جبهه اقـــدام

وبلاگ هوالحق در یادداشتی بیان داشت:

«إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِکَ لِمَن یَشَاءُ ۚ وَمَن یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَىٰ إِثْمًا عَظِیمًا؛ هر آینه خدا گناه کسانی را که به او شرک آورند نمی آمرزد ، و گناهان، دیگر را برای هر که بخواهد می آمرزد و هر که به خدا شرک آورد، دروغی ساخته و گناهی بزرگ مرتکب شده است.»1

در درون ما، هم عناصر فرشته خوی و هم عناصر سبعیت وجود دارد؛ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ. ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ.2

استعداد ترقی و تعالی و استعداد تنزل و سقوط در ما انسان ها در حد بی نهایت وجود دارد. اما فلسفه ی آفرینش و خلقت انسان این است که با اختیار خود انسان و با مجاهدت های انسانی آن استعدادهای مثبت و آن ارزش های الهی را رشد داده و بر آن خصلت های حیوانی غلبه پیدا کند و آنها را در جهت درست قرار دهد.

در دنیای کنونی شخصیت پردازی کاذب یکی از قدیمی ترین شیوه های استکبار جهانی است که اکنون با بکارگیری جدیدترین وسایل تبلیغاتی و رسانه ای جهان، مجددا در دستور کار دشمنان اسلام و مسلمین قرار گرفته تا آنچه را که نتوانسته اند با زور القاء کنند از طریق نفوذ فرهنگی اعمال نمایند. در حقیقت ام الامراض، همان رواج روز افزون فرهنگ استعماری است. 

در سال‌های اخیر رشد قارچ گونه شبکه های صهیونیستی و سایت های ضدتوحیدی در فضای مجازی ایران باعث شده تا تفکرات شرک آمیز با سرعت زیادی در حال گسترش باشد. سال هاست سایت هایی با عنوان خودشناسی یا شناخت قهرمان درون، ویژگی‌های شخصیتی خاصی را به جوانان و نوجوانان ما تلقین می‌کنند و سعی در القاء وجود خدایان بی شمار دارند (خدابانوی عشق و زیبایی، خدابانوی شکار و ماه، خدای خورشید، خدای جهان زیرین، خدای جنگ، خدای خدایان، خدا بانوی ازدواج)، و ده ها خدایانی از این قبیل...

شاید بیشترین تأثیر این القائات بر روی دختران بوده! آنان با تلقین به اینکه شما زنانی جنگجو هستید و در زندگی نیازی به حضور دایم مردان ندارید، شما قهرمان، زاده شده اید، شما همانند کودک آزاد و رها هستید، تعهدات زندگی مشترک حکم زندان را برای شما دارد، شما اهل کار و محیط کار نیستید، شما نوجوان ابدی در وجودتان، و معصومیت و پاکی در چهره تان قابل مشاهده است اما اعتماد به نفس کمی دارید و دروغ زیاد می گویید، شما مشخصا فاقد توانایی اظهار وجود هستید و به نوعی نامرئی و بی هویت و گمنام هستید، شما از کشتن انسان ها لذت می‌برید زیرا لحظه خروج روح از بدن به زیبای همان لحظه دمیدن روح در جسم است، شما احساس غریزه مادر بودن و مادر شدن را ندارید... و هزاران تلقین نادرست دیگر و القاء شخصیت کاذب به جوانان و ساختن شخصیت دروغین برای آنان باعث می‌شوند که جوانان اعتماد به نفس خود را از دست بدهند و با باور اینکه شخصیت آنان همین است که در این سایت گفته شده، هرگز به دنبال خود سازی و رشد و تعالی نمی روند. تلقین اینکه شما رفتارهای سلطه جویانه، سختگیرانه و مستبدانه ای دارید باعث می‌شود که هرگز زیر بار حرف حق نخواهند رفت.

 آیا از جایی که رقص و رقصیدن را مانند نفس کشیدن لازم و ضروری می‌دانند، بی احترامی و ناسپاسی فرزندان را امری قدرتمندانه تلقی می‌کنند. از سویی شما را بسیار پر حرارت با انرژی فراوان همراه با قدرت تصمیم گیری بالا و منطقی بودن با مسئولیت پذیری بالا خطاب می‌کنند و از سویی دیگر شمارا بسیار پرحرف و حسود و لجباز و سمج و گستاخ معرفی می کنند، فقط به صرف اینکه گروه خونی شما آ یا ب و یا... است. می توان توقع داشت انسان وارسته و جوان با شعور بیرون آید؟!!

آنان با تلقین شادی‌های کاذب فرد را تبدیل به یک بنده، اسیر و برده می‌کنند زیرا، تابع معیارهایی چون قدرت، ثروت، پایگاه اجتماعی و زیبایی ظاهری هستند. در شادی واقعی افراد هیچ گونه قید و فشار بیرونی ندارند لذا ایده آل های خود را در نهایت قدرت و اختیار دنبال می‌کنند، اما شادی کاذب بندگی و بردگی آور است.

و اما مهمترین مسئله ای که در مورد اینگونه سایت‌ها  وجود دارد، تبلیغ گسترده فراماسونری و شیطان پرستی است. در مرحله اول اساس و فلسفه ماسون ها، رد ایمان به خدا و پرستش انسان به جای اوست، از آن جایی که هدف این سازمان، ریشه کنی ادیان یکتا پرستی در کل جهان است لذا با تبلیغ اینگونه تفکرات و تلقینات سعی دارند حتی نامی هم از خدا و دین برده نشود و فقط لذت ها و تمایلات و آرزوهای نفسانی انسان را ارضاء کنند. ماسون ها ادعا می‌کنند باید جهانی ضد اخلاق و بدون دین پی ریزی کرد، این تفکر فوق العاده گمراه کننده، باعث می شود که انسان‌ها  تنها به منافع خود بیاندیشند.

در دنیای فراماسونری و شیطان پرستی سعی می‌شود تا مردم را در حالت گیجی و سرگردانی نگه دارند و با نفوذ به سیستم تعلیم و تربیت ملت ها نوعی شیطان پرستی نوین را در جامعه شایع کنند و کم کم مسئله معاد و جهان آخرت را انکار کرده و با ایجاد شبهاتی عقیده به جهاد، شهادت و مبارزه در راه خدا را بی معنی جلوه دهند.

دیوید فورد یکی از رهبران جنبش های به اصطلاح معنوی می گوید: دلیل استرس ها، رهبران دینی هستند چرا که رهبران دینی می‌گویند: "باید احساس گناه کرد." چرا که احساس گناه از انجام عمل زشت و ناپسند سرچشمه می گیرد؛ لذا باید اول این احساس گناه را در افراد از بین ببرند. هدف اصلی فراماسونرها این است که، جوانان خود به این باور برسند که منشاء احساس بدی خداست، دیدگاه تنزیه به خدا را تغییر دهند؛ در اینگونه جنبش ها دیدگاه باور به خدا را تغییر می‌دهند. می گویند: خدا ممکن است تاریک باشد، امکان دارد تاریکی شما وابسته به آن خدا باشد، این میل به کشتار در شما ممکن است مربوط به آن خدای دیگر باشد... بدین وسیله به آسانی باور به خدای یگانه پاک و منزه را تغییر می‌دهند. و زمانی که بتوانند دیدگاه متعالی که نسبت به خدا وجود دارد را در حد خدای درون تنزل دهند، دیگر کسی به دنبال یک پیامبر و نبی و در پی حقیقت نیست، چرا که همه خدای درون دارند و می توانند به خدای درونشان گوش دهند. با این کار عقل و وحی مورد هجوم قرار می‌گیرد  و تنها چیزی که به آن توصیه می شود گوش سپردن به ندای درون است و این ندای درون را نیز با دقت و با تلقینات و القائات کاذب، تحت کنترل خود می گیرند تا براحتی بتوانند اهداف پلید خود را پیاده کنند؛ که همان تشکیل حکومت جهانی به سرپرستی صهیونیست های غاصب است.

به نظر می رسد بشر امروز در یک نوع جهل نوین بسر می‌برد؛ جهلی در برابر عقل و تفکر.

امروزه به لطف شبکه های صهیونیستی و سایت های ضد توحیدی، نوعی بت پرستی نوین شکل گرفته است و آن، پیروی از هوای نفس بدون چون و چراست! اینکه تمام هدف جوانان ما خوش بودن و لذت بردن از زندگی چند روزه دنیا باشد؛ یعنی جهل مدرن. که به یقین انسان ها را با تکیه به تکنولوژی، با سرعت بیشتری به سمت ارتکاب جرم و جنایت پیش خواهد برد. چرا که ریشه همه گرفتاری‌های بشر، فاصله گرفتن از توحید در عقیده و عمل است.

اینجاست که متوجه نقش مهم حوزه، دانشگاه، آموزش و پرورش و صدا و سیما و وزارت ارتباطات و ارشاد و اطلاعات، در بیداری جوانان و نوجوانان می‌شویم. به خصوص حوزه ها باید با شناسایی عوامل، و آگاهی و بصیرت دادن به مردم در جهت خنثی کردن این توطئه ی استکبار جهانی گام بردارند. قدرت های سلطه گر با استفاده از ابزارهای رسانه ای جمعی و نرم افزارهای صهیونیستی، جوانان و نوجوانان ما را به صورت خاموش و مسالمت آمیز تسلیم اراده ی خود می‌کنند. لذا با عنایت به جایگاه رفیعی که روحانیت و حوزه های علمیه در بین مردم داشته و هنوز هم دارند و با توجه به اینکه تقویت باورهای دینی و نشر اخلاق و فرهنگ اسلامی در بین مردم در گرو تلاش، تعلیم و تبلیغ اسلام و ارزش های اخلاقی توسط روحانیت متعهد و دلسوز در جامعه می‌باشد. لذا از حوزه‌های علمیه انتظار داریم در پی ارائه راه کارهای کاربردی در جهت تقویت باورهای دینی و گسترش اخلاق اسلامی در بین مردم، راه های مبارزه با این دسیسه ی دشمنان قسم خورده اسلام و مسلمین را به ملت نشان داده و با خارج شدن از این جنگ افزارهای اینترنتی صهیونیستی، اجازه ندهند تا دشمنان ، دین و تعالیم دینی را در اداره جامعه ناکارآمد جلوه دهند.

 مقام معظم رهبری در این رابطه می­فرمایند: "از مسئله دیگر، مبارزه‌ى با خرافات است. در کنار ترویج و تبلیغ معارف اصیل دینى و اسلام ناب، باید با خرافات مبارزه کرد. کسانى دارند روز به روز خرافات جدیدى را وارد جامعه‌ى ما مى‌کنند. مبارزه‌ى با خرافات را باید جدى بگیرید. این روش علماى ما بوده ... در مبارزه‌ى با خرافات شجاع باشید..."3

از دیگر قطب های مهم کشور که حکم دانشگاه عمومی و فرهنگی را دارد صداوسیما است. اولین انتظار از این دانشگاه بزرگ این است که حتی به شکل ناآگاهانه هم مسبب ترویج خرافات و عرفان های منفی نشود. چرا که بسیاری از فیلم‌های خارجی مروج این گونه مطالب هستند. اگر صداوسیما ساخت برنامه های جامع به زبان هنری (فیلم، تآتر، شعر، گفتگو و مصاحبه) که البته نیاز به پشتوانه علمی از سوی حوزه و دانشگاه دارد را، در میان برنامه هایش قرار می داد و به نقد این گونه خرافات می‌پرداخت به راحتی می‌توانست این خلاء معنوی را در بین اقشار مختلف جامعه پر کند، و از رشد و توسعه این گونه گرایش های انحرافی جلوگیری کند.

مسؤولین محترم صدا و سیما؛ هنری که خدا در وجود این سازمان به ودیعت نهاده یک امانت الهی است و شما مختار هستید که از این امانت، جوانمردانه یا خائنانه استفاده کنید. اگر این نعمت را در خلاف میل و رضای هنرمند عالم هستی به کار گیرید بدانید در روزی که از نعمت ها و اعمال پرسیده می‌شود از شما نیز سوال خواهد شد که از این نعمت چگونه استفاده کردید، در آن روز بدا به حال کسانی که با سوء استفاده از این دستگاه عظیم فرهنگی مردم را به گمراهی کشاندند.

آغاز یک حرکت برای بنای تعلیم و تربیت جدید مستلزم تحقیق، تأمل و تفکر جدی از سوی اندیشمندان تعلیم و تربیت و طراحان و برنامه ریزان، در جهت ساختن برنامه ای است که آموزش و پرورش، کودکان و نوجوانان را از نخستین مراحل تا پایان آن بر محور توحید شکل دهند. اما متأسفانه این روزها تمام هم و غم آموزش پرورش اجرای مخفیانه سند ذلت بار و ننگین 2030 است!!! 

در دستگاه آموزش و پرورشی که بر پایه توحید بنا شده باشد، دانش آموز و دانشجو می‌آموزد که چرا راه می‌رود، سخن می‌گوید، درس می‌خواند، چرا می خندد، می گرید، غضبناک می‌شود یا آرام می‌گیرد، می تواند فلسفه شادی ها و غم ها، خنده ها و گریه ها، راه رفتن، دویدن، سخن گفتن، نفس کشیدن خود را با آموزه های دینی منطبق کند و همه این امور را عاشقانه در مسیر شایسته ترین معبود قرار دهد. اما افسوس...

 تآسف بارترین بعد فرهنگی این تهاجمات، تساهل و تسامح وزارت ارشاد، وزارت ارتباطات و وزارت اطلاعات، به جای تولی و تبری است. هدف اصلی این شبکه ها و سایت‌ها تبلیغ دینی است، که صهیونیسم در حال ترویج آن است و طبیعی است که خروجی چنین دینی چیزی جز نابودی اسلام و رواج تفکرات کاذب، خرافه پرستی، عرفان های نوظهور و کاذب، اشاعه فحشاء و فساد و معنویت بدون بشریت و کسب آرامش بدون مسؤولیت اجتماعی نیست. اما اینکه چرا هیچکدام از این مسئولان، به درستی وظیفه اصلی خود را انجام نمی دهند جای تعجب است!!!

همانا پس از من روزگارى بر شما فراخواهد رسید که چیزى پنهان‏تر از حق، و آشکارتر از باطل، و فراوان‏تر از دروغ به خدا و پیامبرش نباشد.4

اتابکی

1-       النساء: الآیة 48

2-      4 و 5 تین

3-      بیانات در جمع روحانیون استان سمنان، 17/8/85

4-      خطبه 147 نهج البلاغه