دروس عقاید اسلامی ویژه جوانان / معنای توحید در جلوه های مختلف
بسم الله الرحمن الحیم
توحید ذاتی یعنی ذات اقدس پروردگار، مرکب نیست و مجرد محض است، لذا ماهیت ندارد، جسم ندارد و محدود نیست و اجزاء ندارد، چراکه اجزاء برای اشیاء مادی است که دارای جسم هستند ولی خداوند، جسم ندارد که اجزاء داشته باشد. این مفاهیم توحیدی، در برخی عبارتها نهفتهاند. مانند: «الله اکبر» که یعنی، خدا بزرگتر از آن است بتوان او را وصف کرد و یا عبارت:
* سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ. منزّه است خداوند از آنچه او را توصیف میکنند. «مؤمنون: ۹۱»
پس خداوند در ذات، یکتاست، اجزاء ندارد و در برون ذات نیز تعدد ندارد و یکتاست.
صفات خداوند عین ذات اوست و از ذاتش جدا نیست و تعدد ندارد. همان گونه که ذات پاکش ازلی و ابدی است، صفات او هم ازلی است؛ زیرا همة صفات خداوند عین ذات اوست. صفات الهی کسب کردنی و از بین رفتنی هم نیست، محدود نیست و برای ما نیز قابل تصور نمیباشد و ما فقط مفهومی از آن میدانیم.صفات الهی مانند صفات انسانها نیست. انسان در آغاز تولّد فاقد صفات است. به تدریج صفات را کسب میکند. این صفات، زاید بر ذات انسان است. در نتیجه گاهی دارای صفاتی است و زمانی فاقد آن صفات. ولی صفات خداوند عین ذات اوست؛ یعنی علم، حیات، قدرت، حکمت، اراده و...عین ذات پاک خداوند است و همة صفات کمالیّه در ذات اوست. خداوند متعال مستجمع تمام کمالات است. صفات خداوند از ذات او جدا نیست تا متعدّد باشد.
ما از صفات خداوند جز مفهومی به اندازة ظرف وجودی خود نمیفهمیم. از علمی که به مخلوقات عطا کرده است در می یابیم که خداوند علیم محض است؛ از قدرتیکه به مخلوقات داده است پی به قادر مطلق بودن او میبریم؛ از حیاتیکه به خلائق بخشیده است و از ارادهای که به مخلوقات داده است میفهمیم که او حیا و اراده دارد ، ؛ امّا ما علمی که در ذات اوست و بینهایت است را نمیفهمیم . همین طور قدرت و اراده او را که هر چه اراده کند، موجود میشود، نمیتوانیم درک کنیم. (صفات بینهایت را نمیفهمیم.)
* إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ؛ فرمان خداوند چنین است که هرگاه اراده کند چیزی بیافریند، میگوید موجود شو، پس موجود میشود. «یس: ۸۲»
سرفصل دعوت پیامبران علیهم السلام توحید عبادی بوده است. لازمه توحید ذاتی و صفاتی، توحید در عبادت است؛ زیرا وقتی ثابت شد که خداوند، الله است و هم اوست که مستجمع جمیع کمالات است، ثابت میشود فقط او سزاوار است که معبود همهی عالم باشد و نه کس دیگر. عبادت و اطاعت نیز تنها مخصوص آن کمال مطلق است؛ چون عبادت برای راه یافتن به سوی کمال مطلق است و الله جل و علی، کمال مطلق است.
عبادت یعنی خضوع مطلق و نهایت تواضع را در مقابل معبود داشتن. این تنها مخصوص خداوند یکتاست و اگر انسان عبد هر کسی یا چیزی یا حتّی نفس خود باشد، شرک در عبادت محسوب میشود.
* إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ؛ [پروردگارا!] تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم. «فاتحه: ۵»
یعنی من، فقط و فقط بنده تو هستم و کس دیگری در این عالم معبود نیست و کسی را در عالم مستقل از تو نمیشناسم. متأسّفانه اکثر مؤمنین در توحید عبادی و توحید افعالی گرفتار شرک خفی هستند. به خصوص که بعضی از فرق اسلامی، هر گونه توجّه، توسّل و اطاعت از پیامبر و امامان و خضوع در مقابل آنها را شرک قلمداد کرده اند؛ در حالی که مسئله ی اطاعت از رسول اکرم و امامان صلوات الله علیهم اجمعین، در آیات قرآن کریم آمده است و قرآن اطاعت از آنها را واجب نموده است.
* یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم....؛ای اهل ایمان، فرمان خدا و رسول و اولوالامر «ائمّة معصومین :»را اطاعت کنید؛ «نساء: ۵۹».
اطاعت رسول خدا و ائمّة معصومین : پرتوی از اطاعت خداست؛ به عبارتی دیگر، اطاعت آنها عین اطاعت خداست؛ زیرا آنان جز سخن و فرمان خداوند متعال را بیان نمیکنند. در مورد مسأله شفاعت و توسّل هم همین گونه است. ما معتقدیم که وجود مستقلِّ قائم بالذّات، درعالم تنها یکی است و آن خداوند متعال است. همة موجودات عالم وابسته و نیازمند اویند. همان گونه که در آغاز پیدایش به او محتاج بودند، در بقای خود نیز همچنان وابسته به او هستند. تمام موجودات هر چه دارند از اوست و تأثیر اسباب نیز از اوست که مسبّب الاسباب اوست. اگر پیامبر صلوات الله علیه و آله شفاعتی دارند، به اذن اوست؛ امّا آنها که این مسأله را شرک میدانند، گویا تصور کردهاند ما ایشان را مستقل میدانیم در حالیکه ما احدی را مستقل نمیدانیم و هر کس هر چه دارد از خداست و این عین توحید است.
انسان موحّد باید بداند که تنها خداوند واجب الاطاعت است و بعد از او اطاعت کسانی را که او فرمان داده است، مانند رسول اکرم و جانشینان معصوم او علیهم السلام، که به عنوان شاخه ای از اطاعت خداوند متعال لازم و واجب است .
* سُبْحانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ؛ خداوند پاک و منزّه است از آنچه همتا برای او قرار میدهند. «توبه: ۳۱»