زنان قربانی نگاه فمنیست
چندیست رسانه ها، فضای مجازی، فضای عمومی جامعه و... در مسیری قدم گذاشته است که انتهای آن قربانی شدن زنان و فرو ریختن دیوارها و بنیان خانواده است.
شبکه های غربی از هر کانالی وارد می شوند تا به اسم فمنیست و زن سالاری زن ایرانی را به سمت و سوی هویتی ببرند که منافعشان در آن تامین می شود.
دعوت همه جانبه غربی ها به سوی جریان آزادی های بی حد و مرز از جمله رهایی از مقوله ای به نام حجاب و... در حالی است که بر اساس آمارهای منتشر شده در گزارش شبکه ملی مبارزه با تعارض جنسی، در آمریکا که مهد تمدن و آزادی هاست، ۳۲۱۵۰۰ نفر در سال از سن ۱۲ به بالا بطور متوسط در معرض تعارض قرارگرفته اند.
البته این آزار و اذیت ها تنها به آمریکا محدود نمی شود و در سایر کشورهای اتحادیه اروپا نیز رواج دارد بطوری که در بسیاری از شرکت های اروپایی، مدیران، ارتباط با زنان کارمند مجموعه شان را جزئی از کسب و کار خود می دانند و در صورت اعتراض و یا اعلام گزارش موجبات تنبیه یا اخراجشان فراهم می شود.
حال بنظر شما زنان برهنه غربی در سلامت و امنیت زندگی می کنند و چشم و دل سیری غربی ها که شعار در جهت فمنیستی بودن سر می دهند واقعیت دارد؟!!
اگر بپذیریم که چنین است با آمارهایی که خودشان ارائه داده اند چه کنیم؟! و اگر نپذیریم، دلیل ترویج این نوع از آزادی و فریاد علیه حجاب زنان به ویژه زنان ایرانی چیست؟!!
جریانی که در دانشگاه تهران به راه افتاد (شعار علیه حجاب اجباری دانشجویان) نطفه ناقصی بود از چنین تفکرات غرب زده ای.
عکس ها، فیلم ها و حتی اظهارات حاضرین روایت می کند که تعداد مردان شرکت کننده در این اعتراض بیش از زنان بوده و جای سوال است، چرا؟!
آیا مردان خواستار آزادی زنان اند یا خواستار کالایی شدن آنان؟
چرا باید محیطی که محل تحصیل علم و دانش است به شوی لباس های رنگارنگ مبدل شود؟!
هجمه تفکرات لیبرالی به این رخداد محدود نمی شود بلکه بعد وسیع تری را در برگرفته و رسانه ملی را نیز مورد اصابت قرار داده است. البته مسئله این است، رسانه ملی یا رسانه مِیلی؟ این جا جمهوری اسلامی است یا کشوری در غرب؟ فرهنگ اسلامی ایرانی نمایش داده می شود یا فرهنگ غرب؟!!
دست کم ۱۰ سال از روند مدرنیزاسیون رسانه ملی می گذرد و تغییرات گام به گام آن را در جهت دو هدف اصلی،
۱- ترویج سبک زندگی مدرن جهانی با هویت غربی و
۲- سوق دادن افکار عمومی به سمت دغدغه های فرعی اعم از عدم مطالبه گری از مسئولین، عدم توجه به اتفاقات مهم کشور و... شاهدیم.
از تبلیغات رنگارنگ که زنان حکم ابزارهای جذاب کننده آن را دارند تا فیلم ها و سریال هایی که اشرافیت، روابط پنهان و پیدای نامشروع، خیانت و... ده ها موارد خلاف شرع و اخلاق را منعکس می کند؛ همه این موارد در وهله اول زن را که مرکز کانون خانواده است مورد هدف گرفته و به این صورت شاکله بنیان خانواده را متزلزل می کند.
این نکته را هم ذکر کنیم که در این مطلب به هیچ عنوان به این نمی پردازیم که چرا نهادهای مسئول در حوزه رسانه ملی سکوت پیشه کرده اند و از طرف دیگر چرا نهادهای نظارتی و قضایی، پیگیر این امر نمی شوند. این جا اصلا نمی گوییم که چرا به هشدار های رهبر معظم انقلاب توجهی نمی شود و چرا مردم در این خصوص مطالبه گری نمی کنند و...
در این مطلب تنها به معدود مصادیقی از عملکرد فمنیستی و غرب زدگی در جهت نابودی عنصری به نام زن پرداختیم.
زن آن چیزی نیست که دنیای امروز آن را در راستای خواسته هایش طلب می کند، زن همان ریحانه ایست که نزد پروردگارش با مرد تفاوتی ندارد و در جاده تکامل آن که حرکت می کند انسان است و برخلاف تمدن و نگاه غرب جنسیت معنا ندارد.
بنابراین در شخصیت و ظرف وجودی انسان زن و مرد بودن تفاوتی ندارد و آنچه باعث مغالطه عده ای می شود امتیازات و ویژگی هاییست که آن هم بر اساس اقتضای طبیعت زن و مرد به آن ها داده شده است. در برخی موارد به زن امتیاراتی داده شده که مرد فاقد آن است و به عکس. اگر زنان جایگاه خود را ادراک کنند و بدانند که خداوند چه ویژگی ها و امتیازات به خصوصی را در وجودشان نهاده، بی شک به زن بودن خود افتخار می کنند و از نگاه های جنس گرا و فمنیستی غرب دوری می جویند.
جلیلی