند، در انسان حالت خشوع پیدا میشود، چرا که حالت منیّت و تکبّر از بین خواهد رفت و پیروی از هوای نفس جای خود را به بندگی خدا خواهد داد.
سؤال۲: آیا صِرف کسب علوم دینی مانند علم توحید، موجب افزایش نور و بصیرت در باطن انسان میشود؟
پاسخ: اگر تهذیب نفس و طهارت باطن نباشد، این علوم موجب نورانیت نمیشوند بلکه خود این علم تبدیل به حجاب و تاریکی میشود. برای اینکه این علوم تبدیل به نور شوند باید انسان درون خود را تزکیه کند. با تزکیه است که انسان در حصار محکم لااله الّا الله قرار میگیرد. کسی که درون خود را از بدیهای اخلاقی پاک نکند، از این حصار بیرون است. ورود به این حصار نیز شرطی دارد که اطاعت از حجّت معصوم خداست. کسی که مطیع امام باشد در این حصار محکم قرار میگیرد.
سؤال۳: از نظر دین بالاترین عزّت و بالاترین ثروت برای انسان چیست؟
امام خامنه ای همواره تأکید دارند که "جوان دانشجو باید مطالبه گر، پرانگیزه، پرنشاط، حاضر در صحنه و ناظر به مسائل کشور باشد که به فضل خداوند این روحیه امروز در میان دانشجویان وجود دارد...البته روحیه مطالبه گری و انتقاد در میان دانشجویان باید همراه بارعایت اخلاق و انصاف و حدود شرعی و پرهیز از بیان مطالبی باشدکه به آن علم و یقین وجود ندارد". ایشان در جای دیگری فرمودند: "امیدوارم این روحیه احساس تکلیف، مطالبه گری و انتقاد تا زمانیکه به عنوان مسئولان آینده کشور، مسئولیت ها را در دست میگیرید، درمیان شما باقی بماند زیرا اگر این گونه شود، کشور نجات پیدا خواهد کرد".
من جوانی هستم که به تازگی متوجه پشت پرده بعضی از این نرم افزارها و شبکه های اجتماعی شدم و میخواهم همه هموطنان عزیزم هم بدانند.
در حال حاضر شاهد آنیم که بسیاری از مردم بالاخص جوانان و نوجوانان، بیشترین و یا همه اوقات فراقت خود را در شبکه های به اصطلاح اجتماعی می گذرانند. از مهم ترین، پر مخاطب ترین و البته خطرناک ترین این نرم افزارها (بخوانید جنگ افزارها) می توان به تلگرام، واتس اپ و اینستاگرام اشاره کرد. و اما آیا میدانید این نرم افزارها متعلق به کدام کشورهاست؟
· مالک واتس اپ، یک صهیونیست به نام زاکربرگ است؛ وی یکی از تاثیرگذارترین صهیونیست های جهان است، وی مالک فیس بوک و اینستاگرام نیز هست. زاکربرگ رسماً اعلام کرده است منکر وجودخدا است. وی سرورها ونسخه های کاملی از اطلاعات مبادله شده بین کاربران خود را در اختیار آژانس امنیت ملی آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار می دهد.
· مدیر سایت تلگرام نیز، پاول و نیکولای دروف هستند که مدیر سابق شبکه اجتماعی ویکی در روسیه نیز بودند. پاول که به زاکربرگ روسی و یا زاکربرگ دوم معروف است، به کمک مایکل میری لاشویلی، مدیر مالی قلعه دیجیتال، تلگرام را راه اندازی کرد. شرکت قلعه دیجیتال اکنون مدیریت مالی تلگرام را بر عهده دارد. مایکل میری لاشویلی میلیاردر صهیونیست روسی-گرجستانی و رهبر کنگره یهودیان روسیه و تاثیرگذارترین عضو کنگره جهانی یهود می باشد و در حال حاضر ساکن تل آویو است. سرور نرم افزار تلگرام نیز در کشور انگلیس و شهر لندن، آن هم بر سروری کاملاً دولتی سوار است.
علم نامحدود خداوند، تمام عالم هستی را شامل میشود. لذا ذرّه ای در عالم، از علم او پوشیده نیست. علم او بر ازل و ابد یکسان است:
* وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ؛ کلیدهای غیب تنها نزد اوست؛ جز او کسی آن را نمیداند. آنچه را در خشکی و دریاست میداند. «انعام: ۵۹»
* لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ؛ هیچ چیز مانند او نیست. او شنوا و بینا است [و چیزی در عالم از او مخفی نیست]. «شوری: ۱۱»
خداوند میفرماید:
* إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ؛ فرمان خداوند چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها میگوید: موجود باش؛ آن نیز بیدرنگ موجود میشود. «یس: ۸۲»
قدرت خداوند از هر نظر نامحدود است و هر امر ممکنی را شامل میشود. هر زمان اراده کند، انجام میدهد و هر زمان اراده محو و نابودی چیزی کند، از بین میرود؛ یعنی قدرت او توأم با مشیّت و اختیار است:
* تَبارَکَ الَّذی بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ؛ بزرگوار و متعالی است خداوندی که فرمانروایی، قدرت و حکومت جهان هستی به دست اوست و بر هر چیزی تواناست. «ملک: ۱»
واجب الوجود، وجودی است که هستی او عین ذات اوست. بنابراین خداوند ازلی و ابدی است.
حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه میفرمایند: خداوند اوّلی است که قبل ندارد تا چیزی قبل از او باشد و آخری است که بعد ندارد تا چیزی بعد از آن باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
تمام جهان هستی فقط فعل خداوند یکتاست و تمام حرکت ها، افعال و تأثیرها به ذات مقدّس حق تعالی منتهی میشود.
* لا مُؤثّرَ فِی الوُجُودّ إلّا اللهُ؛ هیچ موجودی جز خداوند متعال تأثیر مستقل ندارد.
* لا حول و لا قوه الا بالله؛ هیچ حول و قوّهای نیست مگر از جانب خدا.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
أَبَى اللَّهُ أَنْ یُجْرِیَ الْأَشْیَاءَ إِلَّا بِأَسْبَابٍ؛ خدا خواسته است که همة کارها از طریق اسباب آن جاری گردد.[۱]
بیشترین انحراف ها و گرفتاری های انسان شرک در توحید عبادی و افعالی است؛ زیرا کسانی که اعتقاد به یگانگی خداوند متعال دارند، اکثراً در اطاعت و عبادت گرفتار شرک خفی هستند؛ چون مطیع هوای نفس میشوند و در حقیقت بندگی غیر خدا می کنند و درافعال نیز دیگران را مستقل می دانند.
* یا أَیُّهَا النَّاسُ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ هَلْ مِنْ خالِقٍ غَیْرُ اللَّهِ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ؛
ای مردم، یاد آرید که چه نعمتهایی خداوند به شما عطا فرموده. آیا جز خدا آفریننده دیگری هست که شما را از آسمان و زمین روزی دهد؟! هیچ خدایی جز او نیست. پس چگونه به باطل منحرف میشوید. «فاطر: ۳»
توحید انقطاع از دیگران است؛ یعنی عالم یک صاحب دارد، یک مالک دارد و آن خداست.
* إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّه. حکومت مخصوص خداست. «یوسف:۴۰»
همه چیز برای اوست. میفرماید: اگر در اینها که گفته میشود، شک داشته باشی، مشرک میشوی و اگر مشرک شوی، ایمانت باطل میشود. مشرک شدی، در تاریکی میروی. میفرماید:
* إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظیمٌ: بالاترین ظلم، شرک است. اساسی ترین سرمایة انسان، ایمان است. «لقمان: ۱۳»
چیزی جز اراده خداوند در این عالم تأثیر ندارد. خداوند اراده کرده است که تمام کارها توسّط علل و اسباب انجام شود؛ یعنی اگر کسی بخواهد گندم بکارد، باید زمین و بذر و تمام شرایط مهیّا باشد تا بتواند گندم برداشت کند. مثلاً میخواهد خانواده تشکیل دهد. شرایط خانواده، مسایل اخلاقی و...، همه باید مناسب باشد. خداوند میفرماید: تمام اینها را رعایت کنید تا آن بچّه ای که به دنیا میآید، زمینه کمال را داشته باشد. حضرت علی علیه السلام برای انتخاب امّ البنین شرایطی را قید میکنند و این چنین است که فرزندشان قمر بنیهاشم میشود.
اینها علل و اسباب است که انسان ها محکوم به آن هستند؛ خداوند اراده کرده است که انسان برای رسیدن به هر چیزی، از اسباب و علل استفاده کند. البته گاهی خداوند اعمالی را از راهی غیر از اسباب و علل عادی انجام داده است مثلاً خدا وقتی میخواهد به حضرت مریم علیها السّلام فرزندی بدهد، بدون شوهر به او فرزند میدهد. وقتی حضرت ابراهیم علیه السلام را در آتش میاندازد، آتش سرد و سلامت میشود. وقتی قوم حضرت صالح علیه السلام درخواست میکنند که از کوه شتر بیرون بیاید، شتر بیرون میآید؛ میگویند این شتر باید بزاید، میزاید. میگویند باید شیر بدهد، شیر میدهد. همه اینها انجام میشد. چون اگر سحر باشد، دیگر گرسنگی را برطرف نمیکند.
بسم الله الرحمن الحیم
توحید ذاتی یعنی ذات اقدس پروردگار، مرکب نیست و مجرد محض است، لذا ماهیت ندارد، جسم ندارد و محدود نیست و اجزاء ندارد، چراکه اجزاء برای اشیاء مادی است که دارای جسم هستند ولی خداوند، جسم ندارد که اجزاء داشته باشد. این مفاهیم توحیدی، در برخی عبارتها نهفتهاند. مانند: «الله اکبر» که یعنی، خدا بزرگتر از آن است بتوان او را وصف کرد و یا عبارت:
* سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ. منزّه است خداوند از آنچه او را توصیف میکنند. «مؤمنون: ۹۱»
پس خداوند در ذات، یکتاست، اجزاء ندارد و در برون ذات نیز تعدد ندارد و یکتاست.
صفات خداوند عین ذات اوست و از ذاتش جدا نیست و تعدد ندارد. همان گونه که ذات پاکش ازلی و ابدی است، صفات او هم ازلی است؛ زیرا همة صفات خداوند عین ذات اوست. صفات الهی کسب کردنی و از بین رفتنی هم نیست، محدود نیست و برای ما نیز قابل تصور نمیباشد و ما فقط مفهومی از آن میدانیم.صفات الهی مانند صفات انسانها نیست. انسان در آغاز تولّد فاقد صفات است. به تدریج صفات را کسب میکند. این صفات، زاید بر ذات انسان است. در نتیجه گاهی دارای صفاتی است و زمانی فاقد آن صفات. ولی صفات خداوند عین ذات اوست؛ یعنی علم، حیات، قدرت، حکمت، اراده و...عین ذات پاک خداوند است و همة صفات کمالیّه در ذات اوست. خداوند متعال مستجمع تمام کمالات است. صفات خداوند از ذات او جدا نیست تا متعدّد باشد.
ما از صفات خداوند جز مفهومی به اندازة ظرف وجودی خود نمیفهمیم. از علمی که به مخلوقات عطا کرده است در می یابیم که خداوند علیم محض است؛ از قدرتیکه به مخلوقات داده است پی به قادر مطلق بودن او میبریم؛ از حیاتیکه به خلائق بخشیده است و از ارادهای که به مخلوقات داده است میفهمیم که او حیا و اراده دارد ، ؛ امّا ما علمی که در ذات اوست و بینهایت است را نمیفهمیم . همین طور قدرت و اراده او را که هر چه اراده کند، موجود میشود، نمیتوانیم درک کنیم. (صفات بینهایت را نمیفهمیم.)
* إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ؛ فرمان خداوند چنین است که هرگاه اراده کند چیزی بیافریند، میگوید موجود شو، پس موجود میشود. «یس: ۸۲»
سرفصل دعوت پیامبران علیهم السلام توحید عبادی بوده است. لازمه توحید ذاتی و صفاتی، توحید در عبادت است؛ زیرا وقتی ثابت شد که خداوند، الله است و هم اوست که مستجمع جمیع کمالات است، ثابت میشود فقط او سزاوار است که معبود همهی عالم باشد و نه کس دیگر. عبادت و اطاعت نیز تنها مخصوص آن کمال مطلق است؛ چون عبادت برای راه یافتن به سوی کمال مطلق است و الله جل و علی، کمال مطلق است.