لقمه لقمه ضلالت با دستان دولت!
وبلاگ صهبای حق در یادداشتی بیان داشت:
وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُون»[1] نور -55
پلورالیسم، که به همان هم زیستی فرهنگ ها و عقاید متفاوت تعریف شده است، خود را در قالب جنبش های نوپدید به جهانیان معرفی کرد. عرفان های کاذب، محصولی وارداتی و مولود نامشروع کشورهای غربی است، و کشور خبیث انگلستان میزبان فعالیت نیمی از این فرقه هاست، ایالات متحده آمریکا نیز علاوه بر بیشترین حضور و فعالیت و با تضمین قانون آزادی دینی، محل تولد و ظهور بسیاری از عرفان های کاذب و فرقه های نوظهورگردیده است.[2] ادیان بدیل، ادیان مجازی، عرفانهای نوظهور، خورده فرهنگها، عنوان های دیگری برای عرفان های وارداتی می باشند که مفهوم دین و دینداری مهمترین قربانی این جنبش های نو پدید است.
در روند تاریخی فرقه های کاذب نباید از نقش مهم و اساسی یهود چشم پوشی نمود. فرقه های نوظهور در جهت تحقق سلطه جهانی یهود در تمام ابعاد سیاسی، فرهنگی و معنوی قدم بر می دارند. گاردون میلتون با اشاره به نقش یهودیان در به وجود آمدن عرفان های نوظهور میگوید: «با اینکه جمعیت یهودیان نسبت به دیگر ادیان کم است اما معمولاً یا پایهگذار ادیان جدید هستند یا به ادیان جدید وارد میشوند»[3]. افکار حاکم و ایدئولوژی این فرقه ها به صورت تحریف شده از سایر ادیان بزرگ می باشد که ویژگی های جوامع غربی همچون نسبی گرایی، هیچ انگاری، شالوده شکنی، فردگرایی، اباحیگری، سکولاریسم و... را با لباس معنویت و در قالب ادیان به مردم عرضه می کنند.
هم چنین، ریشه ی این جنبش ها را می توان در بعد از دوران رنسانس نیز جستجو کرد که مردم را به بهانه مدرنیته شدن در جهل مدرن غرق کردند و علم را برای بشر کافی و وافی جلوه دادند. عملکرد کلیساها و دیدگاه حاکم بر مسیحیت و پاسخ انحرافی نظریه پردازان غربی به امیال فطری انسان، زمینه سوء استفاده برخی سردمداران قدرت را ایجاد نمود و عرفان های کاذب را برای خدمت به استعمار وارد میدان کرد. تا جایی که این عرفان ها را در جهت گرایشات معنوی بشر و به سمت اهداف خود به کار برند.
عرفان های نوظهور میل فطری انسان ها را که همان خداجویی بشر و میل رسیدن به کمال نامحدود است و به صورت یک نیاز خود را نشان می دهد با پدیده های مادی پاسخگو هستند. آموزه های این فرقه ها همه ابعاد گسترده ی انسان را مد نظر نمی گیرد و در چند بعد انسان را محدود می کنند. حتی کرامت انسانی، اصلی غیر قابل قبول در این عرفان ها است.
- ۱ نظر
- ۳۰ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۵۰
- ۹۷۳ نمایش