قیامت، پایان اوضاع فعلی جهان
بسم الله الرحمن الرحیم
از قرآن کریم و روایات استفاده میشود که در قیامت، این نظام، دگرگون میشود و نظام دیگری یا ویژگیهای دیگری بر پا میگردد. قیامت روز عجیبی است. روزیست که با صیحه آسمانی همگان میمیرند و زلزلههای شدید در زمین پدید میآید و کوهها به حرکت درآیند و روز پایان اوضاع فعلی دنیاست. روزی است که از حضرت آدم علیه السلام تا آخرین انسانها، در آن جمع میباشند. روزی است که باید از صراط عبور کرد. روزی است که پایانش برای اهل ایمان، بهشت و برای کفار و منافقین و اهل فسق و فجور، جهنم است.
قرآن کریم به حوادث مهم وتکان دهندهای که از نشانههای نزدیک شدن قیامت است، اشاره میفرماید.
در زمین زلزله عظیمی پدید میآید:
إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا؛ هنگامی که زمین به سخت ترین زلزله خود به لرزه در آید(سوره زلزال/ آیه 1)
وَ سُیِّرَتِ الْجِبَالُ فَکاَنَتْ سَرَابًا؛ و کوهها به حرکت درمى آید و بصورت سرابى مى شود! (نبأ، 20)
فَیَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا لَّا تَرَى فِیهَا عِوَجًا وَ لَا أَمْتًا؛ سپس زمین را صاف و هموار و بى آب و گیاه رها مى سازد به گونه اى که در آن، هیچ پستى و بلندى نمى بینى! (طه، 106 و 107)
وَ تَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ؛ و کوه ها مانند پشم رنگین حلّاجی ىشده مى گردد! (قارعه، 5)
یَأَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمْ آن زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَىْءٌ عَظِیمٌ؛ اى مردم! از (عذاب) پروردگارتان بترسید، که زلزله رستاخیز امر عظیمى است! (حج، 1)
یَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنهُْمْ سِرَاعًا ذَالِکَ حَشْرٌ عَلَیْنَا یَسِیرٌ؛ روزى که زمین به سرعت از روى آنها شکافته مى شود و (از قبرها) خارج مى گردند و این جمع کردن براى ما آسان است! (ق، 44)
وَ اِذاَ الْبِحارُ سُجَّرَتْ؛ ودر آن هنگام که دریاها بر افروخته شوند و آتش گیرند. (سوره تکویر/ ایه 6)
وَ إِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ؛ و آن زمان که دریاها به هم پیوسته شود (انفطار، 3)
وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ؛ و سوگند به دریاى مملوّ و برافروخته (طور، 6)
إِذَا السَّمَاءُ انشَقَّت؛ در آن هنگام که آسمان (کرات آسمانى) شکافته شود. (انشقاق، 1)
و خورشید و ستارگان تاریک میشوند:
إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ وَ إِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ؛ در آن هنگام که خورشید بی فروغ ودر هم پیچیده شود وستارگان بی فروغ میشوند. (تکویر، 1 و 2)
طبق آنچه که از آیات قران کریم استفاده میشود، دوبار در صور دمیده میشود، یکبار هنگام پایان زندگی موجودات که همه خلایق میمیرند واین نفخه مرگ است وبار دیگر در آستانه رستاخیز که همه مردگان زنده میشوند واین نفخه حیات است.
در آن روز همه موجودات زنده میمیرند ودر آن جهان طبیعت، اثری از حیات نمیماند و وحشت واضطراب بر جان ها سایه میافکند:
ما یَنْظُرُونَ إِلاَّ صَیْحَةً واحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ یَخِصِّمُونَ؛ جز این انتظار نمیکشند که یک صیحه عظیم (آسمانی) آنها را فرا گیرد در حالی که مشغول جدال (در امور دنیا) هستند(سوره یس/ آیه 49)
در این روز تنها متّقین اهل نجات خواهند بود.
وَ یُنَجِّى اللَّهُ الَّذِینَ اتَّقَوْاْ بِمَفَازَتِهِمْ لَا یَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَ لَا هُمْ یَحْزَنُونَ؛ و خداوند کسانى را که تقوا پیشه کردند با رستگارى رهایى مى بخشد هیچ بدى به آنان نمىرسد و هرگز غمگین نخواهند شد. (زمر، 61)
إِن کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِیعٌ لَّدَیْنَا مُحْضَرُونَ؛ صیحه واحدى بیش نیست، (فریادى عظیم برمى خیزد) ناگهان همگى نزد ما احضار مى شوند! (یس، 53)
فَإِنَّمَا هِىَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ یَنظُرُونَ؛ تنها یک صیحه عظیم واقع مى شود، ناگهان همه (از قبرها برمى خیزند و) نگاه مى کنند! (صافّات، 19)
سپس جهان دیگری که قابلیت بقاء و ابدیت داشته باشند، بر پا میشوند:
یَوْمَ یَسْمَعُونَ الصَّیْحَةَ بِالْحَقِّ ذلِکَ یَوْمُ الْخُرُوجِ؛ روزی که همگان صیحه رستاخیز را به حق میشنوند آن روز، روز خروج (از قبرها) است.(سوره ق/ آیه 42)
و صحنه گیتی با نور الهی روشن میگردد:
وَ اَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ الْکِتابُ وَ جیءَ بِالنَّبِیِّینَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ؛
و زمین (در آن روز) به نور پروردگار روشن میشوند و نامههای اعمال را پیش مینهد و پیامبران علیهم السلام و گواهان را حاضر بیاورند و در میان مردم به حق داوری شود و به کسی ستم نخواهد شد. (سوره زمر / ایه 69)
... وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً؛ و همه (انسانها) را برای حساب گردد میآوریم و یکی از ایشان را هم رها نمیکنیم. (سوره کهف / آیه 47)
یَوْمَ یُنفَخُ فىِ الصُّورِ وَ نَحْشُرُ الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئذٍ زُرْقًا؛ همان روزى که در «صور» دمیده مى شود و مجرمان را با بدنهاى کبود، در آن روز جمع مى کنیم! (طه، 102)
ذلک الیومُ الْحقُّ؛ آن روز، روزی آمدنی و ظهور حق است. وَلا یَکْتُمُونَ اللَّهَ حَدیثاً؛ هیچ سخنی را نمیتوانند از خدا پنهان کنند. (نساء، 42)
حقیقت به طوری واضح میشود که نه تنها هر جهلی به علم مبدل میگردد بلکه تمام غفلتها بر طرف شده و انسان هر واقعیتی را بدون پرده میبیند یعنی آنچه روز قیامت مشهود میگردد، در دنیا هم وجود داشته ولی انسان از آن غافل بوده است. هنگامی که پرده بر داشته شود انسان به اسرار نهفته پی میبرد زیرا در کل جهان هستی آن روز، ابهامی راه ندارد. روزی است که حکومت و سلطنت الهی، ظهور تام مییابد:
اَلْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ؛ حکومت و فرمانروایی در آن روز، از آن خداوند است. (سوره حج / آیه 56)
لِّمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ؛ حکومت امروز براى کیست؟ براى خداوند یکتاى قهّار است! (غافر، 16)
یَوْمَ لا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْئاً وَ الْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ؛ روزى است که هیچ کس قادر بر انجام کارى به سود دیگرى نیست، و همه امور در آن روز از آن خداست! (انفطار، 19)
آیات قرآن کریم، بر این مطلب مینماید که نفس اعمال نیک و بد انسان در برابر او ظاهر میشود:
وَ وُضِعَ الْکِتابُ فَتَرَى الْمُجْرِمینَ مُشْفِقینَ مِمَّا فیهِ وَ یَقُولُونَ یا وَیْلَتَنا ما لِهذَا الْکِتابِ لا یُغادِرُ صَغیرَةً وَ لا کَبیرَةً إِلاَّ أَحْصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً؛
دفتر اعمال گشوده شود، مجرمان را بینی که از آنچه در آن آمده است بیمناکند و میگویند: ای وای بر ما این چه دفتری است که هیچ عمل کوچک و بزرگی را فرو نگذاشته مگر اینکه آن را به شماره آورده و همه اعمال خود راحاضر میبینند... (سوره کهف \ آیه 49)
رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز میفر مایند:
إِنَّمَا هِیَ أَعْمَالُکُمْ تُرَدُّ إِلَیْکُم؛ همانا (آن نعمتها یا عذابهای آخرت) اعمال شماست که به شما برگردانده میشود (بحار الانوار، 3، 90).
در تفسیر مجمع البیان (جلد10 صفحه 423) حدیثی از پیغمبر اکرم صلی الله و علیه و آله بدین مضمون آمده است که معاذبن جبل از آن حضرت سوال نمود: مقصود از افواجا در آیه [یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً (سوه نباء/ آیه 18)] چیست؟
حضرت در پاسخ فرمودند: ای معاذ! از مطلب عظیمی سوال کردی! و سپس اشک از دیدگان مبارکش جای گشت، بعد فرمودند: ده گروه از امت من جداگانه در قیامت محشور میشوند و با سایر مسلمانان متفاوتند. بعضی به صورت حیوانات، بعضی نابینا و بعضی چنان متعفن و بد بو هستند که از مردار گندیدهترند! سخن چینها به صورت بوزینهها، حرام خوارها به صورت خوکها و حاکمان ظالم، نابینا وخود پسندان، کرولال و شهوت پرستان گندیده تر از مردار، محشور خواهند شد.
در احتجاج طبرسی آمده است، مردی از امام صادق علیه السلام پرسید: علت وجود ملائکه مأمور ثبت اعمال نیک و بد چیست؟ با اینکه میدانیم خداوند عالم به همه ی اسرار است و هر چیزی را که مخفی تر از آن وجود ندارد میداند! امام علیه السلام در پاسخ فرمودند: خداوند، این فرشتگان را مأمور خود ساخته و آنها را شهود بر بندگانش قرار داده، تا بندگان به خاطر ملازمت آنان بیشتر مواظب اطاعت الهی باشند، و از معصیت او بیشتر اجتناب کنند، و چه بسیار بندگانی که تصمیم بر گناه میگیرند سپس به یاد این دو فرشته میافتند و خود داری میکنند و میگویند: پروردگار ما، ما را میبیند و فرشتگان حافظ اعمال، نیز گواهی میدهند. کارنامه تمامی عمر انسان، هیچ چیز را فروگذار نمیکند و هر کس میتواند با مشاهده آن قضاوت کند حتی خود مجرمان در باره خودشان!
وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ؛ و در آن روز نامههای اعمال گشوده میشود.(سوره تکویر / آیه 10)
وَ کُلُّ شَىْءٍ فَعَلُوهُ فىِ الزُّبُرِ وَ کُلُّ صَغِیرٍ وَ کَبِیرٍ مُّسْتَطَرُ؛ و هر کارى را انجام دادند در نامه هاى اعمالشان ثبت است، و هر کار کوچک و بزرگى نوشته شده است. (قمر، 52 و 53)
کلاَّ آن کِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِى سِجِّینٍ وَ مَا أَدْرَئکَ مَا سِجِّینٌ؛ چنین نیست که آنها (درباره قیامت) مى پندارند، به یقین نامه اعمال بدکاران در «سجّین» است! تو چه مىدانى «سجّین» چیست؟ (مطفّفین، 7 و 8)
کلاَّ آن کِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِى عِلِّیِّینَ وَ مَا أَدْرَئکَ مَا عِلِّیُّونَ؛ چنان نیست که آنها (درباره معاد) مى پندارند، بلکه نامه اعمال نیکان در «علیّین» است! و تو چه مىدانى «علیّین» چیست! (مطفّفین، 18 و 19)
وَ کُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَئِرَهُ فىِ عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ کِتَابًا یَلْقَئهُ مَنشُورًا اقْرَأْ کِتَابَکَ کَفَى بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا؛
و هر انسانى، اعمالش را بر گردنش آویخته ایم و روز قیامت، کتابى براى او بیرون مى آوریم که آن را در برابر خود، گشوده مى بیند! (این همان نامه اعمال اوست!) (و به او مى گوییم:) کتابت را بخوان، کافى است که امروز، خود حسابگر خویش باشى! (اسراء، 13 و 14)
فَأَمَّا مَنْ أُوتِىَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَسَوْفَ یُحَاسَبُ حِسَابًا یَسِیرًا وَ یَنقَلِبُ إِلىَ أَهْلِهِ مَسْرُورًا وَ أَمَّا مَنْ أُوتِىَ کِتَابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ فَسَوْفَ یَدْعُواْ ثُبُورًا وَ یَصْلىَ سَعِیرًا؛
پس کسى که نامه اعمالش به دست راستش داده شود، بزودى حساب آسانى براى او مى شود، و خوشحال به اهل و خانوادهاش بازمى گردد. و امّا کسى که نامه اعمالش به پشت سرش داده شود، بزودى فریاد مىزند واى بر من که هلاک شدم! و در شعله هاى سوزان آتش مى سوزد. (انشقاق، 7 ـ 12)
أَمْ یَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْوَئهُم بَلىَ وَ رُسُلُنَا لَدَیْهِمْ یَکْتُبُونَ؛ آیا آنان مىپندارند که ما اسرار نهانى و سخنان درگوشى آنان را نمى شنویم؟ آرى، رسولان (و فرشتگان) ما نزد آنها هستند و مى نویسند! (زخرف، 80)
إِنَّ رُسُلَنَا یَکْتُبُونَ مَا تَمْکُرُونَ؛ و رسولان [فرشتگان] ما، آنچه نیرنگ مى کنید (و نقشه مى کشید)، مى نویسند!» (یونس، 21)
وَ تَرَى کُلَّ أُمَّةٍ جَاثِیَةً کُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلىَ کِتَابِهَا الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَهاذَا کِتَابُنَا یَنطِقُ عَلَیْکُم بِالْحَقِّ إِنَّا کُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ؛
در آن روز هر امّتى را مى بینى (که از شدّت ترس و وحشت) بر زانو نشسته هر امّتى بسوى کتابش خوانده مى شود، و (به آنها مى گویند:) امروز جزاى آنچه را انجام مى دادید به شما مىدهند! این کتاب ما است که بحق با شما سخن مى گوید (و اعمال شما را بازگو مى کند) ما آنچه را انجام مى دادید مى نوشتیم! (جاثیه،28و29)
نویسندگان نامه اعمال دو فرشتهاند که به خاطر تعبیرات قرآن کریم، رقیب و عتید نام گرفتهاند:
إِذْ یَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ الْیَمینِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعیدٌ ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتیدٌ؛ به خاطر بیاورید هنگامی که دو فرشته راست وچپ که ملازم انسان هستند اعمال او را دریافت میدارند.
انسان هیچ سخنی بر زبان نمیآورد مگر اینکه همان دم فرشته ای مراقب و آماده برای انجام ماموریت (و ضبط آن) است.(سوره ق / آیات 17 و18)
در مورد نیکواران چنین آمده است:
فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمینِهِ فَیَقُولُهاؤُمُ اقْرَؤُا کِتابِیَهْ إِنِّی ظَنَنْتُ أَنِّی مُلاقٍ حِسابِیَهْ؛ اما آن کسی که نامه اعمال او را به دست راستش دهند (از شدت شادی و مباهات) فریاد میزند ای اهل محشر بیایید نامه مرا بخوانید من ملاقات این روز حساب را یقین داشتم. (سوره الحاقه / ایه 19 و20)
و در مورد گناهکاران چنین آمده است:
وَ أَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِشِمالِهِ فَیَقُولُ یا لَیْتَنی لَمْ أُوتَ کِتابِیَهْ وَ لَمْ أَدْرِ ما حِسابِیَهْ یا لَیْتَها کانَتِ الْقاضِیَةَ؛ واما آن کسی که نامه عملش را به دست چپ او دهند میگوید، میگوید: ای کاش هرگز نامه اعمالم را به من نمیدادند و من هرگز از حساب اعمالم آگاه نمیشدم ای کاش مرگم فرا میرسید (و از این حالت غصه نجات مییافتم) (سوره الحاقه /آیات 25 تا 27)
گرافیست:
Boshraaa6@
در سروش، ایتا، هورسا، بله