جبهه اقـــدام

جبهه وبلاگ نویسان مطالبه گر انقلاب اسلامی

جبهه اقـــدام

جبهه وبلاگ نویسان مطالبه گر انقلاب اسلامی

جبهه اقـــدام
پیوندهای روزانه

مطابق دستورالعمل زندگی کنید!

سه شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۹، ۱۰:۲۴ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 دین پاسخگوی فطرت است! 

فطرت چیست؟ چرا باید دیندار باشیم؟ آیا دین از فطرت جداست؟ اگر انسانها را رها کنند به کدام سو می روند؟ چرا اینقدر بر دینداری اصرار می شود؟

 


 اینها و سؤالات زیادی شبیه به این ممکن است ذهن شما را مشغول کرده باشد. اما تمام این سؤالات، فارغ از بحث های مفصلی که در این زمینه شده، جواب بسیار ساده و روشنی دارند.
 خلقت انسان همان فطرت اوست. منظور از فطرت، آن است که خداوند ذات و سرشت آدمی را به گونه‌ای آفریده است که خداپذیر و خداجوی است؛ یعنی در حالتی که سلامت روح و روان دارد، به خدا نیز ایمان دارد. 
گواه مطلب آن است که انسان زمانی که از همه اسباب و علل طبیعی قطع امید می‌کند، مرتبط به نیرویی فرابشری می‌شود که قادر است وی را نجات دهد؛ هرچند او را با اوصاف حقیقی‌اش نشناسد و اگر به حال خود رها شود، فطرت الهی او بالفعل می شود و همان راه را انتخاب می‌کند، مگر آن که عوامل خارجی و جبری او را از راهش منحرف کند. 
نوزاد، با فطرت انسانی متولد می شود و بر اساس رشد و تربیت مناسب، زمینه انسان کامل شدن را دارد اما در صورت عدم توجه و پی گیری استعدادهای انسانی، تبدیل به موجودی فاسد و منحرف خواهد شد؛ بنابراین فطرت را باید جوهره اصلی برای آغاز حرکت و رشد و تعالی انسان دانست. 

اما انسان علیرغم داشتن فطرتی پاک و الهی، در عمل آن چیزى می شود که خودش بخواهد. مجموع عوامل تربیتى و از جمله اراده و انتخاب های خودش، شخصیت او را می سازد. همچنین باید توجه داشت که انسان در این مسیر تکامل باید از برخی منافع و نیازهای حیوانی خود چشم بپوشد و نمی تواند همچون سایر موجودات، بر اساس شهوت و غرایز خود اقدام کند و انتظار انسان شدن را داشته باشد.
 از دلائل بسیار روشن بر فطری بودن دین آن است که با وجود شبهات فراوان، مخالفان و انکارکنندگان وجود خدا و تغییر بسیاری از باورهای دینی، علمی و اجتماعی در طول تاریخ، همچنان خداپرستی در میان تمام انسان‌ها و ملل جهان ریشه دارد. 
این تمایلاتی که انسان به برخی چیزها دارد جزء خلقت و فطرت اوست و دین نیز برای جوابگویی همین فطریات انسان آمده است. فطرت حقیقت جویی؛ گرایش به فضایل انسانی و کارهای خیر مانند نیکی و احسان و خیر رساندن به دیگران، راستگویی و فطرت کمال طلبی و گرایش‌ به کمال مطلق، یا ذات واحدی که مبدأ همه موجودات و منبع همه کمالات است. گرایش به جمال و زیبایی، در هر شکل و به هر صورتی که باشد مانند زیبائی گل و چمن و کوهسار و هنر و زیبایی‌های مادی و معنوی و اخلاقی؛ گرایش به خلاقیت و ابداع و نوآوری و ابتکار و... . 
در مجموع، آن تمایلاتی را که خدا در انسان آفریده فطریات می گویند و دین جوابگوی همین خواسته های فطریست که در خلقت انسان وجود دارد. 
تنها دین است که خواسته های جسم و جان را پاسخ میدهد. به بیانی ساده تر اینکه، اگر کمال را دوست داریم این بخاطر فطرت ماست. اینکه جمال را دوست داریم، امری فطریست. اینها چیزی نیست که به کسی یاد بدهند. محبت را همه دوست دارند چون فطریست. اگر یک کودک را در آغوش فردی کریه المنذر قرار دهند، ناخودآگاه کودک بعد از نگاه کردن به فرد زشت صورت به شدت میترسد و گریه میکند و همینکه از آغوش او خارج شود، آرام میشود. گرسنگی، تشنگی، خواب، دیدن، شنیدن و... همه جزء فطریات است. در اینجا نقش دین و اهمیت آن ظاهر میشود. دین می گوید: ای انسان! این زیبایی و کمالی که دوست داری و من در وجودت قرار داده ام، راه رسیدن به آن اینست... آن جمالی که دوست داری، اظهر الجمیل است نه زیبایی های مادی.
 برای مثال اگر فرزند شما از در وارد شود و ببیند دست و پای شما بسته است، نمیتواند بی تفاوت رد شود، قطعا میپرسد: پدر چرا دستانت بسته است؟ چون علت جویی جزء فطریات انسان است. وقتی کسی به ما محبت میکند، خواه ناخواه خوشحال می شویم و بی اختیار در برابرش خضوع میکنیم؛ چون محبت جزء فطرت ماست. الانسان عبید الاحسان جزء فطرت ماست.


 اما نقش دین در این میان چیست؟ 
دین برای این مصداق ها و این تمایلات فطری، قوانینی وضع کرده که صددرصد به نفع ماست. میگوید قضیه آن طوری که تو فکر میکنی، نیست؛ این محبت را نباید از هر کسی قبول کنی، ممکن است دامی باشد برای به بردگی کشیدن تو، چرا که الانسان عبید الاحسان فطریست.

روزی از طرف معاویه برای ابوذر حلوایی فرستادند. خانواده او بسیار گرسنه بودند. فرزندش کمی از حلوا را خورد. ابوذر بلافاصله حلوا را از دهان بچه خارج کرد و گفت: عزیزم میدانی چرا معاویه این حلوا را برای ما فرستاده است؟ چون میخواهد من در مقابل ظلم او سکوت کنم و دیگر به او حرفی نگویم. دین میگوید: مراقب باش اگر همین احسان کردن و محبت در راه خدا نباشد، دامی برای نابودی تو میشود. 

 

تشبیهی ساده و قابل فهم،

شاید این تشبیه بتواند موضوع را در قلب کسانی که دین را باعث بسته شدن دست و پای خود میدانند، بهتر جا بیاندازد.
 در هر کجای دنیا هر کسی که وسیله ای میسازد یا اختراعی می
کند، یک دفترچه راهنما و دستورالعمل برای استفاده صحیح در کنار آن می گذارد.

اگر شما وسیله ای بخرید که دفترچه دستورالعمل نداشته باشد، آن را پس می فرستید؛ چون بدون دستور العمل و دفترچه راهنما سردرگم میشوید که چگونه باید از این وسیله درست استفاده کنید.

حال چطور توقع دارید خالق و صانع بشر، این مصنوع بسیار پیچیده و ظریفی که در عالم همتا ندارد را، بدون هیچ دستورالعملی در این دنیای پر از مشکلات و بلا به حال خودش رها کند و بگوید صرفا چون به او عقل و هوش داده ام، خودش راه درست را پیدا میکند؟!!!!


 اگر کسی حتی یک آدم آهنی ساده بسازد، یک دفترچه هزار صفحه ای کنار رباط میگذارد و میگوید این رباط اگر طبق این دستورالعمل ها کار کند، سالم می ماند، در غیر این صورت خیلی زود خراب خواهد شد! پس چگونه توقع دارید انسانی که اشرف مخلوقات عالم است بدون هیچ دستورالعملی سلامت باقی بماند؟!
 دین حکم همین دستورالعمل را دارد که از طرف سازنده ی بشر، صادر شده است.

دین در مورد همه امور مادی و معنوی انسان دستورالعملی دارد تا بتوانیم اصل را از بدل و درست را از غلط تشخیص دهیم. آنجاست که می گوید: (فِطْرَتَ اللّهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها؛ به همان فطرتی که خدا مردم را بر آن آفریده است).  پس این دین را خدا برای ما فطری قرار داد و در انتهای آیه میگوید: (وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النّاسِ لا یَعْلَمُونَ؛ ولی بیشتر مردم نمی‏دانند)؛ لذا اکثر مردم نمیدانند که دین برآورنده نیازهای آنان و روش زندگی و نشان‌دهنده سیر سعادت و خوشبختی آنهاست.


 (فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا ۚ لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ؛ پس حق گرایانه، به سوی این آیین روی آور،[با همان] فطرتی که خداوند انسانها را بر آن آفریده است. تغییری در آفرینش خدا نیست. آیین پایدار همین است ولیکن بیشتر مردم نمیدانند).1

اتابکی

 


1-  آیه ۳۰ سوره روم

 با استفاده از کتاب انسان و ایمان استاد مطهری. ایشان فطرت را «ام المسائل» نامیده اند.

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی