درس هایی از اصول عقاید اسلامی ویژه جوانان / معاد / اثبات وقوع معاد
بسم الله الرحمن الرحیم
علومی که انسان کسب میکند یا از طریق شناخت های تجربی و حسی است و یا شناخت عقلی و یا علوم نقلی است. یعنی علومی که از راه خبر دادن پیام آور صادق برای ما باور حاصل میشود. هنگاهی که وجود خداوند یکتا و پیامبری پیامبر اسلام و جانشینان معصوم آن حضرت و حقانیت قرآن کریم اثبات گردید استناد به قول ذات اقدس حق تعالی و معصومین علیهم السلام یقین آور میباشد.
۱- قرآن کریم پیامی است که از طرف خدای متعال به بندگانش فرستاده شده است و بر تحقق معاد، تأکید فراوان دارد وآن را وعده حتمی و تخلف ناپذیر الهی میشمارد.
۲- قول خداوند متعال، بزرگترین دلیل بر اثبات و حقانیت معاد میباشد. مانند:
*یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ؛
به خدا و روز قیامت ایمان دارند. (سوره ال عمران/ ۱۱۴). این آیه در قرآن بارها تکرار شده است.
*بَلى وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّاً؛
آری، این وعده قطعی و حتمی خداوند است. (سوره نحل/ ۳۸)
*إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِیَةٌ لا رَیْبَ فیها وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یُؤْمِنُونَ.
روز قیامت به یقین آمدنى است، و شکّى در آن نیست ولى اکثر مردم ایمان نمى آورند! (غافر، ۵۹)
*زَعَمَ الَّذینَ کَفَرُوا آن لَنْ یُبْعَثُوا قُلْ بَلى وَ رَبِّی لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِما عَمِلْتُمْ وَ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسیرٌ.
کافران پنداشتند که هرگز برانگیخته نخواهند شد، بگو: «آرى به پروردگارم سوگند که همه شما (در قیامت) برانگیخته خواهید شد، سپس آنچه را عمل مىکردید به شما خبر داده مى شود، و این براى خداوند آسان است!» (تغابن، ۷)
*فَکَیْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ لِیَوْمٍ لا رَیْبَ فیهِ وَ وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ.
پس چه گونه خواهند بود هنگامى که آنها را براى روزى که شکّى در آن نیست [روز رستاخیز] جمع کنیم، و به هر کس، آنچه (از اعمال براى خود) فراهم کرده، بطور کامل داده شود؟ و به آنها ستم نخواهد شد (زیرا محصول اعمال خود را مى چینند). (آلعمران، ۲۵)
*قُل لِّمَن مَّا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ قُل لِّلَّهِ کَتَبَ عَلىَ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلىَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ لَا رَیْبَ فِیهِ الَّذِینَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ.
بگو: «آنچه در آسمانها و زمین است، از آن کیست؟» بگو: «از آن خداست رحمت (و بخشش) را بر خود، حتم کرده (و به همین دلیل، ) بطور قطع همه شما را در روز قیامت، که در آن شکّ و تردیدى نیست، گرد خواهد آورد. (آرى، ) فقط کسانى که سرمایه هاى وجود خویش را از دست داده و گرفتار خسران شدند، ایمان نمى آورند. (انعام، ۱۲)
*وَ آن السَّاعَةَ ءَاتِیَةٌ لَّا رَیْبَ فِیهَا وَ آن اللَّهَ یَبْعَثُ مَن فىِ الْقُبُورِ.
و اینکه رستاخیز آمدنى است، و شکّى در آن نیست و خداوند تمام کسانى را که در قبرها هستند زنده مىکند. (حج، ۷)
*یَأَیهُّا النَّاسُ آن وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الحْیوةُ الدُّنْیَا وَ لَا یَغُرَّنَّکُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ.
اى مردم! وعده خداوند حقّ است مبادا زندگى دنیا شما را بفریبد، و مبادا شیطان شما را فریب دهد و به (کرم) خدا مغرور سازد! (فاطر، ۵)
*لَاکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْاْ رَبهُّمْ لهَمْ غُرَفٌ مِّن فَوْقِهَا غُرَفٌ مَّبْنِیَّةٌ تجْرِى مِن تحَتهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لَا یخُلِفُ اللَّهُ الْمِیعَادَ.
ولى آنها که تقواى الهى پیشه کردند، غرفه هایى در بهشت دارند که بر فراز آنها غرفه هاى دیگرى بنا شده و از زیر آنها نهرها جارى است این وعده الهى است، و خداوند در وعده خود تخلّف نمىکند! (زمر، ۲۰)
یکی از راههای هدایت و دلیل بر معاد، یاد آوری آفرینش نخستین است زیرا همان خدایی که انسان را از خاک آفریده است بار دیگر میتواند او را مانند اول خلق کند. خداوند، توانا بر آفرینش مجدد انسان میباشد. همانطور که او قادر بر آفرینش اولیه او بوده است. توجّه به خلقت اوّلیّة انسان (با توجه به این که خلقت دوم راحتتر است و معاد هم خلقت دوباره محسوب میشود پس) معاد از خلقت اول آسان تر است.
*أَوَ لَمْ یَرَوْاْ کَیْفَ یُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ آن ذَالِکَ عَلىَ اللَّهِ یَسِیرٌ.
آیا آنان ندیدند چگونه خداوند آفرینش را آغاز مىکند، سپس بازمى گرداند؟! این کار براى خدا آسان است! (عنکبوت، ۱۹)
*وَ ضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَ نَسِی خَلْقَهُ قَالَ مَن یُحْىِ الْعِظَامَ وَ هِىَ رَمِیمٌ.
و براى ما مثالى زد و آفرینش خود را فراموش کرد و گفت: «چه کسى این استخوانها را زنده مىکند در حالى که پوسیده است؟!» (یس، ۷۸)
*اللَّهُ یَبْدَؤُاْ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ.
خداوند آفرینش را آغاز مىکند، سپس آن را بازمى گرداند، سپس شما را بسوى او باز مى گردانند! (روم، ۱۱)
*قُتِلَ الْانسَانُ مَا أَکْفَرَهُ مِنْ أَىٍّ شىَءٍ خَلَقَهُ. مرگ بر این انسان، چقدر کافر و ناسپاس است! (خداوند) او را از چه چیز آفریده است (عبس، ۱۷ ـ ۱۸)
نمونه های تاریخی زنده شدن مردگان
حضرت عزیر پیامبر علیه السلام «بقره۲۵۹»
حضرت عزیر علیه السلام کسى که از کنار یک آبادى ویران شده عبور کرد، در حالى که دیوارهاى آن، به روى سقف ها فرو ریخته بود، و اجساد و استخوان هاى اهل آن، در هر سو پراکنده بود او با خود گفت: «چگونه خدا اینها را زنده مىکند؟!» (در این هنگام، ) خدا او را یکصد سال میراند سپس زنده کرد و به او گفت: «چقدر درنگ کردى؟» گفت: «یک روز یا بخشى از یک روز.» فرمود: «نه، بلکه یکصد سال درنگ کردى! نگاه کن به غذا و نوشیدنى خود (که همراه داشتى، با گذشت سالها) هیچگونه تغییر نیافته است! (خدایى که یک چنین مواد فاسدشدنى را در طول این مدت، حفظ کرده، بر همه چیز قادر است!) ولى به الاغ خود نگاه کن (که چگونه از هم متلاشى شده! این زنده شدن تو پس از مرگ، هم براى اطمینان خاطر توست، و هم) براى اینکه تو را نشان هاى براى مردم (در مورد معاد) قرار دهیم. (اکنون) به استخوانهاى مرکب سوارى خود نگاه کن که چگونه آنها را برداشته، به هم پیوند مىدهیم، و گوشت بر آن مىپوشانیم!» هنگامى که (این حقایق) بر او آشکار شد، گفت: «مىدانم خدا بر هر کارى توانا است».
داستان اصحاب کهف «سورة کهف: آیات ۱۰ به بعد»
خداوند در سوره کهف داستان جوانمردانی را بیان میفرماید که با فرار از پادشاه ظالم زمان خود به غاری پناه بردند و به خواب رفتند و خدا آنان را در آن خواب نگه داشت تا آنکه همگان گمان کردند مردهاند. آن جوانمردان به اذن خدا بعد از سیصدسال از خواب برخاستند و مردم با دیدن زنده شدن آنان، قدرت خدا را در زنده کردن مردگان با چشم خود دیدند. دراین باره در آیه ۲۱ سوره کهف چنین آمده است:
«و این چنین مردم را متوجّه حال آنها کردیم، تا بدانند که وعده خداوند (در مورد رستاخیز) حقّ است و در پایان جهان و قیام قیامت شکّى نیست! در آن هنگام که میان خود درباره کار خویش نزاع داشتند، گروهى مىگفتند: «بنایى بر آنان بسازید (تا براى همیشه از نظر پنهان شوند! و از آنها سخن نگویید که) پروردگارشان از وضع آنها آگاهتر است!» ولى آنها که از رازشان آگاهى یافتند (و آن را دلیلى بر رستاخیز دیدند) گفتند: «ما مسجدى در کنار (مدفن) آنها مىسازیم (تا خاطره آنان فراموش نشود.)»
داستان حضرت ابراهیم علیه السلام «بقره۲۶۰»
وبه خاطر بیاور هنگامى را که ابراهیم گفت: «خدایا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده مىکنى؟» فرمود: «مگر ایمان نیاورده اى؟!» عرض کرد: «آرى، ولى مى خواهم قلبم آرامش یابد.» فرمود: «در این صورت، چهار نوع از مرغان را انتخاب کن! و آنها را (پس از ذبح کردن، ) قطعه قطعه کن (و در هم بیامیز)! سپس بر هر کوهى، قسمتى از آن را قرار بده، بعد آنها را بخوان، به سرعت به سوى تو مىآیند! و بدان خداوند قادر و حکیم است (هم از ذرات بدن مردگان آگاه است، و هم توانایى بر جمع آنها دارد)».