داستان
مریم دستش را از زیر چانه اش برمی دارد و روی مبل چهار زانو می نشیند: "خب نمیشه این سرورها را بیاریم تو ایران؟"
- اولا: اونا چنین اجازه ای نمیدن.
دوما: اگر هم سروری به ایران منتقل بشه بازم ما دسترسی به اطلاعات نداریم چون همه اطلاعات کد گذاری و رمزنگاری شده است. چند وقت پیش چندتا سی دی ان وارد ایران کردن که یه چند وقتی مسئولان و مردم رو تطمیع کنند! ولی اینها فقط باعث میشه سرعت این شبکه ها بیشتر بشه و اونها می تونن بهتر اطلاعات کاربران رو به دست بیارن یعنی عملا راه برای جاسوسی اونها باز میشه.
سوما: بازم سرور اصلی اول پیام ها را می گیره و ذخیره می کنه و بعد به دست مخاطب ها می رسه.
چهارما: اینا مرض ندارن که، عاشق چشم و ابروی ما هم که نیستن، این همه هزینه کنن و چنین تشکیلات عظیمی را بسازن که مثلا من با عمه مرجان تو آمریکا، به سرعت برق بدون هیچ مشکلی با هم حرف بزنیم اونم کاملا مجانی؟؟؟!!! به نظر شما با عقل جور در میاد؟؟؟
پدر هم درحالی که با کنترل تلوزیون بازی می کند می گوید: "نه اصلا جور در نمیاد."
- ۰ نظر
- ۰۶ تیر ۹۷ ، ۱۶:۳۱
- ۲۷۲ نمایش