درس هایی از اصول عقاید اسلامی ویژه جوانان / معاد / ضرورت و اهمیت اعتقاد به معاد
بسم الله الرحمن الرحیم
ضرورت و اهمیت اعتقاد به معاد
شناخت هدف نهایی، نقش اساسی را در جهت دادن به فعالیتها و انتخاب اعمال ایفا میکند ودر واقع عامل اصلی در تعیین خط مشی زندگی، نوع بینش و شناخت انسان نسبت به حقیقت خود و کمال و سعادتش میباشد. کسی که حقیقت خود را تنها مجموعهای از عناصر مادی میپندارد و حیات خود را منحصر به چند روزه زندگی دنیا میداند و لذت و سعادتی را غیر بهرههای مربوط به همین زندگی مادی نمیشناسد، رفتارهای خود را به گونه ای تنظیم میکند که تنها خواستههای تن خود را تامین کند. چنین انسانی تا آنجا که از دستش بر میآید در راه ارضا تمایلات نفسانی و مادی خویش میتازد وبا هر مانعی که بر سر راهش بیاید میجنگد واز هیچگونه ظلم و ستم و جنایت برای رسیدن به خواستههای خود کوتاهی نمیکند ونتیجه همین میشود که میبینیم، دنیا یک میدان امتحان برای مستکبران کوچک وبزرگ بوده و هست. هیچ یک از عقاید و ارکان معارف دینی به پای اعتقاد به معاد و ایمان به قیامت نمیرسد چنانچه اگر عقیده به معاد نباشد بقیه اعتقادات، نقشی ندارند وحال آنکه اکثریت مردم مسلمان به رستاخیز و زندگی جاوید درآن دنیا و کیفر و پاداش های آن جهان مؤمن نیستند، واین بی ایمانی به جهان آخرت، تاثیر عمیقی در اعمال انسان خواهد داشت به طوری که نمیتواند از تعلق و دلبستگی به دنیا و لذت آن جدا شود و از هوس گرائیها صرف نظر کرده و بدون هیچ اضطراب و نگرانی، زهد داشته باشد. انواع شدائد و مشکلات در راه دین و تقوی را تحمل کند. اما باور و ایمان به آخرت، توجه انسانها را معطوف به عالمی میسازد که نعمتها و لذات جاودانی آن، جبران کننده تمام سختی جهاد با نفس و ریاضتها و گذشت و ایثارها و شهادت خواهد بود و مایه تسلیت و آرامش قلب میگردد وانسان را مطمئن میسازد و آنچه را که در این جا به جهت حفظ ایمان خود از لذتهای زودگذر چشم پوشی کرده تا در آن جهان گرفتار عذاب نباشد، خداوند به بهترین وجه جبران میکند.
* وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیْراً وَ أَعْظَمَ أَجْراً... .
و بدانید آنچه را که از کارهای نیک برای خود از پیش فرستید آن را نزد خداوند به بهترین وجه پاداش، خواهید یافت. (زیرا هیچ عملی از بین نمیرود) «مزمّل،۲۰»
از دقت در آیات قرآنی بدست میآید که بخش عمده آن اختصاص به معاد دارد و اساساً پیامبران برای متوجه کردن مردم به مبدا، از مسألهی معاد استفاده میکردند.
قال رسول الله صلوات الله علیه و آله: ثَمَنُ الْجَنَّةِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه. (مستدرک الوسائل، ۵، ۳۶۴)
حضرت رسول اکرم صلی الله و علیه و آله و سلم برای توجه فرموده اند: قیمت بهشت لااله الا الله است.
پیامبر اکرم برای توجه به لااله الا الله از معاد استفاده فرموده و میفرماید: هر کس اهل لااله الا الله شود به او بهشت میدهند.
این ایمان به مبدا و معاد است که به همه علوم فروغ میبخشد و همه علوم را در مسیر حق راهنمائی میکند، هیچ علمی بدون ایمان به خدا و قیامت به بشر، سودمند نیست زیرا علم را معلوم، بها میدهد چه اینکه انسان را علم دین، ارجمند میکند. هیچ انسانی به اندازه موحد و خدا ترس نمیارزد، دلباختگی به دنیا و هوس ها مانع خداشناسی است و یک انسان غافل از آخرت، موحد نخواهد شد و علوم دیگر منهای این ایمان، نه تنها بشر را از هلاکت نجات نبخشیده بلکه بر عکس است.
انسان مادی میگوید: انسان با مرگ نابود میشود و زندگی دیگری برای او معنا ندارد لذا برای بعد از مرگ، ره توشه تهیه نمیکند. اما یک انسان موحد با تقوی، مرگ را آغاز زندگی جدید خود میداند و میگوید: من موجود جاودانه و ابدی و هستم و تمام کوشش خود را برای زندگی بعد از مرگ انجام میدهد. به همین جهت عقیده به معاد برای انسان الهی عامل حرکت است. آنکه معتقد به زندگی جاوید پس از مرگ و محکمه عدل الهی است متعهّد میشود و همه بایدها و نبایدها اینجا شکل میگیرد و همه مسئولیتها را میپذیرد چون منهای معاد، زندگی بشر پوچ میشود و محرومتر از حیوانات میگردد چون آنها بدون رنج و ناراحتی، زندگی میکنند و لذت میبرند.
قال الصادق علیه السلام: مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُخْلِصاً دَخَلَ الْجَنَّةَ وَ إِخْلَاصُهُ بِهَا آن یَحْجُزَهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ. (ثوابالاعمال، ۵)
حضرت امام صادق علیه السلام فرمودهاند: هر کس با اخلاص لا اله لا الله بگوید، داخل بهشت میشود و در اخلاص در آن این است که شهادت به وحدانیت حق، او را از معاصی باز دارد و خود را در محضر او بداند. قید اخلاص در گفتن کلمه لااله الاالله عامل رفتن به بهشت است اما اگر کسی بتواند بعد از مرگ بگوید، لااله الا الله چرا که بعد از مرگ زبان در اختیار اعمال و سوابق ما است نه در اختیار خود ما. اگر کسی عملش موحدانه نبود، بعد از مرگ توفیق گفتن کلمه توحید ندارد. با عمل این بینش در این جان تثبیت میگردد.
اگر شخصی اهل تقوی بود، در هنگام آزمایش نمیلغزد لذا امام ششم علیه السلام میفرماید: در قیامت بیان این کلمه برای همه میسر نمیشود. انسان باید بر اساس این قاعده که «دفع ضرر احتمالی واجب است» (هر چند آن ضرر در حد احتمال باشد و مخصوصاً که آن ضرر محتمل، فوق العاده بزرگ و همیشگی باشد) ترسی در دلش پیدا شود و در نتیجه خود را موظف کند به تحقیق و تفکر در شناسایی امر آخرت که از مسلمات دین است، و راه نجاتی از آن خطر بزرگ برای خود بگشاید (اگر چه به نظرش احتمالی باشد). امّا مردم اکثراً جز خواستههای تن خود ابداً برای چیزی ارزش قائل نیستند و کاری جز برای رسیدن به آن انجام نمیدهند. اکثر انسانها به خاطر خودخواهی و رسیدن به خواستههای تن و هواپرستی و حب دنیا، ارزش خود را از دست دادهاند و از حیوان نیز پست تر و به زندگی ننگینی گرفتار گردیدهاند:
* وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ.
و محققاً بسیاری از جن و انس را برای جهنم وا گذاریم، آنها را دلهایی است که با آن اندیشه نمیکنند و نمیفهمند و چشمهایی که با آن نمیبینند و گوشهایی که با آن نمیشنوند، آنها همچون چهارپایند بلکه پست تر، اینان همان غافلانند. (سوره اعراف/ آیه ۱۷۹)
*یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقیهِ.
ای انسان، تو در راه پروردگارت رنج فراوان میکشی و به سوی او میروی و پاداش آن را خواهی دید. ای انسان خود را بشناس، از مسیر و مقصد خویش آگاه باش، تو باید دائما در تلاش و کوشش توأم با رنج جسمی و روحی باشی تا به گنج لقا خداوند برسی. (سوره انشقاق / آیه۶)
* أَرَضیتُمْ بِالْحَیاةِ الدُّنْیا مِنَ الْآخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا فِی الْآخِرَةِ إِلاَّ قَلیلٌ.
آیا زندگی دنیا را به جای آخرت راضی شدهاید با اینکه متاع دنیا در برابر آخرت جز اندکی نیست. (سوره توبه/ آیه ۳۸)
دنیا معبری است که از نقطه گهواره و مهد آغاز میگردد و منزل قبر و لحد انجام میپذیرد.
آیات معاد
بیشتر آیات قرآن مستقیم با غیرمستقیم با موضوع معاد ارتباط دارند و بسیاری از آیات در توصیف بهشت و جهنم و مسیر انسان برای رسیدن به یکی از این دو منزل است. تمام این آیات برای اتمام حجّت خدا با انسانهاست. پس نباید در این آیات شک کنیم و باید تا فرصت باقی است اسباب نجات خود از آتش و ورود به بهشت را فراهم کنیم. تمام این تشویقها برای دور شدن انسان از گناه و در نهایت خوب شدن است. امّا اگر کسی دلش را از صفات ناپسند تخلیه نکند به این نعمتها نمیرسد.
باید دوستی و دشمنی انسان برای خدا و در راه خدا باشد تا به چنین مقاماتی دست پیدا کند. باید با سایر مردم با محبّت و بدون غرور باشد و از مردم توقّعی نداشته باشد و اهل صبر باشد و بسیار به مسألة معاد فکر کند چرا که معاد روز آشکار شدن ضررهایی است که انسان کرده است و روز حسرت و پشیمانی است و روز آشکار شدن اسرار است. روزی است که معذرتخواهی فایدهای ندارد. آنجا تنها قلب سلیم را بها میدهند. باید تا فرصت هست توبه کرد چرا که خدا توبهپذیر و مهربان است. خصوصاً که مرگ بسیار به ما نزدیک است:
و الَّتی لَمْ تَمُتْ فی مَنامِها فَیُمْسِکُ الَّتی قَضى عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الْأُخْرى إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى؛ در هنگام خواب نیز روح را مىگیرند. آن گاه ارواح کسانى را که فرمان مرگ آنها صادر کرده نگه مىدارند و ارواح دیگر را باز مىگرداند تا مرگ حتمى آنان فرا رسد. (زمر:۴۲)
پس انسان باید همیشه برای مرگ آماده باشد و برای خود توشه بردارد و کسانی را که گرفتار دنیا هستند را رها کند:
فَذَرْهُمْ یَخُوضُوا وَ یَلْعَبُوا حَتَّى یُلاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذی یُوعَدُون؛ اى رسول ما! آنان را رها کن تا در باطل خود غوطه ور و سرگرم باشند تا روزى را که به آنها وعده داده شده، ملاقات کنند (زخرف ۸۳)
همچنین باید از متکبرین دوری گزید که آنان نیز انسان را از یاد معاد غافل میکنند:
إِنِّی عُذْتُ بِرَبِّی وَ رَبِّکُمْ مِنْ کُلِّ مُتَکَبِّرٍ لا یُؤْمِنُ بِیَوْمِ الْحِساب؛ از شرّ هر متکبّرى که به روز حساب ایمان ندارد، به خداى خویش و شما پناه مىبرم (غافر:۲۷)