حضرت فاطمه سلام الله علیها
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت زهرا سلام الله علیها
تولد: سال چهارم بعثت
شهادت: سال دهم هجرت
همسر: امام علی علیه السلام
تعداد فرزندان: سه پسر و دو دختر که پسر سوم قبل از بدنیا امدن شهید شدند.
مقام ایشان: ام الائمه
نام: فاطمه
القاب: زهرا، سیدة نساء العالمین، بتول، صدیقه، طاهره و...
کنیه: ام ابیها ، ام الائمه، ام الحسن، ام الحسین، ام المحسن
پدر: حضرت محمد صلی الله علیه و آله
مادر: ام المؤمنین خدیجه کبری (سلام الله علیها)
زادروز: بیستم ماه جمادی الاخر سال پنجم بعثت
زادگاه: مکه مکرمه
مدت عمر: ۱۸ سال۱
تاریخ شهادت: ۳ جمادی الثانی سال ۱۱ هجرت.
علت شهادت: وارد شدن ضربه به پهلوی حضرت در حمله به خانه ایشان
قاتل: توسط مهاجمان به خانه ایشان
مدفن: مدینه منوره
شرح تولد ایشان:
پیش از تولّد حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، خداوند در معراج، بشارت تولّد ایشان را به نبیّ خاتم (صلوات الله علیه وآله) داده و فرموده بود:
«ای پیامبر! خداوند [ولادت] فاطمه را از خدیجه، دختر خویلد به تو بشارت می دهد»۲
تشریفات تولد حضرت زهرا سلام الله علیها در عالم تک است.
به پیامبر (صلوات الله علیه وآله) وحی می شود: چهل شب منزل نرود چهل روز روزه بگیرد و چهل شب تا سحر به دعا و نماز، احیا بگیرد.
در آخرین شب چله، افطاری از بهشت نازل می شود و هیچکس اجازه خوردن این افطاری را ندارد الا حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) حتی حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) اجازه خوردن نداشتند.
تولد ایشان هم بسیار اختصاصی بود ۴ زن بهشتی برای تولد بچه و ۱۰ فرشته با وسایل بهشتی برای غسل و لباس کودک از بهشت نازل میشوند. هنگامی که زنان بهشتی به حضرت خدیجه وارد میشوند میگویند: ای خدیجه نترس و محزون مباش که پروردگار تو ما را فرستاده و ما خواهران تو هستیم. من ساره همسر ابراهیم خلیل هستم و این آسیه همسر فرعون است که همدم تو در بهشت خواهد بود و آن دیگر مریم دختر عمران و چهارمی کلثوم دختر موسی بن عمران است. خدای تعالی ما را فرستاد تا در وضع حمل به تو کمک دهیم.
در آن حال ده حورالعین نیز وارد شدند که در دست هر یک از آنها تشت و ابریق بهشتی بود که در آن ابریقها آب کوثر بود و به آن زنی دادند که روبروی خدیجه نشسته بود. پس زهرا علیها السلام را با آب کوثر شست و شو داد و دو جامه سفید بیرون آورد که از شیر سفیدتر و از مشک و عنبر خوشبوتر بود. زهرا را به یکی از آنها پیچید و دیگری را مقنعه او قرار داد. پس حضرت به سخن درآمد و شهادت داد به رسالت پدر بزرگوار خود سیّد انبیاء و شوهر خود سیّد اوصیاء و فرزندان خود: أشهد أن لا اله الّا اللَّه و أن أبی رسول اللَّه سیّد الانبیاء و أنّ بعلی سیّد الاوصیاء و ولدی سادة الاسباط؛ شهادت می دهم به یگانگی خدا و این که پدرم رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله آقای پیامبران است و شهادت می دهم به این که شوهرم سرور جانشینان و دو فرزندم سرور فرزندان هستند.۳
شباهت فاطمه سلام الله علیها به پدر
حضرت زهرا سلام الله علیها بسیار به پیامبر شبیه بودند بخصوص صحبت کردن ایشان و حتی راه رفتنشان همانند پدر بود. فاطمه سلام الله علیها مانند پیامبر گام برمیداشت. مردم گویی صدای پای پیامبر را میشنیدند. و هنگامی که لب به سخن گفتن می گشود صدای پیامبر به گوش میرسید. در شجاعت کمتر از پدرشان نبودند و از هیچ کس نمی ترسیدند.
حضرت (زهرا سلام الله علیها) با اینکه پشت در زخمی شده بودند و سینه و پهلوی ایشان به شدت آسیب دیده بود؛ اما باز از پا نایستادند. پشت سر حضرت از در خارج شدند و کمر حضرت را گرفته بودند و اجازه نمیدادند که حضرت را ببرند با یک حرکت دست ایشان تمام افرادی که حضرت امیر را می کشیدند متوقف می شدند. همین باعث شد تا آن ملعون با غلاف شمشیر به دست حضرت زند و استخوان بازوی ایشان را خرد کند.
ایشان معلمه ی بی نظیری بودند.
نقل شده یکروز وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله) سوال کردند بهترین چیز برای خانم ها چیست؟ بعضی خانم ها رفتند از حضرت زهرا (سلام الله علیها) سوال کرذند ایشان گفتند: «اینکه هیچ نامحرمی او را نبیند و او هم نامحرمی را نبیند.» وقتی به حضرت جواب را دادند حضرت فرمودند: فداها ابوها۴
حضرت رسول (صلوات الله علیه و آله) با ایشان طوری رفتار می کردند که با احدی چنین برخورد نمی کردند. تمام قد در برابر ایشان بلند میشدند. دست ایشان را می بوسیدند. تکرار می کردند: فداها ابوها. و هرگز بدون اجازه به منزل ایشان وارد نمی شدند. تاکیدهای مکرر و مداوم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در گفتار و رفتار، به علاوه مقام و موقعیت حضرت (زهرا علیهاالسلام) سبب شد تا ایشان مورد مراجعه مردم باشند و از درجه و موقعیت خاصی برخوردار گردند. چنانکه منزل ایشان پایگاه و پناهگاهی برای کسان زیادی بود که به آنجا رفت و آمد می کردند. علاوه بر زنان همسایه، دیگر بانوان مدینه نیز به آن حضرت مراجعه کرده و به منزلش رفت و آمد داشتند.۵
حضرت زهرا سلام الله علیها از وزنه های محکم اثبات تشیع.
در یک مناظره ای بین علمای شیعه و سنی که مدتی طول کشیده بوده نقل کردند که امام زمان علیه السلام برای علمای شیعه پیام دادند: از علمای اهل تسنن سوال کنید: که از پیغمبر چه باقی مانده بود غیر از یک دختر؟ و چرا ایشان در این سن کم و جوانی از دنیا رفت؟ و چرا ایشان اجازه نداند تا جنازه شان تشییع شود؟ و چرا شب ایشان را غسل دادند و شب کفن کرده و دفن کردند؟ و چرا قبر ایشان مخفی شد و همچنان مخفی است..؟!!
حضرت زهرا سلام الله علیها سختی و ناراحتی هایشان را برای کسی بیان نمی کردند برای همین روز شهادت ایشان مورد اختلاف است چون کسی از حال و روز ایشان چندان خبر دقیق نداشت لذا تاریخ دقیق شهادت ایشان متفاوت است.
شجاعت ایشان در خطبه ی فدکیه که در مسجد خواندند با توجه به ضرباتی که خورده بودند نشان از شجاعت و دلیری ایشان است. خطبه های بسیار مهم ایشان در تاریخ نظیر ندارند. در آن روزهایی که علی (علیه السلام) نمیتوانست دست به شمشیر ببرد، فاطمه (سلام الله علیها) از سخن شمشیری ساخت _ آتش بیان و حقنشان _ که هم خونی ریخته نشد، و هم حقیقت را تا ابد بر لوح زمانها و پیکره آبادیها و مکانها ثبت کرد. خطبه هایی که فاطمه (سلام الله علیها) در چند روز پایان عمر کوتاه خویش ایراد فرمودند نشان از قدرت بیان و شجاعت بی نظیر ایشان است:
«من دختر آن پیامبرم که خداوند درباره اش فرمود: « فرستاده ای از جانب من به سوی شما آمده که زحمت های شما بر او گران است و نسبت به اصلاح شما حریص است و با مؤمنین رؤوف و مهربان. اگر نسب او را بشناسید میدانید که او فقط پدر من است نه هیچیک از زنان شما و اوست برادر امیرالمؤمنین علی علیه السلام نه هیچیک از مردان شما و چه خوب است منسوب بودن به آن حضرت که درود خداوندی بر او و خاندانش باد...
آن حضرت رسالت خویش را ابلاغ و اندرزهای خود را انجام داد. از هر مرتبه ای از شرک دور بود و رمق مشرکین را گرفت و با حکمت و پند نیکو، ایشان را به راه پروردگارش دعوت فرمود؛ بتها را شکست و گردن فرازان را سرکوب کرد تا شکست خوردند و گریختند. کمکم ظلمتها رفت و صبح هدایت دمید و حق روشن شد و زعیم دین لب گشود و های و هوی شیطان فرو نشست...
و شما از شدت ضعف جرعه هر آشامنده و طعمه هر خورنده و آتش گیره هر شتابانی بودید و همه بر سر شما قدم میگذاشتند و شما را له میکردند آب گندیده میخوردید و غذای شما گوشت خشک شده و برگ درختان بود، با حالتی ذلیل همیشه در ترس بودید که مبادا اطرافیان بریزند و شما را به یک حمله بربایند. پس خدای تبارک و تعالی شما را به پدرم محمد (صلی الله و علیه و آله و سلم) از آن وضع اسفبار نجات داد......
.......آری؛ علی در راه خدا رنجها دیده و تلاشها نموده است. به رسول خدا نزدیک و نسبت به اولیاء خدا سرور بود. آستین همت را بالا زده، خیرخواه و کوشا و رنج دیده و زحمتکش بود در حالیکه شما در آسایش و رفاه بسر میبردید و به فکر خود بودید. از نعمتها بهره مند و آسوده و بیخیال در کمین ما نشسته بودید که اوضاع چگونه میچرخد و گوش بزنگ اخبار بودید. در وقت استراحت زودتر از دیگران بر زمین مینشستید و در موقع جنگ پا به فرار میگذاشتید......
پس هنگامی که خداوند برای پیامبرش، خانه پیامبران و جایگاه برگزیده برگزیدگانش را انتخاب کرد در بین شما کینه و نفاق آشکار و جامه دین فرسوده گشت، افراد گمراه خموش به نطق آمدند و فرومایگان پست به صحنه درآمده، سرکردگان تبهکار نعره کشیدند و در میدان ها جولان دادند. شیطان سرش را از گریبان برآورد و شما را به سوی خود فرا خواند و شما را اجابت کننده دعوت خود یافت که گول او را خورده اید. سپس در آزمایش خود، شما را بی وزن و ناچیز دید و چون تحریکتان کرد و به خشم آمدید و بر غیر شتر خود داغ زدید (شتر دیگران را به نام خودتان غصب کردید) و به آبشخور دیگری وارد شدید! هنوز چیزی از رحلت رسول خدا نگذشته بود و زخم و جراحت فقدان او هنوز به هم نیامده و بهبود نیافته بود، بلکه هنوز جسد رسول خدا دفن نشده بود که شما از ترس اینکه فتنه ای به پا شود شتاب کردید و خلافت را ربودید. آگاه باشید که با این عمل در فتنه و آشوب سقوط کرده و جهنم را که بر کافران احاطه دارد برای خود برگزیدید...
پس هیهات بر شما، شما را چه شد و به کجا میروید؟ و چه بیراهه میروید! این کتاب خداست پیش روی شما و امورش روشن و دستوراتش درخشان و پرچم هایش برافراشته و دورباش هایش آشکار و فرامینش واضح است. و شما آنرا پشت سرانداخته اید. آیا تصمیم دارید به غیر آن حکم کنید؟! .......
و بعد هم شما چندان صبر نکردید که سرکشی این فتنه فرو بنشیند و مهار این شتر رسیده به چنگ آید، بلکه به شعله هایش دامن زدید و جرقه هایش را تحریک کردید و ندای شیطان گمراه کننده را پاسخ مثبت دادید تا انوار درخشان دین را خاموش کنید و سنت های پیامبر برگزیده را نابود سازید....... به خوردن کف روی شیر تظاهر میکردید ولی در باطن میخواستید از شیرها بنوشید. (ظاهرا دلسوزی برای دین میکردید ولی باطنا میخواستید به متاع دنیا برسید.) و نسبت به خاندان رسول خدا دورویی و نفاق به خرج دادید.... ما با شما از در صبر میآییم همچون کسی که دستش را به لبه تیز کارد گرفته و یا نیزه ای در شکمش فرو رفته باشد...»۶
حضرت زهرا سلام الله علیها الگوی تمام عیاری در شجاعت، فداکاری، ایمان، عفت، عصمت، ایثار، ساده زیستی، اخلاق نیکو، تربیت فرزند، شوهرداری و... بودند
ایشان سادگی را با زندگی خودشان و در عمل به ما نشان دادند. رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هم جهیزیهای برای دختر گرامی خود تهیه فرمود که همه آن جهیزیه شصت و سه درهم میشد. یعنی دو دست لباس و یک دست رختخواب و مقداری کاسه و بشقاب و امثال اینها؛ یعنی آنچه یک خانه (در آن زمان) به آن احتیاج دارد. بالاخره جهیزیه را آماده کردند و پهن کردند و پیغمبر اکرم را خواستند که یا رسول الله! بیایید و جهیزیه دخترتان را ببینید. پیامبرگرامی با دیدن جهیزیه، از چشمان مبارکش اشک جاری شد و فرمود: «خدایا این جهازیه را که غالب آن از گِل است مبارک کن»۷ اشکهای مبارک حضرت نشان دهنده اینست که این جهاز در زمان خود، نیز بسیار ساده بوده است.
وقتی کل خانواده سه روز روزه گرفتند و افطارشان که فقط یک تکه نان ساده بود آن هم سه شب به مسکین و اسیر و یتیم دادند و خود گرسنه ماندند؛ نشان از سادگی سفره ایشان بوده. سادگی فوق العاده زندگی ایشان نشان میداد که هرگز هیچ تفاخری به این دختر چه کسی هستند نداشتند..
اخلاق حضرت و شوهرداری ایشان نمونه بود. اینکه از همسر هرگز چیزی نمی خواستند حتی وقتی فرزندان از گرسنگی می لرزیدند از خصوصیات بارز ایشان بود. امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «… علی(علیه السلام) آب و هیزم می آورد و حضرت فاطمه سلام الله علیها آرد می کرد و خمیر می ساخت و نان می پخت و لباس ها را وصله می زد، و آن بانوی گرامی از زیباترین مردم بود و گونه های مطهرش از زیبایی مثل گل بود. درود خدا بر او و پدر و فرزندانش باد.»۸
در مسائل کار و زندگی بسیار زحمت می کشیدند و در اثر عبادت های طولانی پاهای مبارکشان ورم کرده بود. امام علی(علیه السلام) فرموده است: «فاطمه به قدری با مشک آبکشی کرد تا بر سینه اش اثر گذاشت، و به قدری با آسیاب دستی آرد کرد تا دست هایش مجروح شد و آنقدر خانه روبی کرد و برای پخت و پز آتش زیر دیگ نهاد که لباس هایش گردآلود و دودی گردید؛ و در این امور زحمت و رنج بسیار به او می رسید.»۹ برای کمک در کارهای خانه حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) تسبیحاتی را به ایشان یاد دادند. که بعدها به تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) معروف شد. (۳۴ الله اکبر. ۳۳ الحمدالله. ۳۳ سبحان الله)
مددکاری و پرستاری ایشان از مجروحان در جنگ ها
یکی از میدان های حضور حضرت زهرا (سلام الله علیها)، غزوه احد است. جایی که در آن بیش از هفتاد نفر از مسلمانان راستین از جمله حضرت حمزه سید الشهداء علیه السلام به شهادت رسیدند. همچنین در این نبرد پیشانی مقدس رسول خدا (صلوات الله علیه وآله) شکافته شد و دندان مبارک ایشان شکست. پیکر امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) که تنها مدافع رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در این نبرد بود، نیز سراسر پر از زخم و خون بود. زمانی که آتش جنگ فروکش کرد حضرت زهرا (سلام الله علیها) به همراه سایر زنان بنی هاشم و مسلمان به کمک مجروحان آمدند. در روایات تاریخی آمده است که: «هنگامی که حضرت زهرا (سلام الله علیها) چهره پر از خون پدر را مشاهده کردند، خون ها را از رخسار پدر، پاک نمودند در حالی که امیر مومنان (علیه السلام) با سپر خویش آب می ریختند و فاطمه (سلام الله علیها) را یاری می کردند. آن حضرت چون دید جریان آب و شستشو، خونریزی را بیشتر می کند به همین جهت در پی چاره اندیشی خویش تکه حصیری آورد و آن را با شرایط خاصی سوزانید و خاکسترش را بر روی زخمها نهاد تا خون باز ایستد و چنین شد که خون بند آمد.
همچنین در تاریخ نقل شده است که حضرت فاطمه علیها السلام در غزوه احزاب برای امیرالمؤمنین (علیه السلام) و رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) نان و غذا می برده اند و در فتح مکه نیز حضور داشته و به پدر و همسرشان کمک مى کردند. در جریان بیعت زنان مشرک با پیامبر نیز حاضر بودند.۱۰
عظمت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در عالم همتا ندارد
جبرائیل بعد از رحلت پیامبر فقط به ایشان نازل میشدند و آنچه برای حضرت میگفتند مولا امیرالمؤمنین (علیه السلام) مینوشتند...۱۱ در مورد عظمت ایشان بزرگان علم و معرفت اعتراف کرده اند: فقط معصومین میتوانند در مورد ایشان صحبت کنند.
اینکه معصومین (علیهم السلام) مکرر فرمودند: شماها هر وقت مشکلی دارید به ما متوسل شوید ولی ما مشکلی داشته باشیم به مادرمان متوسل میشویم؛ نشان از سِری است که هرگز تعریف نشده است. وقتی خداوند میفرماید «إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» ما به تو خیر کثیر دادیم اشاره به عظمت وجود مبارک ایشان است.
لذا شهادت ایشان سند حقانیت شیعه است. چون اگر امامان و یا حضرت (زهرا علیهاالسلام) قبول میکردند که مسائل دینی با آنها باشد و سیاست با دیگران، هیچکدام این اتفاقات نمی افتاد. ولی فرمودند سیاست گذاری باید دست حجت خدا و ولی خدا باشد. چرا که معصومین بزرگترین سیاستمداران هستند و مسئله ولایت فقیه نقشش این است که دین و حکومت دین در جامعه را حفظ کند. معصومین صراط مستقیم هستند و تنها راه نجات ما اقتدا کردن به ایشان است. نشان فاطمی بودن خودسازی است. این دنیا جای تن آسایی نیست وقتی دین در خطر است خودشان را فدا میکنند. ایشان در عمل نشان دادند که الدنیا سجن المومن یعنی چه؟
صبر و شهادت این بزرگواران تا به امروز دین را نگه داشته است. حیات طیبه یعنی پیروی از معصومین. یعنی اسیر دنیا و هوی و هوس نبودن. یعنی توسل به معصومین بخصوص حضرت زهرا سلام الله علیها.
وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَلَا تَفَرَّقُواْ وَاذْکُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَآءًفَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَ ناً وَکُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ الْنَّارِ فَأَنْقَذَکُم مِّنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ ءَایَتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید وپراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود یاد کنید، آنگاه که دشمنان یکدیگر بودید، پس خداوند میان دلهایتان الفت انداخت و در سایه نعمت او برادران یکدیگر شدید، و بر لب پرتگاهى از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد. این گونه خداوند آیات خود را براى شما بیان مىکند، شاید هدایت شوید. ال عمران ۱۰۳
بعد از رحلت حضرت رسول اکرم (صلوات الله و آله) و ظلم بزرگی که به ایشان وارد شد، حضرت زهرا (سلام الله علیها) در مسجد بسیار گریه میکردند. گریه روشنگرانه و جلوس اندوهگین و مرارت زهرا (سلام الله علیها) خواب خوش حاکمان را بر هم زد و پایه های حکومت آنان را تا حدود زیاد و خطرناکی سست و لرزان ساخت. لذا غاصبان حکومت دانستند که گریه های هر روز فاطمه (علیهاالسلام) در مسجد موجب خواهد شد که بسیاری از مردم از تقصیر خویش در حق زهرا (سلام الله علیها) نادم و پشیمان شوند و به درگاه او عذر تقصیر آورند. همین امر از سلطه و نفوذ حاکمان خواهد کاست. بنابراین لازم بود که زهرا (سلام الله علیها) را از این مکان اخراج و او را از برابر چشمان مردم دور سازند؛ مردمی که پس از فروکش کردن حوادث و بازگشت به خویشتن و تفکر در ماجرا و یادآوری سخنان پیامبر (صلوات الله علیه وآله) در حق زهرا (سلام الله علیه) و علی (علیه السلام) آگاهی و شعورشان بالا خواهد رفت و از تقصیر خویش در قبال خاندان پیامبر (صلوات الله علیه وآله) پشیمان خواهند شد.
لذا بزرگان اهل مدینه اجتماع کرده و به حضور حضرت علی (علیه السلام) آمدند و گفتند: ای ابو الحسن! فاطمه شب و روز گریه میکند و هیچ کدام از ما علاوه بر آنکه روزها در طلب معیشتیم، شب هنگام نیز خواب خوشی نداریم. ما از تو میخواهیم که به فاطمه بگویی یا شب گریه کند و یا روز (وَ إِنَّا نُخْبِرُک أَنْ تَسْأَلَهَا إِمَّا أَنْ تَبْکی لَیلًا أَوْ نَهَارا). آنحضرت فرمود: مانعی ندارد سپس اتاقی در بقیع که خارج از شهر مدینه بود برای حضرت فاطمه ساخت که آنرا «بیت الاحزان» میگفتند. هنگام صبح، فاطمه، حسن و حسین را برداشته و به بقیع میرفت و تا شبانگاه مشغول گریه بود و چون شب فرا میرسید حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) فاطمه را به منزل باز میگردانید.۱۲
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها از دردناکترین حوادث تاریخ
حال جسمی حضرت روز به روز بدتر میشد. حضرت زهرا به مولا امیرالمومنین وصیت کرده بودند «اجازه ندهى هیچ یک از افرادى که در حقم ستم روا داشتند در تشییع جنازه ام حاضر شوند، زیرا آنان دشمنانِ خدا و رسولند و رخصت ندهى هیچ کدام از آنان یا هوادارانشان بر جنازه ام نماز بگزارند و شبانگاه، آن زمان که دیدگان مردم آرامش یافت و چشم ها به خواب رفت، مرا به خاک بسپار..... مرا شبانه حنوط نما و غسل بده و کفن کن و بر جنازه ام نماز بگزار و در تاریکى شب به خاکم بسپار، و هیچ کس را خبر نکن، تو را به خدا مىسپارم و تا دیدار روز قیامت به فرزندانم درود و سلام مىفرستم.»۱۳
در روز موعود حضرت روبه قبله خوابیدند به اسما گفتند من را صدا زدی جواب ندادم بدان که از دنیا رفته ام........ اسماء به حسنین میگوید به مسجد بروید و مولا را خبر کنید.
بعد از شهادت ایشان اهل مدینه جمع شدند اما حضرت امیر فرستادند که به مردم بگویند تشییع به تأخیر افتاده است و وقتی همه رفتند، همسر نازنین خود را غسل کرده و کفن کردند و هنگام گذاشتن در قبر دستهای پیامبر (صلوات الله علیه وآله) برای گرفتن حضرت زهرا (علیهاالسلام) از قبر بیرون امد.
شهادت حضرت زهرا اولین شیعه کشی بود. اما علیرغم تمام ظلم هایی که در حق معصومین و شیعیان انجام شد نه تنها نتوانستند بساط دین را جمع کنند که عالمگیرتر هم شد و این همان نوری است که خداوند فرموده من هر روز کاملترش میکنم.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) نعمت بزرگی بودند که مورد ناسپاسی قرار گرفتند.
اخلاق رفتار و زندگی ما نشان دهنده اینست که آیا ما فاطمی هستیم یا نه؟
من اطاعکم فقط اطاع الله اطاعت از ایشان اطاعت از خداست.
آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید...
بارالها این قطره ناچیز را از ما قبول کن..
الهی آمین.
۱- مرحوم کلینی در اصول کافی در کتاب الحجة، ج۲، ص۳۵۵ می فرماید: حضرت زهرا سلام الله علیها در زمان وفـات ۱۸ سـال و ۷۵ روز داشت و مجلسی در بحار الانوار، ج۴۳، ص۶ و حیات القلوب، ج۲، ص۱۴۹ و فیض کاشانی در وافی، ج۱، ص۱۷۳ نوشته اند: «فاطمه(سلام الله علیها) پنج سال بعد از بعثت تولد یافت مدرک آن روایتی است که ابو بصیر از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت کرده که فرموده: مادرم فاطمه در بیستم جمادی الثانی در هنگامی که پیغمبر چهل و پنج ساله بود به دنیا آمد، هشت سال با پدرش در مکه بود و ده سال در مدینه با پدرش زندگی کرد.»
۲- فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ص ۲۱۱، بحارالأنوار، ج۸، ص ۱۵۱.
۳- (امالى شیخ صدوق) ص ۶۹۰، مجلس ۸۷، حدیث ۹۴۷.
۴- از حضرت فاطمه علیهاالسلام نقل شده است که ایشان فرموده اند:
«خَیْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ؛
چه نیکو است برای زنان که مردان [نامحرم ]را نبینند و مردان [نامحرم] هم آنان را نبینند.» بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۲۳۸ به نقل از مصباح الانوار. (احقاق الحقّ: ج ۲۵، ص ۳۵۰، اعیان الشّیعة: ج ۱، ص ۳۲۲)
۵- فاطمه و رسالتهای اجتماعی، مجله مبلغان، مرداد۱۳۸۳، شماره ۵۶، به نقل از جعفر مرتضی العاملی، ماساة الزهراء، ص ۵۳
۶- بلاغات النساء ص ۲-۲۶ و کشف الغمه ص ۴۸۰-۴۹۲
۸- کلینی، روضه الکافی، ص۱۶۵.
۹- مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳ و ۴۲ و ۸۲، بیت الاحزان، ص۲۳.
۱۰- فاطمه زهرا سلام الله علیها از ولادت تا شهادت ، محمدکاظم قزوینی؛ ص ۱۶۸و ذخائر العقبی، ص ۴۷.و واقدی،المغازی، ج۲، نشر دانش اسلامی ،ص۸۳
۱۱- اصول کافی؛ ج۲ص ۳۵۵.
۱۲- بحار الأنوار، ج۴۳، ص: ۱۷۷. ترجمه ماساة الزهرا (رنجهای زهرا) علامه سید جعفر مرتضی عاملی، مترجم: محمد سپهری، ص ۳۰۲ و ۳۰۱. ضیاءالدین، ج ۲، ص ۱۴۰، نقل از رنجهای زهرا، ص ۳۰۳.
۱۳- روضة الواعظین، ۱۵۱/ ۱. بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۲۱۴.